کد خبر: ۸۶۰۳
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۱:۴۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
«قتل‌های ناموسی» یا به تعبیری «عزیز کشی» از جوانب متعددی قابل بررسی و تحلیل است. طبیعتاً حقوق‌دانان، روانشناسان، جامعه شناسان و علما هر کدام می‌توانند تحلیل‌های جداگانه و در عین حال هم راستای یک هدف مشترک داشته باشند.

«قتل‌های ناموسی» یا به تعبیری «عزیز کشی» از جوانب متعددی قابل بررسی و تحلیل است. طبیعتاً حقوق‌دانان، روانشناسان، جامعه شناسان و علما هر کدام می‌توانند تحلیل‌های جداگانه و در عین حال هم راستای یک هدف مشترک داشته باشند. از طرف دیگر وجه احساسی این ماجراها جراحت‌هایی عمیق بر روان جامعه می‌گذارد که در جای خود نوع پردازش به این خبرها نیز قابل بررسی خواهد بود. این پدیده هر چند مختص ایران نیست اما ریشه آن عموماً در باورها، تعصبات و نگرش‌های اشتباهی است که حتی اگر منجر به وقوع جرم در همه افراد نشود اما ممکن است در باور برخی حتی این نوع خشونت‌ و جنایت قابل توجیه باشد. آنچه مسلم است تغییر این نگرش‌ها نه به یک باره و نه با تغییر حتی قوانین قضایی رخ نخواهد داد بلکه نیازمند اصلاح روندها در پارادایم‌های غلطی است که گاه به اسم غیرت در ذهن برخی معنا می‌شود.
تردیدی نیست که قوانین فقهی و سیره دینی نیز میانه‌ای با این دست از جنایات و خشونت‌ها ندارد و البته در جای خود دستورالعمل‌های مشخصی نیز دارد. ناگفته پیداست که یکی از رسالت‌های پیامبر اسلام هم مقابله با دخترکشی و زنده به گور کردن آنان بود و از این منظر نیز این دست از رفتارها توجیه پذیر نیست. با این همه نقش رسانه‌های جمعی و آموزش و پرورش شاید در این راستا از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. هرچند که جامعه نیازمند تبیین مقوله گفت و گو در زیر لایه های ذهن اجتماعی به عنوان پیش شرط هرگونه فرهنگ سازی است. به بیان دیگر اپیدمی گوش ندادن به نظرات متکثر خود باعث می شود تا راه برای هرگونه تغییر در پاردایم‌های غلط بسته شود. بنابراین برای رسیدن به هسته سخت تغییر و عبور از برخی رفتارهای جاهلانه چاره‌ای نیست که مدت زمانی را صرف فرهنگ سازی در باب پذیرش کلیدواژه «گفت و گو» به عنوان یک اصل در جامعه کنیم. این عدم پذیرش دیگری ناشی از ضعف هوش هیجانی است که شاید نهاد آموزش و پرورش، خانواده و رسانه‌ها برای بالا بردن آن بتوانند نقش ایفا کنند. با این همه اما نهادهای تصمیم ساز خود نیز نیازمند تبیین این باور در رفتار فردی و جمعی هستند آنجا که خرد جمعی و گفت‌و‌گو را به عنوان یک اصل برای توسعه در همه عرصه‌ها پذیرفته و آن را به بدنه اجتماعی نیز تسری دهند.
خشونت قطعاً موضوع تازه ای نیست و حتما نمی توان آن را با یک و یا چند متغیر ساده آسیب‌شناسی و تحلیل کرد. اما نگارنده در این یادداشت تنها یک شرط لازم برای تغییر را یادآور شد که پیش زمینه اصلی فرهنگ‌سازی است و آن هم شرط پذیرش دیگری با ابزار گفت‌وگو.
به بیان دیگر در جامعه بی‌گفت‌وگو هر چقدر بر خصایل درست و انسانی تاکید کنیم باز هم صدایی شنیده نمی شود که بخواهد اثرگذاری داشته باشد. در جامعه بی‌گفت‌وگو نمی‌توان برای قاتلِ دختر، فرزند و همسر تبیین کرد که به جای خشونت لازم است آغوش امنی برای شنیدن دردها، مشکلات و دغدغه یکدیگر باشیم.
قتل دختری 17 ساله توسط همسرش به واقع طی چند روز گذشته یکی از دردناک ترین خبرهایی بود که منتشر شد و البته برای روان جامعه‌ای که با انواع مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند ناراحت کننده تر بود اما واقعیت آن است که لازم است آسیب شناسی همه جانبه‌تری نسبت به بروز چنین پدیده‌هایی داشته باشیم. آسیب شناسی‌ای که از منظر گفت‌وگوی بیشتر رخ خواهد داد.
نام:
ایمیل:
* نظر: