قرار است صندوق ها با دریافت حق بیمه در مدت زمان اشتغالزایی نیروی کار، نسبت به بازنشستگی و پرداخت مستمری اقدام کنند.
اما اکنون شرایط صندوقهای کشور به هیچ عنوان مناسب نیست و به غیر از سازمان تامین اجتماعی، بقیه صندوقها در واقع ورشکسته هستند. بنابر این امروزه بحران صندوقها جدی است . برای اثبات این ادعا کافی است به ورودی و خروجی صندوقها توجه کنیم. در صندوقهای کشوری و لشگری، نسبت ورودی به خروجی صندوق، یک به هفت است و در تامین اجتماعی این نسبت، ۴.۳ به یک است؛ قبل از انقلاب نسبت ورودیها به خروجیهای تامین اجتماعی ، ۲۳.۶ به یک بوده، حالا به ۴.۳ به یک رسیده؛ چه کسی مسبب این افول شدید بوده؛
تصمیمات نادرست دولتهای پیاپی، سازمان عظیمِ تامین اجتماعی و سایر صندوقها را به این روز انداخته و متاسفانه این بحران امروز کل حاکمیت را تهدید میکند. بنابراین در قوانینی که در این زمینه تصویب میشود، باید منافع حاکمیتی دیده شود نه منافع جناحی؛ به راستی این تعارض منافع، برای کل حاکمیت مشکلزا و دردسرساز خواهد شد.
نگاه به مقولهی صندوقها باید سه مولفه اساسی را دربربگیرد؛ یک، تعهد حاکمیت نسبت به جامعهی هدف که اینجا افراد تحت پوشش صندوقهای بازنشستگی هستند؛ دو، نگاه دولت برای حل بحران در جهت مصون نگه داشتن حاکمیت از مضرات پیش آمده و سوم، دیدن منافع طبقهی بیمهشدهای که سالهای متوالی حق بیمه پرداخته و امروز میخواهد یک زندگی شرافتمندانه داشته باشد! و جالب است که همهی این موارد را نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای دولت فعلی بارها میگفتند اما حالا تغییر مواضع دادهاند و هیچ کدام از این اصول را برای دولت بعدی قبول ندارند!
نادیده گرفته شدن تامین اجتماعی نقصان بزرگی در لایحه تدوین شده توسط دولت است که نمایندگان مجلس باید ببینند و اصلاح کنند تا به گونهای نباشد که دو صندوق مجاز باشند هرنوع امتیازی از درآمدهای عمومی کشور داشته باشند اما بزرگترین و متعهدترین و سر پاترین صندوق بیمهای کشور هیچ سهمی نداشته باشد و از حق مسلم خود محروم باشد، حتی منابعی که طلب دارد، قطرهچکانی پرداخت شود. نمایندگان باید به این خودی و غیر خودی تقسیم شدنِ بازنشستگان ورود کنند؛ نکته اینجاست که چون قاطبهی نمایندگان مجلس خودشان به نوعی کارمند صندوقهای بازنشستگی و کشوری هستند، به این صندوقها اهمیت بسیار میدهند و همواره تامین اجتماعی را در حاشیه قرار میدهند؛ این تبعیض مدتهاست که طبقهی کارگر را به شدت آزار میدهد و انتظار می رفت این تبعیض را از میان بردارند نه اینکه بگویند حقوق بازنشستگان ایجاد تورم میکند!
متاسفانه احزاب قدرتمندِ تعریف شده و تخصصی مانند کشورهای مترقی نداریم؛ به همین دلیل است که نمایندگان منافع بخشی را بر منافع ملی ترجیح میدهند و منافع همه مردم برایشان در اولویت چندم قرار میگیرد. میبینیم نمایندهی فلان شهرستان به فکر این است که فقط برای شهر خودش امتیاز بگیرد و وقتی به مقولهی صندوقها میرسد، اول نگاه میکند که خودش وابسته به کدام صندوق است و فقط منافع همان صندوق را دنبال میکند.