نسخه چاپی
حسن حسینی
رئیس خانه صنعت خراسان رضوی
با توجه به تغییرات اقتصادی که در جامعه شاهد آن هستیم ،ممکن است واحدی تا روز گذشته ،مشغول به کار بوده است اما امروز دچار مشکلاتی شده است و رکود بر آن حاکم شده است و ازاینرو نمیتوان آمار دقیقی را در خصوص واحدهای تولیدی در حال رکود، بیان کرد اما در فضای بازار و کار متأسفانه فضای مطلوبی را برای تولیدکننده و مصرفکننده شاهد نیستیم تولید در بیشتر واحدها یک فرایند چندماهه است، اما پارامترهای اثرگذار در این فرایند در کمتر از یک ساعت به دلیل تصمیمگیریهای غیر کارشناسی جابهجا میشود.در شرایطی که مدام بخش صنعت دچار تصمیمگیریهای لحظهای است چگونه انتظار دارید که در تولید و قیمتگذاری شاهد ثبات باشیم؟ باوجوداینکه رهبر معظم انقلاب هرسال شعاری با محور اقتصادی نامگذاری میکنند و این شعار بهصورت سلسله وار و متناوب بانام جهش اقتصادی و یا حمایت از تولیدکننده و رفع موانع تعقیب میشود اما متأسفانه ارزیابی درستی از طرف مسئولان برای اینکه نتیجه این جهشها و نامگذاریها به کجا منتهی شده است و چه دستاوردی در همان سال داشتیم در دستور کار قرار نمیگیرد. اقتصاد ایران یک اقتصاد سیاسی است و در واقع اقتصاد در گردونه سیاست میچرخد. برای مثل نرخ دلار با سخنان هر شخصی که پشت میکروفن میرود در سازمان انرژی هستهای صحبت میکند افزایش و یا کاهش پیدا میکند! در همین راستا به این شکل نیست که ما بگوییم اقتصادمان از متغیرهای اقتصادی پیروی میکند. متاسفانه اقتصاد ما از متغیرهای سیاسی پیروی میکند و بنا به همین دلیل قابل پیشبینی نیست. برای مثال همین امروز قرار باشد، قطعنامه صادر شود قطعنامه چگونه باید باشد؟ لازمالاجرا باشد یا نباشد؟و لذا همه این مسائل روی قیمت دلار اثر میگذارد و متأسفانه مردم ایران عملاً با دلار زندگی میکنند زیرا قیمت هر کالایی چه مرتبط و چه غیر مرتبط با دلار گره خورده است. مثلاً میگویند ،دلار گران شده سنگ ساختمان گران شده و یا ماسه گران شده در حالی که شن و ماسه چه ربطی به دلار دارد من هم ربط آن را نمی دانم! با این حال مشاهده می شود که طی چند سال اخیر همهچیز دلاری شده است. تغییر مداوم نرخ ارز و سایه سنگین آن بر اقتصاد کشور نیز باید مدیریت شود چرا که امروز تولیدکننده نمیداند آیا کالایی را که امروز فروخته است فردا هم میتواند تولید کند یا خیر؟ افزایش قابلتوجه قیمت مواد اولیه داخلی و خارجی را باید یکی از سدهای جدی رونق تولید در کشور دانست.علاوه بر این موارد رکود بازار را باید سرمنشأ تمام مشکلات تولید دانست که این موضوع خود متأثر از کاهش قدرت خرید مردم است. امروز ظرفیت تولید بسیاری از واحدها کاهشیافته و همین امر هزینههای سربار تولیدکننده را افزایش قابلتوجهی داده است. اگر با کاهش رکود در بازار ظرفیت واحدهای تولید افزایش پیدا کند بهطور حتم هزینههای سربار تولید کاهشیافته و کنار آن فضای رقابت برای تولیدکننده داخلی با اجناس وارداتی بهبود خواهد یافت.