کد خبر: ۷۸۶۱
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۰ - ۰۰:۲۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
پیگیری شدید کشور‌های غربی عضو ۱+۵ برای آغاز مذاکرات هسته‌ای و اعزام نمایندگان متعدد به ایران و بعضاً اتخاذ سیاست‌های متشتت، ناشی از نگرانی آن‌ها از از دست دادن بهترین فرصتی بود که دولت قبلی ایران در برجام برای مهار قدرت و توان هسته‌ای ایران

پیگیری شدید کشور‌های غربی عضو ۱+۵ برای آغاز مذاکرات هسته‌ای و اعزام نمایندگان متعدد به ایران و بعضاً اتخاذ سیاست‌های متشتت، ناشی از نگرانی آن‌ها از از دست دادن بهترین فرصتی بود که دولت قبلی ایران در برجام برای مهار قدرت و توان هسته‌ای ایران در اختیار آن‌ها قرار داده بود و ترامپ با حماقت خود با خروج از برجام این فرصت را از آن‌ها گرفت و در نقطه مقابل ایران آن اقدام ترامپ را که با فشار حداکثری همه‌جانبه علیه مردم ایران بود به فرصتی برای ایمن‌سازی عمومی کشور در برابر فشار‌ها و تحریم‌ها و تقویت توان بازدارندگی و جبران عقب‌ماندگی‌های هسته‌ای و ارتقای سطح غنی‌سازی تبدیل کرد و مهم‌تر از همه آنکه مردم ایران با انتخاب دولتی انقلابی عملاَ به انفعال و وادادگی کشور در برابر غرب پایان دادند و این نکته‌ای است که رسانه‌ها و دست‌اندرکاران غربی بار‌ها به آن اذعان کرده و مکرراً تأکید می‌کنند که دست ایران در برابر غرب روزبه‌روز پر‌تر می‌شود. به همین دلیل است که این روز‌ها مقامات امریکایی با هدایت صهیونیست‌ها به تکاپو افتاده و با طرح روی میز بودن همه گزینه‌ها به زعم خود تلاش دارند با تهدید، ایران را مجاب به نشستن به‌پای میز مذاکراتی کنند که خود از پیش به دلیل بی‌توجهی به مطالبات اصلی ایران، به نتیجه بخشی آن امید ندارند.
به گزارش یورونیوز، رابرت مالی، مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه امریکا روز چهار شنبه گذشته در موضعی سخت‌گیرانه‌تر نسبت به تهران گفت که کشورش «همه گزینه‌ها» را در صورت شکست مذاکرات وین در نظر خواهد گرفت: اگر ایران مایل به بازگشت به توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ نباشد، امریکا آمادگی کامل دارد تا «همه گزینه‌ها» را لحاظ کند. رابرت مالی همچنین با اعتراف به نقش لابی صهیونیستی در تعیین سیاست‌های امریکا در قبال ایران یادآور شد که ایالات‌متحده و اسرائیل در مخالفت با توسعه سلاح هسته‌ای از سوی ایران متحد یکدیگر هستند. او افزود که به‌زودی برای هماهنگی بیشتر با متحدان منطقه‌ای خود در این راستا راهی عربستان سعودی، امارات عربی متحده، عراق و قطر خواهد شد. این در حالی است که روز قبل از آن به گزارش بلومبرگ همین فرد اعتراف کرده بود تمام مواردی که ایران اکنون ناقض آن است همان‎‌هایی هستند که تا زمان خروج امریکا از توافق برجام، آن‎‌ها را رعایت می‌کرد.
طرح ادعای «روی میز بودن همه گزینه‌ها»‌که نشان از به کار‌گیری گزینه نظامی در برابر برنامه هسته‌ای ایران را دارد در شرایطی مطرح می‌شود که امریکایی‌ها در اوج حضورشان در منطقه و قبل از فرار از افغانستان، در دوران ترامپ پاسخ احتمالی ایران را در اسقاط هواپیمای بدون سرنشین گلو بال هاگ و موشکباران پایگاه عین الاسد تجربه و همان‌گونه که در دولت جدید امریکا نیز به آن اعتراف کرده قصد گشودن جبهه جدیدی را ندارند، اما تردیدی نیست که جریان‌سازی صهیونیست‌ها و نقش لابی صهیونیستی در دستگاه‌های سیاست‌گذاری طرف‌های ایران در برجام تأثیری جدی در نوع واکنش آن‌ها نسبت به روند پیشرفت‌های هسته‌ای ایران دارد که با سفر گذشته نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به امریکا و «طرح استراتژی ضربه هزار خنجر»‌و پلن بی (PLAN B) امریکا آشکارتر شده و نفتالی بنت اعلام کرده که در سفر آتی به مسکو تلاش دارد نظر روس‌ها را به راهبرد و مطالبات رژیم صهیونیستی جلب کند.
به همین دلیل تردیدی نیست که غربی‌ها به‌شدت تحت تأثیر راهبرد صهیونیست‌ها در زمینه مذاکرات قرارگرفته‌اند، چراکه درحالی‌که نتانیاهو نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی مخالف برجام بود و نخست‌وزیر کنونی این رژیم نیز در ابتدا مخالف برجام بود، اما بعداً تغییر موضع داده و بر اجرای برجام تأکید می‌کند و این نشان‌دهنده آن است که تصور آن‌ها این است که با اصرار و پافشاری بر برجام بتوانند فرصت مجدد مهار توان هسته‌ای ایران و تعمیم آن به دیگر عرصه‌ها را به دست آورند.

اما فارغ از پیشینه نحوه اجرای توافق برجام، تجربه هشت ساله گذشته و بدعهدی‌های امریکایی‌ها و اروپایی‌ها در اجرای برجام به‌ویژه خروج ترامپ از آن و عدم اقدام جدی دیگر اعضای برجام برای جبران خسارات ایران و خصوصاً مواضع متزلزل دولت کنونی امریکا که نشان می‌دهد بیش از گذشته تحت سلطه لابی صهیونیستی قرار دارد هیچ چشم‌انداز روشنی در زمینه تمکین غرب نسبت به مطالبات اصلی ایران در زمینه تحریم‌هایی که این روز‌ها مورد تأیید روس‌ها و چینی‌ها هم قرارگرفته است دیده نمی‌شود، اما مهم‌تر آنکه ایران به دنبال تضمین این است که امریکا دیگر قادر نباشد با تغییر سیاست در این دولت یا دولت آینده مجدداً شرایط را برگرداند.

این واقعیت‌ها سبب تعامل هوشمندانه ایران درروند مذاکرات آتی شده به‌گونه‌ای که رئیس محترم جمهور اعلام کرده است که اگرچه ایران قصد ترک میز مذاکرات را ندارد، اما مذاکره برای مذاکره برای ایران سودی ندارد، بلکه مذاکره‌ای اهمیت دارد که رفع‌کننده فشار‌ها و تحریم‌ها و شناسایی حقوق هسته‌ای مردم ایران و تضمین‌کننده عدم تکرار خروج از برجام و رفتار‌های دوگانه از سوی غربی‌ها نظیر نادیده گرفته شدن توان هسته‌ای صهیونیست‌ها و چشم بستن بر روی اقدامات خرابکارانه آن‌ها باشد.
در این میان خروج از انفعال عوامل هزینه‌ساز برای ایران درروند مذاکرات هسته‌ای در دولت گذشته و توصیه به آغاز زودهنگام مذاکرات نیز داستان دیگری است کسانی که در دولت روحانی بیشترین هزینه‌ها را به کشور به خاطر غفلت‌هایشان (در خوش‌بینانه‌ترین حالت) تحمیل کرده و اکنون اعتراف می‌کنند که برجام را نخوانده بودند، این روز‌ها هم‌صدا با غرب از ضرورت تسریع در آغاز مذاکرات هسته‌ای سخن به میان می‌آورند و این در حالی است که در مورد سیاست دولت بایدن برای رفع تحریم‌ها، این نظریه مورد تأکید کارشناسان قرار دارد که رفع تحریم‌ها اساساً در دستور کار امریکا قرار ندارد و اگر اقدامی برای رفع برخی از تحریم‌ها صورت گیرد، هیچ ضمانتی برای عدم تکرار رفتار امثال ترامپ و خروج از برجام و بازگرداندن تحریم‌ها در همین دولت و یا دولت آینده امریکا، داده نمی‌شود. هدف اصلی دولت بایدن از شعار در مورد دیپلماسی هسته‌ای، رسیدن به یک «توافق کاغذی» ونه واقعی برای ترمیم چهره امریکا و شکل دادن به ائتلاف بین‌المللی با محوریت امریکا، به‌منظور بازگرداندن اجماع جهانی علیه ایران است.
روشن‌ترین پیام ایران برای غربی‌ها و دیگر طرف‌های برجام این است که باید تحول در ایران را باور کنند و بدانند که شرایط تغییر کرده است، جمهوری اسلامی ایران در عین پیشبرد سیاست‌های داخلی خود، فارغ از مذاکرات هسته‌ای، آمادگی مواجهه با هر واکنشی را دارد و به لحاظ موقعیت و ظرفیت هسته‌ای دست برتر را دارد و در این نیز تردیدی نیست که اصرار زیاد غربی‌ها و صهیونیست‌ها برای تعجیل در ازسرگیری مذاکرات، به این دلیل است که متغیر «زمان» در شرایط کنونی به نفع آن‌ها نیست.
ایران استراتژی خود را بر جداسازی روند مذاکرات از روند اداره کشور قرار داده و توانسته است در عین مقابله با چالش‌های ناشی از تحریم‌ها، با موفقیت زیرساخت‌های هسته‌ای خود را تقویت و برخی از تخریب‌های شتاب‌زده گذشته و عقب‌ماندگی‌های ناشی از آن را جبران کند و دیگر مانند گذشته فریب وعده‌های دروغ غرب را نخواهد خورد، چراکه غرب ماهیت خود را درگذشته کاملاً آشکار و طرف قابل‌اطمینانی برای مذاکرات نخواهد بود و ازاین‌رو ایران بر مواضع به‌حق خود پافشاری خواهد کرد، چراکه هم‌دست برتر را دارد وهم غرب گزینه دیگری برای برخورد با ایران ندارد، چراکه همه گزینه‌ها را تجربه کرده و شکست‌خورده است و تنها یک جنگ روانی برایش باقی‌مانده، که در آن جنگ نیز رسانه‌ای بیرونی‌اش رسوا و سرپل‌های داخلی‌اش هم همه سوخته‌اند. به همین دلیل است که غرب باید خود را برای شرایط متفاوتی نسبت به گذشته آماده کنند، شرایطی که چندان برایش آسان نخواهد بود.
نام:
ایمیل:
* نظر: