کد خبر: ۸۱۲۱
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۴۰۰ - ۰۱:۰۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
یکی از مهم‌ترین ظرفیت‌های ارزشمند انقلاب‌اسلامی، «بسیج» است که در طول چهار دهه گذشته در بسیاری از گلوگاه‌های تاریخی به کمک نظام آمد و بار‌های بزرگی را از دوش دستگاه‌های مسئول برداشته است.

یکی از مهم‌ترین ظرفیت‌های ارزشمند انقلاب‌اسلامی، «بسیج» است که در طول چهار دهه گذشته در بسیاری از گلوگاه‌های تاریخی به کمک نظام آمد و بار‌های بزرگی را از دوش دستگاه‌های مسئول برداشته است. اینک که کارآمدی نظام‌های اجرایی، یکی از چالش‌های اساسی کشور در سال‌های اخیر است، بسیج به‌عنوان سرمایه اجتماعی نظام و تبلور نقش‌آفرینی عمومی و تخصصی مردم در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، همچون گذشته می‌تواند پاسخگوی مناسبی برای این مسئله و مسائلی ازاین‌دست باشد. هرچند دولت گذشته چندان از این ظرفیت عظیم به سود کارآمدی بهره نجست، اما امید می‌رود که دولت سیزدهم نسبت به این فرصت ارزشمند بی‌توجه نباشد؛ برخی از مهم‌ترین فرصت‌های موجود در آن را در ادامه بررسی می‌کنیم.
الف- یکی از مهم‌ترین موانع کارآمدی نظام اجرایی، وجود تزاحماتی است که باعث اتلاف انرژی جریان‌های فعال کشور است و از جمله این تزاحمات، تزاحم‌های میان‌دستگاهی و بین دستگاه‌ها و جامعه است. گاه دستگاه‌های مسئول در اجرای برخی تصمیمات دچار اختلافاتی هستند که عدم همراهی و حتی مخالفت برخی دیگر از دستگاه‌ها، تصمیمات را متوقف یا ناکارآمد می‌سازد. گاه دستگاه‌های مسئول بدون در نظر گرفتن اقتضائات اجتماعی به دنبال پیشبرد سریع امور و اتخاذ تصمیماتی هستند که با عدم همراهی و حتی تعارض مردم مواجه می‌شود که نمونه‌های آن را در دولت گذشته مشاهده کردیم و گاه مطالبه‌ای در میان مردم وجود دارد که به دلیل وجود دیوان‌سالاری‌های دست‌وپاگیر یا عدم تعامل مستقیم برخی مسئولان با مردم، به مرحله اجرا نمی‌رسد. در همه این حالات تزاحمات نهادی و اجتماعی مانع کارآمدی نظام اجرایی است و همان‌گونه که پیداست، وجود ظرفیتی همچون بسیج با ویژگی‌های مردمی- حاکمیتی می‌تواند در حل بخش عمده‌ای از این چالش‌ها مفید فایده واقع شود.
ب - از دیگر موانع کارآمدی، نگرش بوروکراتیک و فرسودگی برخی سامانه‌های موجود است، به‌گونه‌ای که گاه برخی تصمیمات مهم و راهبردی که اتفاقاً موردقبول نخبگان و جامعه نیز هست در میان چرخ‌دنده‌های فرسوده و کند بدنه دستگاه‌های اجرایی متوقف شده و سال‌ها به طول می‌انجامد. میزان هزینه مالی، انسانی و روانی از چنین آسیبی در کشور به حدی زیاد است که به‌هیچ‌عنوان قابل‌محاسبه نیست. در این میان آنچه می‌تواند علاج‌بخش این آسیب مدیریتی کشور باشد، «نگرش، فرهنگ و مدیریت جهادی» است که با هم‌افزایی همه ظرفیت‌های دلسوز انقلاب و متخصص در امور، توانی وارد عرصه اجرا می‌کند که بسیاری از گره‌های کور گشوده شده و تجربه تاریخی انقلاب‌اسلامی در دوره دفاع مقدس و پس‌ازآن نیز مؤید همین ادعا است. اکنون بسیج به‌عنوان مهم‌ترین منبع رشد و تسری گفتمان جهادی در جامعه و با وجود ظرفیت عظیم انسانی نیروی «مؤمن جهادی» می‌تواند رهاورد‌های بی‌نظیری را در دهه چهارم انقلاب‌اسلامی در حل چالش کارآمدی به ارمغان آورد. اینک که رئیس‌جمهور خود به‌عنوان یک مدیر جهادی در میدان حاضر شده، می‌تواند این ظرفیت عظیم را به یاری طلبد.
ج ـ یکی دیگر از موانع کارآمدی، عدم چرخش نخبگانی و خصوصاً نسلی در حوزه‌های مدیریتی است. فرسودگی و رکود مدیران در دستگاه‌های اجرایی، پس از مدتی آن‌ها و دستگاه‌های تابعه‌شان را دچار روزمرگی و ناکارآمدی می‌کند و متأسفانه در دوره دولت گذشته این وضعیت بغرنج‌تر شد. اکنون و در طلیعه گام دوم انقلاب یکی از مهم‌ترین آسیب‌های جدی که نظام مدیریتی و اجرایی و به‌طورکلی کارآمدی را تهدید می‌کند، خلأ مدیر جوان و متخصص در تراز انقلاب‌اسلامی است. اکنون تا دیر نشده است باید برای این مهم چاره‌ای اندیشید و یکی از بهترین ظرفیت‌های پرورش سرمایه انسانی در تراز انقلاب‌اسلامی، بسیج است که لزوم توجه هرچه بیشتر دستگاه‌های مسئول به این فرصت راهبردی را نشان می‌دهد.

البته شایان ذکر است بهره‌گیری از این مجموعه عظیم و جریان‌سازی برمبنای آن، نیازمند توجه به چند نکته اساسی است:

۱. مسئولان، مؤثرین و آحاد بسیج در سراسر کشور مسئولیت و رسالت تاریخی خود را در این امر سرنوشت‌ساز شناخته و برای نقش‌آفرینی عمومی و تخصصی خود طرح‌ریزی ویژه داشته باشند.
۲. جریان مستمر تربیت سرمایه انسانی که در جهت نیروی تراز انقلاب‌اسلامی است، بی‌وقفه ادامه یافته و بر توان و عزم بر آن افزوده گردد.
۳. متولیان امور کشور خصوصاً در دولت سیزدهم نیز در جهت شناخت ظرفیت‌ها و استعداد‌های عظیم انسانی این مجموعه و بهره‌گیری هرچه بیشتر از آن تلاش کنند و حمایت‌های لازم را از گسترش این تفکر، روحیه و تشکیلات پیش‌برنده آن بنمایند.
د ـ. مهم‌ترین حوزه‌ای که ناکارآمدی نظامات موجود در آن رخ می‌نماید و به چشم اسفندیار کشور نیز تبدیل شده است، حوزه اقتصادی است. می‌توان گفت ناکارآمدی نظام اقتصادی کشور منشأ عمده نارضایتی‌ها و بستر بسیاری از سوءاستفاده‌های بدخواهان ملت ایران بوده است. اکنون، به‌نظر می‌رسد مقاوم‌سازی اقتصاد و تکیه به پیشرفت درون‌زا، یگانه راه‌حل عبور از چالش مزمن اقتصادی کشور است که دستیابی به این جایگاه، نیازمند عزم عمومی نخبگان و آحاد جامعه در اجرای دقیق سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و نیز به میدان آوردن همه ظرفیت‌ها، از جمله ظرفیت بی‌بدیل بسیج است.
رهبر معظم انقلاب‌اسلامی، حضرت امام خامنه‌ای خطاب به دولت گذشته فرمودند: «بخش‌هایی وجود دارند خارج از دولت؛ این‌ها می‌توانند در اقتصاد مقاومتی نقش ایفا کنند، از جمله بسیج؛ بسیج چیز کمی نیست، چیز کوچکی نیست؛ بسیج یک مجموعه عظیم و آماده‌به‌کاری است؛ این‌ها را بخواهید، ببینید چه‌کار می‌توانند بکنند؛ این‌ها می‌آیند امکانات خودشان را عرضه می‌کنند و می‌گویند این کار‌ها را هم کرده‌ایم. به‌نظر من امکاناتِ [خوبی هست].»
هرچند گام‌های مهمی از سوی مجموعه بسیج در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی برداشته شد، اما با تأسف باید گفت از سوی دولت گذشته میدان لازم برای بروز و ظهور همه ظرفیت‌های بسیج در حوزه مقاوم‌سازی اقتصاد پدید نیامد و به‌نظر می‌رسد دولت سیزدهم باید این کاستی را جبران کند.
اکنون می‌توان گفت بسیج یکی از کلید‌های اصلی گشایش چالش کارآمدی نظامات اجرایی و مدیریتی کشور است و البته بسیج تنها منحصر به سازمان و تشکیلات آن نیست، بلکه هر آن که معتقد به اصول انقلاب‌اسلامی و در پی ارتقای ساخت درونی قدرت با تکیه بر ظرفیت‌های خودی است، در خط بسیج و ظرفیتی برای نظام اسلامی است.
نام:
ایمیل:
* نظر: