نسخه چاپی
هاشم اورعی
استاد دانشگاه صنعتیشریف
در حال حاضر 75 درصد از انرژی مصرفی کشور از طریق گاز تامین میشود و این یعنی اینکه سبد انرژی کشور خوب تعریف نشده و نامطلوب است و دلیل آن نیز وابستگی زیاد به این حامل انرژی خاص و امنیت پایین در حوزه انرژی است. اکنون 37 درصد از متوسط سالانه گاز کشور در بخش خانگی و تجاری، 33 درصد نیروگاهی و 30 درصد باقیمانده در بخش صنایع و حمل و نقل مصرف میشود. از 33 درصد گاز کشور که به مصرف بخش نیروگاهی میرسد 84 درصد برق کشور را تولید میکند و این بدان معناست که نه تنها در بخش انرژی وابستگی داریم بلکه در بخش برق هم تکیه ما به گاز بسیار زیاد است، در نتیجه به محض اینکه احساس کمبود گاز داشته باشیم بلافاصله مشکل کمبود برق هم داریم. در اثر سیاستهای ابلاغی و اجرا شده در دنیا روند مصرف انرژی کاهشی شده است، یعنی هر روز اقداماتی در دستور کار دارند که میزان مصرف انرژی برای مقدار مشخصی ارزش افزوده کم شود، وقتی به دوره 20 ساله (2019-2000) نگاه میکنیم متوسط کاهش شدت مصرف انرژی 24 درصد بوده و ماکزیمم متعلق به ایرلند با 58 بوده اما در همین دوره در ایران 42.5 درصد شدت مصرف انرژی برای فعالیت مشخص افزایش پیدا کرده است، ما در این معیار افزایش مصرف انرژی در دنیا شاگرد اولیم، یعنی اینکه اصلا صحبتی از بهرهوری انرژی در کشور به معنای واقعی وجود ندارد اگر هم قانون و یا حرفی زده میشود در حد حرف است چون نتایج واضح است. طبق آنچه کمیسیون انرژی مجلس برای کنترل مصرف انرژی ارائه داده، فقط در پارسجنوبی برای اینکه جلوی کاهش تولید را بگیریم باید 20 میلیارد دلار سرمایهگذاری کنیم. معاونت راهبردی انرژی در ریاستجمهوری تشکیل شود، کمیته ملی کاهش گازهای گم شده تشکیل شود، صندوق بهینهسازی انرژی و محیط زیست ایجاد شود، همه این راهکارها کاملا و بهوضوح نشان میدهد که ما هنوز هم نمیدانیم که چه کاری باید انجام دهیم. زیرا این پیشنهادات تنها به معنای دفتر و دستک و ایجاد میز جدید است، در حالی که ما کمبودی در این زمینه نداریم. وقتی صحبت از افزایش راندمان نیروگاهی میشود یعنی یک شبه تکنولوژی را عوض کنیم در حالی که ما این تکنولوژی را در اختیار نداریم، بنابراین با کمال تاسف با دیدن راهکارها متوجه میشویم که هنور هم نمیدانیم اوضاع از چه قرار است. متاسفانه تمام سعی وزارت نفت نیز همچنان تامین گاز و تولید است و آن هم نه افزایش تولید بلکه جلوگیری از کاهش تولید و هیچگونه نقش موثری در بهینهسازی مصرف نداشته و نداریم. حقیقت اینکه هیچ راهی برای اینکه در کوتاهمدت مسئله را حل کنیم، نداریم. مسائل انرژی ذاتا بلندمدت هستند، نه یک شبه خراب و نه یک شبه سامان میپذیرند، اما از طرفی نمیتوانیم بگوییم چون مشکل امسال حل نمیشود باید رها شود. زیرا به استناد تمام آمارهای موجود هر سال بدتر میشود بنابراین باید وارد عمل شویم و مردم را آماده کنیم که در درازمدت به نتیجه خواهیم رسید. از جمله اقدامات برای عبور از شرایط جاری انرژی اینکه اقتصاد انرژی در کشور اصلاح شود، مادامی که متوسط میزان پرداختی گاز خانوار 35 هزار تومان و درواقع رایگان در اختیار مردم قرار میگیرد قطعا بهینهسازی بیمعنی است، انرژی باید به سمت قیمت واقعی برود و از قشر آسیبپذیر نیز به طرق مختلف حمایت کنیم، ما نمیتوانیم گاز را با این قیمت در اختیار مردم قرار دهیم و انتظار این را داشته باشیم به دنبال بهینهسازی مصرف بروند. بخش دیگر اینکه کار را به جایی رساندیم که امکان حفظ تولید را هم نداریم، کشور همسایه ذخایر مشترک را میبرد و میزان برداشت ما از ذخایر مشترک 2 درصد قطر بوده است. ما سرمایهگذاری سریع و زیاد و فناوری روز نیاز داریم و همه اینها در گرو برقراری ارتباط با جهان است ما باید به جهان برگردیم، تا بتوانیم خودمان را به سرمایه و فناوری روز جهان وصل کنیم، تا در سالها و دهههای آتی اقدمات را به جای ابتدایی و اصلی برسانیم.