وقتی جامعه به دلایلی فضای بحرانی میگیرد و در نتیجه مردم با چالشهای زیادی مواجه میشوند، تعامل منطقی بین دستگاهها و همچنین واقعبینی و دوری جستن از سیاسیکاریها الزامی است که حتما باید مورد توجه قراربگیرد.
محمدرضا خباز
وقتی جامعه به دلایلی فضای بحرانی میگیرد و در نتیجه مردم با چالشهای
زیادی مواجه میشوند، تعامل منطقی بین دستگاهها و همچنین واقعبینی و
دوری جستن از سیاسیکاریها الزامی است که حتما باید مورد توجه قراربگیرد.
در واقع گذر از برهههای دشوار منوط به این است که تنازع رنگ ببازد و
همصدایی جای تجادل را بگیرد تا از این طریق امکان بهرهبرداری از تمام
پتانسیلهای موجود در کشور فراهم شود. در این موضوع مشخصا میتوان به
رابطهای که بین قوای مجریه و مقننه وجود دارد، اشاره کرد. به ویژه اینکه
دولت و مجلس به یک سلیقه سیاسی تعلق دارند و هر دو از درون جریان اصولگرایی
قدرتدار شدهاند.
نمایندگان مجلس در تعامل با دولتیها اگر قرار باشد
سیاسیکاری کرده و بهدلیل همطیف بودن کوتاهیها و اهمالهای احتمالی را
نادیده بگیرند و وارد قول و قرارهای آنچنانی شوند، ضربهای مهلک به مصلحت
عمومی وارد خواهد شد. بر همین اساس توصیه مهم و حیاتی به مجلسنشینان چیزی
جز این نمیتواند باشد که در راستای امانتداری مطلوب از رای مردم،
دغدغهشان را فقط در راستای کاهش آلام عمومی بهکار بگیرند و بدانند، مجلس
مطیع در تاریخ مجلسی خنثی به ثبت خواهد رسید. واقعیت این است، مانعها
بهقدری زیاد شدهاند که ناامیدی در جامعه رخنه کرده است و اعتماد افکار
عمومی به سیستم تصمیمگیری و اجرایی روز بهروز کمرنگتر میشود تا بتوان
اینطور گفت، مجلس و دولت و سایر دستگاههای نظام باید خطاها را به کمترین
حالت ممکن خود برسانند و با تدبیر و واقعبینی تلاش کنند، گرههای کور
فعلی را باز کنند تا هم مردم از دشواریها رهایی پیدا کنند و هم خود در
انجام ماموریت کارنامهای قابلدفاع ارائه کنند.