کد خبر: ۷۳۹۱
تاریخ انتشار: ۰۵ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۶:۱۹
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
گفته می‌شود اکنون بیش از دو و نیم برابر برنامه مصوب، آب از سد کرخه در حال آزادسازی است.




این تصمیم برای راضی کردن مردم خوزستان اتخاذ شده اما این آب ذخیره پاییز است.کارشناسان دولتی پیش‌بینی شروع بارش‌ها را از مهر ماه کرده‌اند اما اگر این پیش‌بینی محقق نشود...! آفتاب یزد دراین باره با چند کارشناس گفتگو کرده است
آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعرا: به نظر می‌رسد که مسئولان برای حل مقطعی مشکل آب خوزستان اقدام به آزادسازی بیش از برنامه آب سدها بویژه آب سد کرخه کرده‌اند که می‌تواند بحران تازه‌ای در ماه‌های آینده رقم بزند.به گونه‌ای که اکنون بیش از دو و نیم برابر برنامه مصوب، آب در حال آزادسازی است و این مسئله با توجه به موجودی آب پشت سدها، می‌تواند بحران تازه‌ای را طی ماههای پیش رو ایجاد کند.با توجه به خشکسالی امسال و پیش‌بینی‌ها مبنی بر شروع بارندگی‌ها از آذرماه، برنامه‌ریزی برای آزادسازی آب سدها به گونه‌ای بود که آب پشت سدها تا آذرماه کفاف مصارف ضروری را بدهد اما سوءمدیریت و بی‌تدبیری در مدیریت شرایط بویژه عدم کنترل مصارف غیرمجاز موجب شد حق‌آبه تعیین شده برای بخش‌های مختلف به ذینفعان نرسد و نارضایتی‌های اخیر در استان خوزستان را کلید زد. اکنون مسئولان برای حل مقطعی مشکل، دو و نیم برابر میزان برنامه‌ریزی، در حال آزادسازی آب از سد کرخه هستند و این مسئله می‌تواند ذخیره آب پشت این سد را بسیار زودتر از شروع بارندگی‌های امسال (آذرماه) به صفر رسانده و بحران تازه‌ای را رقم بزند. به نظر می‌رسد بحران آب خوزستان مسئله ساده‌ای نیست که با مطرح شدن چند روزه در رسانه‌ها، ارسال کمک‌های مردمی و اتخاذ تصمیمات ضرب‌الاجلی به طور ریشه‌ای حل بشود. بلکه نیازمند هماهنگی و عزم نهادهای مختلف از جمله وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و سایر نهادهای لشکری و کشوری با دید بلندمدت اصلاح عادلانه نظام حکمرانی آب باشد.
‏nبحران کم آبی خوزستان
مدتی است چالش کم آبی استان خوزستان به یک بحران تبدیل شده و مشکلات متعددی را برای ساکنان استان ایجاد کرده است؛ بحرانی که معیشت نزدیک به ۱۵۰۰ روستا را درگیر کرده و حتی برخی روستاها برای تامین آب شرب هم با مشکل مواجه شده‌اند. هرچند هنوز هم بحران در روستاهای پایین‌دست استان جریان دارد ولی با بهبودی اوضاع بایستی مسائل را به طور دقیق‌تری کارشناسی کرد تا اولاً راهکارهای بلندمدت و کوتاه مدت رفع بحران‌های آبی استخراج شود و ثانیاً اشتباهات گذشته، در آینده تکرار نشود.به طور کلی وضعیت حکمرانی آب کشور در شرایط خوبی نیست. بازدهی آبیاری در ایران ۳۳ درصد تخمین زده شده که بیست درصد پایین‌تر از کشور هند و تقریباً نصف کشور لیبی است. میزان هدررفت در بخش کشاورزی حدوداً ۶۷ میلیارد مترمکعب است که این رقم ۴۵ برابر کل مصرف صنایع کشور است. همچنین میزان هدررفت آب از طریق تبخیر سطحی هم سه برابر میانگین جهانی است. این ارقام و آمارهای تاسف برانگیز نشان می‌دهد در این سال‌ها عزمی برای شکل‌گیری حکمرانی صحیح میان مسئولین وجود نداشته است.اصلاح فوری ساختارهای فعلی و ایجاد یک نظام حکمرانی بهینه، برای کشور ایران که تحت شرایط خاص اقلیمی، دوره‌های سیل و خشکسالی آن بسیار کوتاه شده است و بارش‌های آن در یک سال اخیر ۴۰ درصد کمتر از متوسط پنجاه سال اخیر است لازم و ضروری است.در این میان باید شاخص عادلانه بودن را نیز در نظر گرفت. بحثی که نقش آن در شکل‌گیری اتفاقات اخیر مغفول ماند. ساختار ناعادلانه توزیع یعنی در شرایطی که در روستاهای پایین‌دست خوزستان، از جمله روستاهای حمیدیه و اطراف، برای تامین آب شرب خود به مشکل خورده‌اند و روزانه آب خریداری می‌کنند، در بالادست استان نزدیک به ۴۰ هزار هکتار برنج کاشته شده است.

‏nتصمیم ضرب الاجلی
هرچند این روزها عمده تمرکز مردم، برخی رسانه‌های محلی و حتی نمایندگان بر روی بخش صنعتی و با تکیه بر پروژه‌های انتقال آب بود، ولی باید توجه داشت این پروژه‌ها اولاً مربوط به همان
۱.۵ درصد بخش صنعتی بوده است که نسبت به بخش کشاورزی ناچیز است و ثانیاً پروژه‌های انتقال آب بسیار محدودتر از آن هستند که بتوانند تنش آبی ایجاد کنند. در واقع حجم انتقال آب از سرشاخه رودهای دز و کارون استان خوزستان توسط ۳ تونل کوهرنگ و تونل بهشت آباد در سال‌های ترسالی از ۷۸۰ میلیون متر مکعب در سال فراتر نمی‌رود که کمتر از ۳ درصد دو رودخانه دز و کارون در شرایط ترسالی است و ثالثاً عمده مشکلات خوزستان مربوط به غرب استان و تالاب هورالعظیم است که از طریق پایاب کرخه تامین می‌شود و بر روی این سر هیچ تونل انتقال آبی تعریف نشده است.در پی همین آدرس‌های غلط و در شرایط فشار رسانه‌ها، دستگاه‌های مربوط اقدام به اتخاذ تصمیم‌های ضرب‌الاجلی و غیرکارشناسی می‌کنند که تبعات به مراتب بدتری دارد. یکی از تصمیماتی که در روزهای اخیر گرفته شد و از آن به عنوان راه نجات هورالعظیم نام برده شد، دوبرابر کردن دبی خروجی سد کرخه است.این در حالی است که سد کرخه به عنوان بزرگترین سد مخزنی کشور با ظرفیت ۵.۹ میلیارد متر مکعب تنها ۰.۷۶ میلیارد متر مکعب ذخیره قابل استفاده دارد و ۸۷ درصد از ظرفیت این سد خالی و غیر قابل استفاده است.به گفته محمد عنایتی، کارشناس مسائل حوزه نیرو با توجه به اینکه تا پایان شهریورماه سال جاری نسبت به متوسط پنجاه سال اخیر، ۴۰ درصد کمبود بارش خواهیم داشت، در صورت صحت پیش‌بینی‌های هواشناسی شاهد فرابحران در پاییز امسال خواهیم بود. وی ادامه داد: این کار اصرار بر اشتباهاتی است که وضعیت را به اینجا رسانده و امیدواریم این کار با اتخاذ تصمیم‌های کارشناسی گرفته شود.
‏nرهاسازی آب به شکل نادرست در ماه‌های گذشته
در این خصوص سید کریم حسینی نماینده مردم اهواز در مجلس به آفتاب یزد گفت: « سد کرخه دو وظیفه مهم تولید برق برای کشور و تامین حق آبه‌های پایین دست را به عهده دارد و به ویژه شهرها و استان‌های غربی استان خوزستان یک حق آبه‌ای را برای دامپروری و کشاورزی به ویژه محصولات جایگزین برنج نیاز دارند.این حقی است که مدیریت آب کشور باید برای این مردم قائل باشد.قطعا اینگونه نگرانی‌ها برای آینده و کم آبی این منطقه وجود دارد ولی این سوء مدیریت بر می‌گردد به ماه‌های گذشته. در فصل زمستان سال گذشته رهاسازی آب اگر به شکل صحیح و کارشناسی شده انجام می‌شد، قطعا یک بخشی از این مشکلات به وجود نمی‌آمد. اما حتما باید برای کشاورزان استان خوزستان که در این مناطق با خطر جدی و حیاتی مواجه شدند چاره‌ای اندیشیده شود درست نیست که فقط برای این مسئله نگرانی به وجود بیاید باید برای حق آبه‌ها اولویت در نظر گرفته شود. از ابتدا باید اولویت‌ها و مشکلات این استان دیده می‌شد و برای مدیریت آب برنامه ریزی انجام می‌گرفت.»
‏nریسک بارندگی
در ادامه دکتر مرتضی جمالی، پژوهشگر در زمینه تغییرات اقلیمی و زیست محیطی گذشته ایران (دیرین اقلیم شناسی) در مرکز ملی پژوهش‌های علمی فرانسه و پژوهشگر وابسته مرکز ملی
اقیانوس شناسی و علوم جوی (در ایران) در این باره به آفتاب یزد گفت:
«نکته مهم این است که دو محقق ایرانی یک مقاله‌ای نوشته‌اند و آمارهای
هواشناسی و بارندگی ایران را طی سال‌های مختلف بررسی کردند تا متوجه شوند بین سال‌های مختلف در چه ماه‌هایی از سال بیشترین ریسک برای بارندگی وجود دارد. در این آنالیز متوجه شده‌اند بیشترین ریسک بارندگی در ماه شهریور، مهر و اوایل آبان به وجود می‌آید. این نکته مهمی است زیرا دقیقا به دلیل امید به بارندگی در این ماه‌ها و جبران آب رها شده از سهم اواخر تابستان و اوایل پاییز استفاده می‌شود.اما مسئله این است که بارندگی در کشور ما در این ماه‌ها بیشترین ریسک را دارد.یعنی از یک سال نسبت به سال بعد ممکن است میزان بارندگی تفاوت فاحشی داشته باشد.بنابراین این کار قطعا ریسک بزرگی است زیرا هیچکس نمی‌تواند پیش‌بینی کند آیا این آب در پاییز جبران می‌شود
یا خیر.»
‏nکشت پاییزه با مشکل مواجه خواهد شد
اسماعیل کهرم کارشناس محیط زیست نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:« این حرکت تنها به دلیل خاموش کردن صدای مردم معترض اتفاق افتاد و آب را رها کردند. رهاسازی یک مرتبه آب مسیر بستر رودخانه رو پر می‌کند اما مردم نمی‌توانند از این آب به درستی استفاده و آن را ذخیره کنند.این کار اصلا کار منطقی و علمی‌ای نیست. این منطقی است که در آینده و ماه‌های بعد این منطقه با مشکلات متعددی در زمینه تامین آب مواجه می‌شود. سال آبی از مهر شروع می‌شود معمولا اوایل مهر تا اواسط آبان بارندگی‌ای وجود نخواهد داشت.اگر طبق برنامه آب تدریجا رها می‌شد شاید به درد کشت پاییزه می‌خورد. ولی الان زمانی که کشت پاییزه فراهم شود بی‌آب خواهیم بود. این یک کار بسیار غیر منطقی برای خوشحالی مردم بوده است.این کار کشت پاییزه را از بین می‌برد.زیرا تا اواسط مهر ماه بارشی در آن مناطق کشور نخواهیم داشت.خود مردم هم با این آبی که رها شده است کاری نمی‌توانند
انجام دهند.»
‏nامنیت آبی
همچنین حسین آخانی کارشناس محیط زیست در آخر به آفتاب یزد گفت:«قطعا این کار ریسک بسیار بزرگی است و اگر بارندگی اتفاق نیفتد فقط زمان وقوع مشکل جا به جا شده است.ولی الان چیزی حدود 4000میلیارد مترمکعب آب پشت سد گتوند وجود دارد که بخش عمده‌ای از این آب به شورابه تبدیل شده است. مسئله اصلی نگاه سدسازی در کشور به خصوص در خوزستان است. اتفاقات اخیر نشان داد که اصلا سد‌ها باعث ایجاد امنیت آبی در کشور نمی‌شوند.زیرا سال گذشته بارندگی بسیار زیاد بود ولی با این وجود آبی که در پشت سدها ذخیره شده بود حتی نتوانست نیاز آبی یکساله این استان را تامین کند. بخش عمده این آب یعنی حدود 70 درصد تبخیر شده است. حرف اصلی ما این است که سد نمی‌تواند ایجاد امینت آبی بکند تنها یک هزینه بسیار سنگینی به دولت و ملت تحمیل می‌کند و دستاوردی جز از بین رفتن طبیعت و محیط زیست ندارد.قطعا ما در آینده با مشکلات مشابهی در کل ایران مواجه خواهیم شد. سد‌ها باعث شدند که تمام تالاب‌ها از بین بروند و آبخوان‌های کشور را تضعیف کردند و در آخر خودشان نیز محکوم به مرگ خواهند بود. اگر چندسال متوالی خشکسالی شدید به وجود بیاید درواقع دیگر هیچ آبی در روی زمین و نه در زیرزمین داریم. این نشان‌دهنده شکست سیاست‌های سدسازی در کشور است. در صورتی که اگر ما مدیریت کرده بودیم و اجازه می‌دادیم آب‌ها به زیرزمین و تالاب‌ها منتقل شوند مشکلات کمتری به وجود می‌آمد. بیشتر این سدها برای اهداف تولید انرژی برق آبی درست شدند درحالی که سهم سد‌ها در تولید انرژی در ایران حدود 17 درصد است.یعنی سرزمین ایران تخریب می‌شود برای تولید 17 درصد انرژی. درصورتی که ما کشور آفتاب هستیم که اگر به جای هزینه‌های کلانی که صرف ساخت سد‌ها شده است این هزینه‌ها برای استفاده از انرژی‌های نو خرج شده بود الان دیگر تنش آبی باعث تنش برقی در کشور نمی‌شد. »
نام:
ایمیل:
* نظر: