کد خبر: ۹۳۵۴
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
در حالی که رشد اقتصادی کشورهای مشابه وضعیت ایران در طول 4 دهه گذشته بین 7 تا 15 درصد بوده، میانگین نرخ رشد اقتصادی ایران در این مدت بین صفر تا یک درصد بوده و اگر تناسب رشد جمعیت را هم در نظر بگیریم متوسط رشد اقتصادی منفی هم بوده‌ است.





مرتضی عزتی
اقتصاددان

در حالی که رشد اقتصادی کشورهای مشابه وضعیت ایران در طول 4 دهه گذشته بین 7 تا 15 درصد بوده، میانگین نرخ رشد اقتصادی ایران در این مدت بین صفر تا یک درصد بوده و اگر تناسب رشد جمعیت را هم در نظر بگیریم متوسط رشد اقتصادی منفی هم بوده‌ است. یکی از اهداف مهم همه انسان‌ها در زندگی دستیابی به رفاه در تمام ابعاد از جمله اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ...است و مهمترین عامل ایجاد رفاه کلی و اثرگذاری بر روی آن، وضعیت اقتصادی و درآمد افراد است. اگر درآمد و وضعیت اقتصادی مردم خوب باشد با استفاده از آن به بسیاری از ابعاد رفاه دست پیدا می‌کنند و درآمد و وضعیت اقتصادی مناسب می‌تواند ‌بخشی قابل توجهی از این رفاه را فراهم و نیازهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... را تامین می‌کند. وضعیت اقتصادی اثر زیادی در تحقق اهداف افراد برای دستیابی به رفاه دارد، هر چند اقتصاد یک بُعد از زندگی مردم است اما نقش مهمی در زندگی‌ آنها دارد و در این شرایط اگر وضعیت اقتصادی مرد خوب نباشد ناخشنودی آنها را در پی خواهد داشت که فشار روانی مردم را تشدید می‌کند و این فشارها رفتار مردم را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مردم در ابعاد فرهنگی و اجتماعی خواهان رفع محدودیت‌ها و آزادی هستند و ارتباطات سالم اجتماعی می‌خواهند و خواستار جایگاه، شان و منزلت مناسب کشور در دنیا هستند، ارتقای زیرساخت‌های مناسب در بخش‌های مختلف فناوری، اینترنت، حمل و نقل،درمان و بهداشت، آموزش و ... را می‌خواهند اما در هیچ یک از این بخش‌ها امکانات موجود و فعلی مطابق با میل مردم نیست و اهداف محقق نشده است و در این شرایط اعتراضات مردم طبیعی است. به تعبیری در ایران حاکمین خدمتگذار مردم هستند و طبق گفته امام خمینی حاکمین نوکر مردم محسوب می‌شوند و با این وجود اگر مسئولان وظایف تعریف شده را به اجرا نرساندند، مردم باید به عملکرد آنها معترض باشند و این منطق برای همه قابل پذیرش است. ریشه اصلی مشکلات ایجاد شده اقتصاد است و اگر دولت‌ها می‌توانستند رشد اقتصادی را افزایش دهند و رفاه ایجاد کنند، دغدغه اصلی مردم کاهش پیدا می‌کرد و کاهش این دغدغه‌ها می‌توانست مردم تا حدی به آسایش مورد نظر خود برسند و سایر فشارهای موجود را تحمل کنند. دولت‌ها اگر نتوانند نیازهای مردم در بُعد اقتصادی را فراهم کنند سایر فشارها بزرگ‌تر جلوه می‌شوند و باعث تجمیع فشارها خواهد شد و این عوامل منجر به تغییر رفتار افراد می‌شود و مردم را به اعتراض می‌کشاند. قابل تردید نیست اگر بتوانند وضعیت اقتصادی را بهبود بخشند، بخشی از این فشارها هم کاهش پیدا می‌کند و به دنبال آن مردم احساس آرامش بیشتری خواهند داشت. اما متاسفانه در کشور ایران، مسئولان بدون توجه به این واقعیت‌های علمی اثبات شده در دنیا و بدون توجه به ابزارهای علمی که می‌تواند در سیاست‌گذاری‌ها استفاده شود و در بهبود وضعیت اقتصادی مردم موثر عمل کند، تنها خواسته و تمایلات فردی خود را در تصمیمات اقتصادی اعمال می‌کنند. حال اینکه این تمایلات فردی ممکن است که با جامعه هماهنگ نباشد و اساسا همین ناهماهنگی‌ها منجر به تعارضات می‌شود. ریشه بسیاری از مشکلات و اعتراضات همین موضوع است، در حالی که مطالبه مردم موضوع مشخصی است اما مسئولان موضوع دیگری از آن را انجام می‌دهند و پیگیری می‌کنند. طبیعی است که در این شرایط شاهد اعتراضات مردمی باشیم و اگر اجازه اعتراضات مسالمت‌آمیز هم داده نشود، این اعتراضات از حالت مسالمت آمیز خارج خواهد شد. منطق طراحی جمهوری اسلامی ایران این بوده که حکومت برای مردم است و مسئولان خدمت‌گذار مردم هستند و اگر مسئولان خدمات مناسب ارایه نکردند مردم حق اعتراض دارند و قانون اساسی کشورمان هم این حق اعتراض را به مردم داده است. اگر مسئولان اجازه اعتراض مسالمت‌آمیز به مردم را ندهند متقابلا مردم هم نمی‌گذارند مسئولان به طور مسالمت آمیز در مسند باقی بمانند اساسا مردم همین سطح از رفتار را با مسئولان قبل تر از خود هم داشته‌اند.

نام:
ایمیل:
* نظر: