بسیاری از فعالان سیاسی بهویژه در خارج از کشور نسبت به مواضع دولت فعلی ایران در حوزه سیاست خارجی و برجام به دیده تردید و ابهام مینگرند و دقیقاً نمیدانند هدف دولت جدید ایران در استقبال از مذاکرات وین چیست، اما آیتالله رئیسی در همین مدت کوتاه به خوبی نشان داده است که زلف مسائل و مشکلات کشور را به برجام و مذاکرات وین گره نخواهد زد.
بسیاری از فعالان
سیاسی بهویژه در خارج از کشور نسبت به مواضع دولت فعلی ایران در حوزه
سیاست خارجی و برجام به دیده تردید و ابهام مینگرند و دقیقاً نمیدانند
هدف دولت جدید ایران در استقبال از مذاکرات وین چیست، اما آیتالله رئیسی
در همین مدت کوتاه به خوبی نشان داده است که زلف مسائل و مشکلات کشور را به
برجام و مذاکرات وین گره نخواهد زد. رویکرد دولت سیزدهم درباره ادامه
مذاکرات وین متأثر از بررسی نتایج روند مذاکرات هشت ساله دولت روحانی بوده و
سعی میکند از تجربیات حاصل مذاکرات پیشین برای پیشبرد اهداف نظام در
برابر طرفهای غربی بهره بگیرد. حقیقت این است که در دولتهای یازدهم و
دوازدهم هشت سال وقت کشور در زمینه مذاکرات برجامی تلف شد و در این هشت سال
نه تنها نتوانستیم اقتصاد کشور را سروسامان دهیم بلکه با بی تدبیری و
تمرکز بر مذاکره با غرب و دل بستن به گشودن قفلهای بسته و در عین حال غفلت
از ظرفیتهای داخلی بهویژه در حوزه اقتصاد مقاومتی فرصتهای طلایی از دست
رفت. دولت روحانی علاوه بر سوءمدیریت و ناکارآمدی نشان داد که به جز دل
بستن به برجام هیچ برنامه یدکی و جایگزین نداشته است و از همین ضمن
فرصتسوزی خسارات فراوانی به اقتصاد، فرهنگ و معیشت مردم تحمیل و به فقر
عمومی دامن زده شد. دولت سیزدهم مصمم است اشتباهات هشت سال گذشته را
انجام ندهد و از موضع قدرت پای میز مذاکره حاضر شود. از نظر دولت ایران
مذاکره برای مذاکره و وقت کشی معنا ندارد. ایران در دور جدید رویارویی با
غرب معتقد است:۱- بازگشت یا عدم بازگشت امریکا به برجام برای ایران مطلقاَ جاذبه و موضوعیت ندارد. ۲-
همه بده بستانها یک بار در مذاکرات در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ انجام و
منتهی به توافقنامه برجام شده است و دیگر ادامه مذاکره با طرفهای غربی بی
معناست.۳- مذاکرات وین نه برای توافقی جدید،
بلکه برای اطمینان از بازگشت کامل و تضمین شده امریکا به تعهداتش ذیل برجام
و قطعنامه ۲۲۳۱ است. ٤- خواسته روشن ایران اجرای دقیق و بدون پیش شرط
برجام و لغو (و نه تعلیق یا هر واژه موذیانه امریکایی) کامل و یکجای تمامی
تحریمهای ظالمانه امریکا و اروپا است.۵- شرط ایران برای بازگشت به
تعهدات خود در برجام در گام نخست ارائه تضامین دقیق، معتبر و قابل قبول
مبنی بر تعهد غرب به عدم بازگشت به تحریمها به هر بهانه دیگر و در گام
بعدی راستی آزمایی منطقی و حداقل ۶ ماهه خواهد بود. زمان پیشنهادی برای
راستی آزمایی دقیقاً منطبق بر همان زمان غرب در سال ۱۳۹۴ است. ۶- تعهد شورای امنیت سازمان ملل متعهد بر تنبیه امریکا و اروپا در صورت هر گونه بدعهدی درباره اجرای تعهدات آنها. چنانچه
همه تحریمها بدون استثنا برداشته شده و تعهدی معتبر طبق قوانین
بینالمللی داده شود که دیگر اینگونه تحریمها هرگز بر علیه ایران اعمال
نخواهد شد جمهوری اسلامی نیز به تعهدات برجامی خود بر خواهد گشت. امریکاییها
اولاً دستشان در تحمیل و اراده و شرایط خود به ایران به شدت خالی بوده و
بیش از هر کشور دیگر میدانند که جمهوری اسلامی در شرایط فعلی دست برتر را
داشته و با سیاست نگرش به شرق عملاَ امریکا و تحریمها را به کنج رینگ برده
است و به همین دلیل با غوغاسالاری و راه انداختن جنگ روانی علیه ایران سعی
در مدیریت افکار عمومی علیه ایران و تغییر صحنه مذاکرات دارند و طرف
ایرانی دست امریکا را به خوبی خوانده و هرگز اسیر جوسازی و جنگ روانی و
فشارهای چند وجهی امریکا در منطقه غرب آسیا نخواهد شد. اروپاییها نیز
بهعنوان مکمل استراتژی امریکا در صحنه مذاکرات وین دقیقاً میدانند که
اهرمهای مؤثر و قابل اعتنایی برای تشدید فشار بر ایران در اختیار ندارند و
به همین دلیل است که به تحولات تصنعی و مدیریت شده در افغانستان، عراق،
آذربایجان، ترکیه، گرجستان، لبنان و... دل بسته و استراتژی مرعوبسازی را
بهعنوان نقطه هدف خود از وقایع منطقه انتخاب کردهاند. غربیها با شک و
تردید به ترساندن ایران از یکسو و ائتلافسازی با بلوک شرق علیه ایران از
سوی دیگر مینگرند، لیکن برخلاف نظرات مهندسی شده تحلیلگران غربی، اوضاع
به هیچ وجه به نفع غربیها نبوده و عملاَ امکان ائتلافسازی علیه ایران نیز
وجود ندارد. قرائن و شواهد نشان میدهد که دولت سیزدهم مطلقاَ تخم
مرغهای خود را در سبد مذاکره با غرب نگذاشته و بر اساس یک برنامه مدون در
مسیر امیدآفرینی و اعتمادسازی داخلی و تلاش برای حل مشکلات کشور از طریق
نگاه به داخل و بهرهگیری از ظرفیتهای فراوان و شگرف داخلی برای جهش تولید
حرکت میکند. ورود ایران به سازمان همکاریهای شانگهای، برنامه راهبردی ۲۵
ساله با چین، تلاش برای همگرایی منطقهای با همسایگان، توسعه روابط
اقتصادی و سیاسی با همسایگان و استفاده از ظرفیتهای اقتصادی این کشورها،
تلاش برای تدوین و امضای برنامههای راهبردی با سایر کشورهای منطقه
نمونههایی امیدبخش از حرکت چند وجهی دولت سیزدهم است. دولت سیزدهم براین
باور است که موارد فوق وقتی مؤثر خواهد بود که تمرکز دولت بر رفع موانع
دولت و پشتیبانی کامل تا تحقق جهش تولید باشد.