کد خبر: ۹۷۷
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۵۴
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان

علیرضا صدقی

سال 1398 در حالی به نیمه نزدیک می‌شود که جمهوری اسلامی در اسفندماه آن شاهد برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی خواهد بود. انتخاباتی که با تمام نمونه‌های مشابه آن طی سال‌ها و ادوار گذشته تفاوت‌های آشکار و پنهانی دارد.
شاید کشور در هیچ‏یک از دوره‌های گذشته مانند دوره پیش‏رو، شاهد این سطح و حجم از فاصله‌گذاری مردم با امر سیاسی نبوده است. شدت این فاصله به اندازه‌ای است که براساس مشاهدات میدانی می‌توان ادعا کرد سیاست‌پیشگان مردم عادی در دو دنیای متنافر زندگی می‌کنند. دو دنیایی که هیچ ارتباط، تعامل و نسبتی با یکدیگر ندارند. به طوری که گاه استنباط می‌شود حتی حد وسطی را هم میان این دو دنیا نمی‌توان یافت. اما آن‌چه مسلم است، سیاست‌ورزان و به‏ویژه سیاست‌پیشگان اصلاح‌طلب بیش از همیشه به آشتی و بازگشت بدنه اجتماعی کشور به عرصه و صحنه سیاست نیاز دارند.
به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبانی که برای ورود به نهادهای قدرت جز رای‌آوری در انتخابات هیچ راه دیگری ندارند، طی سال‌های گذشته با بی‌مبالاتی و بی‌توجهی از کنار این عظیم‌ترین سرمایه‌شان عبور کرده‌اند. به گواه تجربه‌های گذشته و انتخابات برگزارشده در ادوار مختلف، هر چه میزان مشارکت در انتخابات کمتر باشد، احتمال رای آوردن جریان اصلاح‌طلبی در انتخابات پیش‏رو کاهش پیدا می‌کند. نکته‌ای که اصلاح‌طلبان شاید باید بسیار پیش از این‌ها درمی‌یافتند برای جلوگیری از آن اقدامی اجرایی و عملیاتی می‌کردند.
حال باید دید که آیا می‌توان این آب رفته را به جوی بازگرداند یا خیر! اصلاح‌طلبان اگر می‌خواهند در عرصه سیاست‌ورزی ایران باقی بمانند، باید در اندک زمان باقی‏مانده تا انتخابات اسفندماه، زمینه‌های مشارکت حداکثری را به قدر بضاعت و توان موجودشان در بسیج نیروهای اجتماعی فراهم آورند.
این بسیج نیروها اما این بار نه در بستر «تکرار می‌کنم» رئیس دولت اصلاحات قابل دستیابی است و نه با تکیه بر شعارهایی نظیر آن‌چه تا پیش گفته شده است، می‌توان به چنین هدف سترگی دست یافت. به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان این روزها باید بیش از هر چیز بر دو محور «پالایش درون‌جناحی» و «تدوین راهبرد» تمرکز کنند. موضوع بر سر آن است که خروج برخی اعضای لیست امید، ناکارآمدی برخی دیگر، بی‌توجهی تعدادی از نمایندگان با عنوان اصلاح‌طلبی نسبت به امور جاری کشور و مهم‌تر از همه طرح نام بعضی از آن‌ها در فسادهای اقتصادی ریز و درشت، موجب شده اعتماد بدنه اجتماعی از این جریان سیاسی هم ـ همچون رقیبش ـ سلب شود. لذا ضروری است که اصلاح‌طلبان ـ علی‏رغم وجود همه تنگناها و محدودیت‌ها ـ نسبت به پالایش درون‌جناحی اقدامی اساسی را به انجام رسانند.
از دیگر سو، جامعه خسته از ناکارآمدی‌ها، رکود تورمی موجود در کشور، از بین رفتن منابع و ثروت بخش‌های مختلف جامعه طی سال‌های اخیر و گلوگاه‌های ریز و درشت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی موجب شده تا نیاز به تدوین راهبردهایی اصولی که برآیندی از تمامی حوزه‌ها را به خود اختصاص دهد، بیش از گذشته احساس شود. این نیاز را باید به صورتی همه‌فهم و قابل درک برای آحاد جامعه مرتفع کرد.
شاید در صورت انجام چنین برنامه‌هایی اصلاح‌طلبان بتوانند بار دیگر و این بار بر مدار صداقت با هواداران‏شان، بخشی از جامعه رای‌دهندگان را به پای صندوق‌های رای بکشانند.
منبع: روزنامه ابتکار
نام:
ایمیل:
* نظر: