هنگامیکه از ورای ۴۳ سال به سرگذشت پرفرازونشیب انقلاب اسلامی مینگریم، با داستانی پرماجرا و انبوهی از موانع ریزودرشت داخلی و خارجی مواجه میشویم که بسیاری از آنها، هر یک میتوانست سرنوشت این انقلاب را بهسان بسیاری از انقلابهای ناکام جهان رقم بزند
هنگامیکه از
ورای ۴۳ سال به سرگذشت پرفرازونشیب انقلاب اسلامی مینگریم، با داستانی
پرماجرا و انبوهی از موانع ریزودرشت داخلی و خارجی مواجه میشویم که بسیاری
از آنها، هر یک میتوانست سرنوشت این انقلاب را بهسان بسیاری از
انقلابهای ناکام جهان رقم بزند، اما چنین نشد و این حرکت امتداد یافت. راز
اصلی این امتداد در «پایداری اصحاب آن بر استمرار» است. این استمرارخواهی
در طول دوران مبارزه قبل از انقلاب و نظامسازی پس از پیروزی انقلاب ادامه
یافت و هرچند در این راه پرپیچوخم چه خرد و کلانهایی که خسته شدند یا به
آلافوالوف دنیا گرفتار، اما به همت انقلابیماندهها این مسیر انقطاع
نیافت. برای تداوم این استمرارخواهی چه باید کرد؟نخست باید چشمانداز و
قله و مسیر حرکت انقلاب اسلامی روشن و برای همه رهروان قابلفهم شود.
گفتمان حرکت پنجمرحلهای انقلاب اسلامی و بیانیه گام دوم انقلاب اکنون در
دسترس همه ماست، اما باید برای همه لایههای اجتماعی خصوصاً نیروهای فعال و
پیشبرنده تبیین و تفهیم شود. در سطح بعدی راه باید واضح و امکان
درنوردیدن آن آشکار شود. تاکنون دو سند چشمانداز برای حرکت کشور ترسیم شده
که در سالهای پایانی نخستین هستیم و دومی هنوز در مرحله پیشنویس قرار
دارد. یکی از اولویتهای اصلی ما اکنون تبیین دقیق مؤلفههای عملیاتی
چگونگی طی کردن مراحل باقیمانده از فرایند پنجمرحلهای در گام دوم است،
بهگونهای که بتوان در سند ۱۴۴۴ آن را دقیق مشاهده کرد و مبنای حرکت همه
نیروها و نهادها باشد. دوم؛ یکی از آسیبهای جدی نظام مدیریتی کشور
خصوصاً در حوزه اجرا، اعمال سلایق زودگذر و رجحان آن بر مصالح کشور و منافع
ملی است. اینکه بسیاری از دستاوردهای حوزه اجرا با تغییر مدیران به کناری
نهاده میشود یا با روی کار آمدن برخی دولتها اجرای برخی سیاستهای کلی
کشور با ابهام مواجه میشود، همه نشان از ناپایداری سیاستی است. باید
فرایندهای برنامهریزی و مدیریتی چه در حوزه پیشنهاد سیاستهای کلی در
مجمع تشخیص مصلحت نظام، چه در حوزه قانونگذاری و نظارت در مجلس شورای
اسلامی و چه اجرا در دولت بهگونهای تحول یابد که استمرار یک اصل و هرگونه
تغییر مستلزم توجیه باشد. سوم؛ استمرارخواهی نیازمند جامعهپذیری است.
همانگونه که انقلاب را مردم به پیروزی رساندهاند، مردم نیز بهپیش برده و
آن را به اهداف عالی خواهند رساند. در تاریخ انقلاب اسلامی نیز هر بار
برخی از خواص به دلیل غفلتها، آلودگیها و... از انقلاب و خط اصیل آن
فاصله گرفتهاند، توده مردم بصیر مانع از به یغما بردن این حرکت ناب
شدهاند. برای استمرار انقلاب مردم باید در صحنه آن حاضر بمانند. استمرار
حرکت انقلاب از سوی مردم مستلزم وجود و تداوم دو عنصر مهم اجتماعی است؛ اول
غیرت دینی و انقلابی و دوم آرمانخواهی. اگر خدایناکرده عموم مردم نسبت
به حریم دین و انقلاب بیتفاوت یا گرفتار روزمرگی شوند، سیاستبازان
هزارنقش و انقلابیون پشیمان، این حرکت را متوقف و آن را تسلیم سلطهگران
میکنند. بههیچروی نباید این دو عنصر یعنی غیرت دینی و انقلابی و
آرمانخواهی در جامعه تضعیف شود و حتی برای حفظ آن هزینه نیز باید داد.