بعد از شروع ناآراميها در چند هفته اخير بسياري از کارشناسان، مسئولان و ... تاکيد بر فضاي گفتماني، را يکي از راههاي برون رفت از وضعيت کنوني ميدانند و همواره از مخالفان خود ميخواهند تا به حرف آنها گوش دهند، چه منتقدان شرايط کنوني و چه موافقان سياستهاي کنوني از مخالفان دعوت به گفتوگو ميکنند تا به نوعي از چالش به وجود آمده عبور کنند.
آرمان امروز/گروه سياسي: بعد
از شروع ناآراميها در چند هفته اخير بسياري از کارشناسان، مسئولان و ...
تاکيد بر فضاي گفتماني، را يکي از راههاي برون رفت از وضعيت کنوني
ميدانند و همواره از مخالفان خود ميخواهند تا به حرف آنها گوش دهند، چه
منتقدان شرايط کنوني و چه موافقان سياستهاي کنوني از مخالفان دعوت به
گفتوگو ميکنند تا به نوعي از چالش به وجود آمده عبور کنند. «غلامعلي حداد
عادل»، رئيس مجلس هفتم شوراي اسلامي و عضو فعلي مجمع تشخيص مصلحت نظام در
جمع استادان دانشگاه تهران که به واسطه بررسي اعتراضات اخير دور هم جمع شده
بودند گفت: «متاسفانه جامعه ما به سرعت به سمت دوقطبي شدن پيش ميرود، يک
سمت شده حزب الهي و يک طرف ضد حزب الهي. اين درحالي است که در جامعه با
طيفي از سليقهها روبرو هستيم که در عين حال که بايد اين طيف را به سمت
معنويت و اسلاميت سوق دهيم، ولي نبايد واقعيتش را انکار کنيم.» باتوجه به
اين گونه گفتهها که در روزهاي اخير به صورت مداوم شنيده ميشود با دوچهره
سياسي اصلاحطلب و اصولگرا در مورد اينکه چه موانعي براي نزديک شدن اين
دوقطب به وجود آمده گفتوگويي انجام دادهايم. فياض زاهد معتقد است هنگامي
ميتوانيم به فضاي گفتمان براي کاهش فاصله مردم و دولت برسيم که حاکميت به
برخي چهرههايي که مواضع تند دارند اجازه صحبت کردن ندهد و از سويي ديگر
کنعانيمقدم ميگويد پيش از بروز چالش و ناآرامي بايد به فکر گفتوگو
دوطرفه بود نه زماني که فضاي سياسي کشور غبارآلود است. در ادامه گفتوگوي
کامل اين دوفعال سياسي را ميخوانيد. مسئولاني را معرفي کنيد که حرف مردم را درک کنند
فياض زاهد، فعال سياسي اصلاحطلب در پاسخ به اين سوال که چرا در فضاي
موجود، مخالفان و موافقان وضعيت کنوني نميتوانند بهنتيجهاي در
گفتوگوهاي فيمابين برسند به خبرنگار «آرمان امروز» ميگويد: «زمينه اصلي
همه مشکلاتي که در ايران وجود دارد فرهنگي است. اساسيترين اين مشکلات به
وجود آمده در ساختار کشور چالشهاي سياسي است و با نگاهي که حاکميت به
مخالفان خود دارد هيچ وقت نخواست که به انتقادات، اخطارها، تذکرات (در قابل
گفتمان) و ... گوش دهد و همواره با بيتوجهي به قشر منتقد فعاليت احزاب،
سازمانهاي مردمنهاد، تشکلها و ... را با محدوديت روبهرو کردند. در طول
سالهاي گذشته احزاب و تشکلهايي که شناسنامهدار بودند و مردم هم به آنها
اعتماد داشتند، به حاشيه رانده شدهاند. همچنين بايد به اين موضوع اشاره
کنيم که در کنار احزاب و تشکلها افراد و شخصيتهاي سياسي را از هر دو گروه
اصلي سياسي حذف کردند که همين دليل باعث شده تا در فضاي سياسي کنوني ايران
که مشکل فرهنگي دارد، فضايي براي گفتمان وجود ندارد.» اين فعال سياسي
با پيشنهادي براي باز شدن فضاي سياسي و اجتماعي با تاکيد بر گفتمان بين
طرفين، ادامه ميدهد: «باتوجه به ناآراميهاي اخير بايد بگوييم که مردم
معترض ديگر به حرف شخصيتها و احزاب رسمي کنوني توجهي نميکنند و آن به اين
دليل است که جامعه اعتماد عمومي خود را از دست داده است. در طول سالها
با مسئولاني روبهرو بودهايم که مردم حس ميکنند در مقابل آنها
ايستادهاند. اين نشان ميدهد که حاکميت بايد به چهرههايي تريبون و رسانه
بدهد که تاحدودي بتوانند نظر شهروندان را به خود جلب کنند. وقتي مسئولي از
مردم ميخواهد بهجاي اعتراض و حتي آشوب به فضاي گفتماني روي بياورند ابتدا
بايد درک درستي از مطالبات مردم داشته باشد. همين عدم درک درست مردم باعث
انباشت مطالبات شده است و با توجه به خلاء احزاب آزاد در ايران بايد بگوييم
که اصلا چنين فضايي وجود ندارد.»زاهد با اشاره به ناآراميهاي يک
دهه گذشته اضافه ميکند: «اگر به اعتراضاتِ تنها يک دهه گذشته نگاهي داشته
باشيم ميبينيم که هر بار با متعرضان عصبانيتر و البته کم سن و سالتر
روبهرو شدهايم. اين نشان ميدهد عاملي که باعث شکاف بين مسئولان و مردم
شده است به دليل نفهميدن سخنان و مطالبات معترضان است. از يک سو معترضان
خواستار اصلاح در امور کشور هستند ولي در سوي ديگر مسئولاني که تريبون
دارند تلاش ميکنند با آنها گفتوگو کنند. حال بايد به موضوعاتي پرداخت که
چرا مسئولان متوجه حرف مردم نميشوند. گفتوگو با روشهاي خشونت آميز
نهتنها تاثيري در بهبود وضعيت ندارد بلکه بر آتش اعتراضات خواهد دميد. ما
در شرايطي هستيم که حتي با ادبانه نميتوانند با مردم معترض صحبت کنند ولي
در همين شرايط حرف از فضاي گفتماني ميزنند. اين افراد بايد از چهره نظام
کنار گذاشته شوند تا فضاي خوب گفتماني داشته باشند.» پيش از هر چالشي به فکر گفتمان باشيم
«حسين کنعانيمقدم»، فعال سياسي اصولگرا و دبيرکل حزب سبز ايران در پاسخ
به اينکه چرا در فضاي موجود، مخالفان و موافقان وضعيت کنوني نميتوانند
بهنتيجهاي در گفتوگوهاي فيمابين برسند، به خبرنگار «آرمان امروز»
ميگويد: «احزاب در طول اين سالها همواره تلاش کردهاند که فضايي براي
گفتوگوي ملي به وجود بياورند تا در ادامه اين روند بتوانيم به نتيجه مطلوب
که از دل همين گفتوگوها خارج خواهد شد، برسيم. وقتي جمهوري اسلامي ايران
ميتواند براي دستيافتن به دستاورد ويژه با گروه معروف به 5+1 پاي ميز
مذاکره برود، چرا ما نتوانيم در داخل کشور موافقان و مخالفان را براي رسيدن
به نتيجه مطلوب گرد هم جمع کنيم؟ احزاب و تشکلها بهترين راه براي
برگزاري نشستهاي گفتوگو محور و تنشزا هستند ولي متاسفانه از اين نيروها
استفادهاي نميشود. همين عدم اعتماد به احزاب باعث ميشود تا مردم راهي به
غير از اعتراض خارج از چهارچوب نداشته باشند.» اين فعال سياسي اصولگرا
با تاکيد بر اينکه فضاي گفتوگو بايد در موقعيتي مناسب ايجاد شود، ادامه
ميدهد: «توجه داشته باشيد هنگامي که کشور در ناآرامي است نميتوان حرفي از
به وجود آمدن فضاي گفتماني بزنيم. براي پيشگيري از افزايش فاصله بين مردم و
دولت، قبل از بروز بحراني که هماکنون با آن دست به گريبان هستيم، بايد به
فکر گفتمان باشند. در فضايي ميتوان گفتوگو کرد که غبار آلود و آغشته به
برخوردهاي کنوني نباشد، تا طرفهاي منتقد و مدافعان سياستهاي کنوني براي
رسيدن به نتيجه مطلوب باهم تبادل نظر کنند. در اين شرايط طرفها بيشتر سعي
ميکنند يکديگر را زير سوال ببرند و همين موضوع باعث ميشود نتيجهاي در بر
نداشته باشد. موضوعي که در اين زمينه وجود دارد اين است که وقتي بحراني به
وجود ميآيد ما به فکر ايجاد فضاي گفتوگو هستيم در حالي که بايد براي
جلوگيري از اتفاقات ناگوار، پيش از هر رخدادي حرف معترضان را بشنويم.» او
با اشاره به نشنيدن صداي مردم و افزايش شکاف بين مسئولان و دولت اضافه
ميکند: «مردم نميتوانند در جريان انتخابات مجلس، رياست جمهوري و ...
نماينده مطلوب خود را انتخاب کنند و به خواسته خود برسند. البته احزاب هم
نميتوانند به وظيفه اصلي خود يعني ايجاد فضاي گفتماني، عمل کنند و جايي هم
وجود ندارد که بتوانند حرفشان را بزنند. به نظر بنده در فضايي که آرام و
به دور از خشونت است احزاب را همراه با اعضاي خود دعوت به گفتوگو کنند و
اجازه شنيدن صدايشان را بدهند.»