رقباي سياسي و اقتصادي ايالات متحده آمريکا که شامل «چين»، «ايران» و «روسيه» هستند به طور همزمان با اعتراضات و ناآرامي در خيابانها روبهرو شدهاند. در اين بين سوالي به وجود ميآيد که آيا واقعا اين ناآراميها اتفاقي بوده است و بايد آن را به حساب شانس خوب آمريکاييها گذاشت
آرمان امروز، گروه ديپلماسي: رقباي
سياسي و اقتصادي ايالات متحده آمريکا که شامل «چين»، «ايران» و «روسيه»
هستند به طور همزمان با اعتراضات و ناآرامي در خيابانها روبهرو شدهاند.
در اين بين سوالي به وجود ميآيد که آيا واقعا اين ناآراميها اتفاقي بوده
است و بايد آن را به حساب شانس خوب آمريکاييها گذاشت و يا اين کشور
توانسته به خوبي با توجه به مهارت سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا (سيا) از
اين اعتراضات در روند منافع خودشان استفاده کند و بر روي آنها موجسواري
کند؟
«داگلاس لندن»، عضو سابق سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا (سيا) در
بخشي از مقالهاي که در نشريه «فارن پاليسي» نوشته است: «در هفتههاي اخير،
اعتراضات خياباني بزرگي در چين و ايران، روي داده و در روسيه مهاجرت
گسترده مردان در سن جنگ در بحبوحه فروپاشي اقتصادي و نظامي در حال افزايش
است. بر اساس تحقيقاتي که اخيرا توسط واشنگتن پست برجسته شده، در روسيه،
اعتراضات عليه جنگ پوتين محدود بوده است، اما ممکن است به طور کامل منعکس
کننده شکاف هاي اساسي و مخالفت هاي زيرزميني مداوم در اين کشور نباشد. حتي
در حالي که هزاران مرد روس در سن نظامي از کشور فرار ميکنند تا از سربازي
اجباري بگريزند، به نظر ميرسد خرابکاري در داخل روسيه ادامه دارد و نه
لزوما تنها توسط اوکرايني ها. حتي تندروهايي که از پوتين و جنگ او حمايت مي
کنند به طور فزاينده اي با طولاني شدن جنگ، دهان به انتقاد گشوده اند.
دوستان پوتين مانند «يوگني پريگوژين» موسس شرکت نظامي خصوصي واگنر و «رمضان
قديروف»، «رهبر چچن»، «عليه سرگئي شويگو»، وزير دفاع روسيه و فرماندهان
ارشد نظامي روسيه مواضع انتقادي در پيش گرفته اند.
برخي از دشمنان
ايالات متحده حتي به نظر ميرسد که امتيازات نادري را به مخالفان داخلي
ميدهند. در چين، درست زماني که به نظر ميرسيد «شي جين پنگ» براي سومين
دوره رياست جمهوري قدمهاي خود را محکم به زمين کوبيد و هدف خود را براي
تضمين اتحاد مجدد با تايوان و به چالش کشيدن ايالات متحده به عنوان قدرت
برتر نظامي و اقتصادي جهاني قرار داد، ناگهان ناآراميهاي داخلي بر سر
محدوديتهاي کوويد، در ميان ساير نارضايتيها رخ نمود و اين اختلالي است
که او بايد احتمالا با دادن امتياز به آنها پاسخ دهد.
به همين ترتيب،
در ايران، به نظر ميرسد که حکومت حداقل تا حدودي خويشتندار است. پس از
اينکه محمدجعفر منتظري، دادستان کل کشور، گفت که پليس امنيت اخلاقي «از
جايي که تشکيل شده بود، تعطيل شده است.» اکنون در مورد وضعيت پليس امنيت
اخلاقي، که قوانين پوشش خود را اجرا ميکند، بلاتکليفي وجود دارد. اگرچه
نيويورک تايمز از جمله رسانههايي بود که اين اقدام تاييد نشده را به عنوان
امتيازي احتمالي براي معترضان گزارش کرد، اما رسانههاي محلي ايران به
سرعت خاطرنشان کردند که از اظهارات منتظري «سوء تعبير» شده است. با اين
حال، مقامات ارشد ايراني معمولا بدون هماهنگي صحبت نميکنند و اين اظهارات
ممکن است فرستادن يک بالون آزمايشي به هوا باشد.
«آوريل هينز»، مدير اطلاعات ملي
ايالات متحده، اخيرا در پاسخ به خبرنگاران گفت: «ما نميبينيم که رژيم
[ايران] اين اعتراضات را تهديدي جدي براي بقا و ثبات خود بداند، اما «از
سوي ديگر... واقعا با چالشهايي روبرو هستند که از ديدگاه ما مي تواند به
مرور زمان منجر به افزايش خطر ناآرامي و بيثباتي شود.» ايران به دليل
تورم بالا و عدم اطمينان اقتصادي ممکن است با ناآرامي هاي بيشتري روبرو
شود.»
تضعيف دشمنان از درون، صفحه اي از کتاب بازي هاي جنگ ترکيبي
پوتين است، اما ناآرامي که در ميان دشمنان اصلي ايالات متحده آشکار مي شود،
به همان اندازه که فرصت ايجاد مي کند، خطر دارد. در حالي که من به وجود يک
دوره موفقيت بزرگ در عمليات هاي اطلاعاتي آمريکا واقفم، همانطور که پيش
بيني سازمان هاي اطلاعاتي آمريکا درباره نيات پوتين در حمله به اوکراين و
واکنش هاي چين به تنش با آمريکا منعکس ميشود، اما با نظريهپردازان توطئه
که معتقدند دست مستقيم ايالات متحده در ناآراميهاي کنوني ايران و چين ديده
مي شود، هم نظر نيستم.
دولتها با شنيدن صداي معترضان از سوءاستفاده آمريکا جلوگيري کند
«حسن بهشتيپور»، تحليلگر مسايل بينالملل با تاکيد بر اينکه همه
ابرقدرتهاي جهان براي تضعيف رقيبان سياسي و اقتصادي خود برنامهريزي
ميکنند و در اين خصوص تئوريهايي را روي ميز دارند، به خبرنگار «آرمان
امروز» ميگويد: «قبل از هرچيز بايد به اين موضوع اشارهاي داشته باشيم که
دولتها همواره با ارتباط خوبي که با شهروندان خود دارند نبايد اجازه دهند
که نقشهها و تئوريهايي دشمنان به کرسي بنشيند و بخواهد مسير اعتراضات را
منحرف کند. اعتراضات در چين، ايران و روسيه کاملا با يکديگر متفاوت است. در
ايران مردم به آنچه ناعدالتي و مشکلات اقتصادي عنوان ميشود دست به اعتراض
زدهاند، در چين به دليل آنچه محدوديتهاي کرونايي خوانده شده است اعتراض
کردند و در روسيه هم تعدادي به اقدامات پوتين در جنگ اوکراين معترض هستند.
همانطوري که ذکر کردم هيچ شباهتي با يکديگر ندارند ولي نميتوانيم بگوييم
که آمريکا در همه موارد نققش اساسي داشته است. اين اعتراضات هم از مشکلات
داخلي ريشه پيدا کرده است که باعث سوءاستفاده آمريکاييها شده است. دولتها
بايد براي جلوگيري از اين موضوع ابتدا در کشوري خود وحدت به وجود
بيارورند.»
اين تحليلگر در همين موضوع و با اشاره به برنامههاي آمريکا
در سوار شد بر موج اعتراضات اين سه کشور ادامه ميدهد: «نميتوان چشم را
بر مشکلات و چالشهاي داخلي بست و در جواب به جاي پاسخگويي ديگر کشورها را
محکوم کرد. اعتراضات ريشههاي داخلي دارند و آمريکا توانسته در يک بازي
رسانهاي سوار بر موج اعتراضات بشود تا منافع خود را در اين جرايانات
پيش برد. کشور سلطهگري مانند آمريکا حتما تلاش ميکند تا از اعتراضات
داخلي مخالفان خود، در ادامه از تئوريهاي خود استفاده کند و اين را بايد
يکي از اصول کشورهاي سلطهگر جهان بدانيم. توجه داشته باشيد که يک کشور
خارجي هرگز به سود شهروندان و معترضان اقدامي نخواهد کرد. فراموش نکنيد که
بعد از جنبش مشروطه اين اختلافات طرفداران روس و انگليس در ايران باعث رخ
دادن روندي شد که جنبش نتواند به خواستههاي خود برسد. اين تجربه نشان
ميدهد که ما هيچگاه نميتوانيم به گفتههاي خارجيها بهعنوان کمک نگاه
کنيم. اعتراض داخلي بايد به کشورها اين اخطار را بدهد تا به حرف مردم خود
گوش دهند تا از دخالت خارجيها در مسائل داخلي جلوگيري کند.»