وزیر امورخارجه دولت دوازدهم پس از هشت سال، در آخرین و بیست و دومین گزارش سه ماهه وزارت امور خارجه در خصوص برجام، وضعیت مذاکرات جاری (مذاکرات وین) را تشریح کرد؛ گزارشی که اولین اعتراف دیرهنگام او از یک سو به خوش خیالی درباره غرب است
سرویس سیاسی جوان
آنلاین: وزیر امورخارجه دولت دوازدهم پس از هشت سال، در آخرین و بیست و
دومین گزارش سه ماهه وزارت امور خارجه در خصوص برجام، وضعیت مذاکرات جاری
(مذاکرات وین) را تشریح کرد؛ گزارشی که اولین اعتراف دیرهنگام او از یک سو
به خوش خیالی درباره غرب است که ظریف آن را «سراب سرازیر شدن شرکتهای غربی
به ایران» نامید و از سوی دیگر رنجاندن دوستان دوران سخت. رنجشی که به
عقیده وزیر امورخارجه اگر اتفاق نمیافتاد، ترامپ برای فشار حداکثری با
مانع جدی مواجه میشد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در ابتدای آخرین
گزارش خود درباره برجام، خطاب به رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی
نوشته است: از آنجایی که تبصره نخست قانون «اقدام متناسب و متقابل دولت
جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» مقرر میدارد: «وزیر امور خارجه موظف
است روند اجرای توافقنامه را هر سه ماه یک بار به کمیسیون امنیت ملی و
سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گزارش دهد»، اینک در آستانه ششمین سالگرد
انعقاد برجام، بیست و دومین و آخرین گزارش سه ماهه از سوی اینجانب به عنوان
وزیر امور خارجه و مسئول هیئت مذاکرات برجام به نمایندگان ارجمند ملت
دلاور ایران در مجلس محترم شورای اسلامی تقدیم میشود. در این گزارش
مهمترین دستاوردها و چالشهای اجرای برجام طی شش سال گذشته و آخرین نتایج
شش دور مذاکرات وین - که تبلور شکست فشار حداکثری دولت امریکا در برابر
مقاومت مردم ایران است - ارائه میشود. وزیر امورخارجه در گزارش خود به
مجلس، این موارد را تشریح کرده است: نتایج توافق و اجرای برجام، کوشش
صادقانه برای رعایت خطوط قرمز، بدعهدی و کژتابی امریکا، خروج امریکا از
برجام، تعهدات و اقدامات کم نتیجه اروپا پس از خروج امریکا، جنگ تمام عیار
اقتصادی دولت امریکا علیه مردم ایران، استفاده از سازوکار بند ۳۶ برجام
برای حل و فصل اختلافات و کاهش تعهدات هستهای، گامهای پنجگانه ایران در
کاهش تعهدات هستهای، اجرای قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و
صیانت از حقوق ملت ایران»، شکست سیاست فشار حداکثری، حزب دموکرات و بازگشت
به برجام و مستندسازی ضرورت رفع تحریمها. در این گزارش همچنین جداولی در
خصوص وضعیت صدور نفت پس از حصول برجام، برجام و روابط بانکی تعداد بانکهای
کارگزار خارجی، روند تغییر تعداد اعتبارات اسنادی، جدول مقایسه وضعیت
هستهای کنونی با قبل از برجام نیز آمده است. مذاکرات ویندر گزارش
بیست و دوم وزارت خارجه به مجلس در خصوص مذاکرات وین آمده است: از ابتدای
سال ۱۴۰۰، دولت جمهوری اسلامی ایران وارد مذاکراتی سخت و نفسگیر با
کشورهای عضو کمیسیون مشترک برجام (موسوم به ۱+۴) و از طریق آنان به صورت
غیرمستقیم با امریکا شد. مبنای این مذاکرات که تاکنون شش دور آن برگزار شده
است، دقیقاً منطبق با سیاست قطعی نظام که توسط مقام معظم رهبری (مدظله
العالی) در روز اول فروردین ۱۴۰۰ اعلام شد، بوده است: «امریکاییها باید
تمام تحریمها را لغو کنند، بعد از این ما راستی آزمایی خواهیم کرد و سپس
به برجام برمیگردیم و این یک سیاست قطعی است.» ظریف در این گزارش اضافه کرده است:
خروجی این مذاکرات یک مصوبه کمیسیون مشترک برجام خواهد بود که سه پیوست
دارد: رفع تحریمها (تعهدات امریکا)، اقدامات هستهای (تعهدات ایران)، و
طرح اجرایی (چگونگی اجرا از جمله راستی آزمایی). این مصوبه بدون حضور
امریکا خواهد بود و متعاقب انجام تعهدات رفع تحریمی و با تصمیم کمیسیون
مشترک، امریکا به عنوان عضو به برجام باز خواهد گشت. بر اساس چارچوبی که
تاکنون در مذاکرات وین به دست آمده است، در صورت حصول توافق و بازگشت
امریکا به برجام، کلیه تحریمهایی که وفق برجام رفع شده بودند، مجدداً رفع
خواهند شد. علاوه بر این، کلیه تحریمهای ترامپ که در صورت استمرار عضویت
امریکا در برجام، نمیتوانستند وضع شوند (ولو به بهانههای دیگر) نیز رفع
خواهند شد. بر این اساس، طرف مقابل عنوان میدارد که در نتیجه بازگشت به
برجام، تمامی تحریمهای ذکر شده در برجام (به شمول بخشی، موضوعی یا شخصی) و
نیز کلیه تحریمهای وضع شده بعدی که مانع انتفاع ایران از آثار لغو
تحریمهای برجامی میشوند رفع خواهند شد.»در نتیجه، آثار این رفع تحریمها
به صورتی خواهد بود که کلیه اشخاص غیرامریکایی، برای اقدام و فعالیت در
حوزههای زیر با موانع تحریمی امریکا روبهرو نخواهند بود: تحریمهای مالی و
بانکی؛ تحریمهای مربوط به نفت، گاز و پتروشیمی؛ تحریمهای مربوط به بیمه؛
تحریمهای مربوط به کشتیرانی، کشتیسازی و بنادر؛ تحریمهای مربوط به طلا و
فلزات گرانبها؛ تحریمهای مربوط به بخش خودروسازی؛ تحریمهای مربوط به نرم
افزار و فلزات (تحریم برجامی)؛ تحریمهای مربوط به بخشهای آهن، فولاد،
آلومینیم و مس (تحریم ترامپ)؛ تحریمهای بخشهای ساخت و ساز، معدن، تولید،
منسوجات و بخش مالی؛ حوزه هواپیمایی؛ صادرات فرش و اقلام خوراکی. اما و اگرهای مذاکرات ویندر
بخش دیگری از این گزارش آمده است: چنانچه در وین توافق حاصل آید و امریکا
اقدامات فوق را انجام و تحریمهای ذکر شده را رفع کند، جمهوری اسلامی ایران
نیز - همانگونه که در سیاستهای قطعی نظام اعلام شده است - پس از
راستیآزمایی رفع تحریمها (که در مورد شیوههای آن نیز مذاکرات مبسوطی
صورت گرفته است)، به تعهدات خود در برجام باز خواهد گشت. این گزارش همچنین
میافزاید: پس از طی دوره هشت و نیم ساله محدودیت (سال ۱۴۰۲)، ظرفیت
غنیسازی ایران بر اساس برنامهریزیهای سازمان انرژی اتمی برای تکمیل،
تولید و راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته، توسعه خواهد یافت. محدودیتهای
پذیرفته شده در برجام همگی زماندار بودند و هیچ یک از نیازهای فوری و
حیاتی کشور در حوزه هستهای را تعطیل نکردهاند. اعترافی تلخ و دیرهنگاموزیر
امورخارجه در پایان گزارش خود «خطاب به مردم و مسئولان» اگرچه دیرهنگام،
اما به حقایق تلخی اعتراف کرده است. او اذعان کرده «با خوش خیالی، دوستان
دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم.
اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه به
فشار حداکثری ترامپ مواجه میشدیم.» ظریف نوشته است: «.. اینک در
آستانه واگذاری مسئولیت به برادران و خواهرانی تازه نفس و پرنشاط لازم است
چند تجربه و نکته به عنوان جمعبندی صادقانه و مشورت مشفقانه تقدیم شود.
برجام حاصل کوششی عاشقانه برای رهانیدن ایران از دام امنیتیسازی امریکا و
تحریمهای ظالمانه، در عین حفظ توان هستهای با رعایت حداکثری خطوط قرمز در
شرایطی دشوار بود؛ ولی همچون هر توافق دیگری حاصل مذاکره و داد و ستد
بینالمللی است که در شرایطی خاص در سال ۱۳۹۲ و به دنبال رأی قاطع مردم به
حل و فصل موضوع هستهای بر اساس تعامل سازنده و عزتمند شکل گرفت. هیچ
توافقی برای هیچیک از طرفهای آن توافق بینقص نیست. هر یک از طرفها از
بخشهایی از توافق ناراضی و ناخوشنود است. این طبیعت هر توافقی است؛ لذا
لازمه رسیدن به توافق درک این واقعیت است که بدون توجه به حداقل قابل قبولی
از نگرانیها و مطالبات همه طرفها، امکان مصالحه وجود ندارد. گرایش
حداکثری تنها به مذاکرات فرسایشی و بیپایان میانجامد؛ که تقریباً در
تمامی شرایط ضرر و یا لااقل عدم النفع آن برای کشور و مردم از منافع فرضی
رسیدن ــ ناممکن ــ به توافق ایدهآل کمتر نیست. تلاش هر یک از کنشگران
برای پیروزی به هزینه شکست طرف مقابل - بازی با حاصل جمع صفر - به ناکامی
هر دو طرف- بازی با حاصل جمع منفی - میانجامد؛ البته ممکن است ضرر همه
طرفها یکسان نباشد.»او اضافه کرده است: «در دنیای به هم پیوسته کنونی
تنها در نظر داشتن منافع همه طرفها - بازی با حاصل جمع مثبت - است که
میتواند نتیجه مطلوب را به همراه داشته باشد. به همین دلیل رسیدن به توافق
نیازمند شهامت و ایثار و آمادگی برای هزینه از آبرو و رجحان بخشیدن منافع
ملی به مصالح شخصی است. تفاهم - که لامحاله نیازمند نوعی مصالحه است ــ در
هیچ فرهنگ و جامعهای بدواً مطلوب و محبوب نیست و قهرمانان تاریخی بیشتر
جوامع انسانی، جنگآوران و مبارزان میدان نبرد بودهاند و نه کنشگران عرصه
دیپلماسی، تفاهم و مصالحه. اما واقعیت آن است که دستاورد هر جنگی در پشت
میز مذاکره نقد میشود و ناکامیهای هر نبردی در مصاف دیپلماتیک تعدیل - و
نه واژگون - میشوند. وزیر امورخارجه البته توضیح نمیدهد که جمهوری
اسلامی ایران از برجامی که به تعبیر دوستان دولتی اش «تقریباً هیچ» بود، چه
آوردهای نصیب او شده است. مگر نه این بود که از فردای برجام همه تحریمها
«بالمره» لغو خواهد شد؟ آیا این اتفاق حتی برای یک روز هم عملی شد؟ و
اساساً اگر «گرایش حداکثری تنها به مذاکرات فرسایشی و بیپایان میانجامد»،
انتفاع حداقلی ایران از این تقریباٌ هیچ چه بوده و در مقابل چه دادیم. ظریف
تأکید کرده است: «مصالح عالی هر کشور در یک حوزه خلاصه نمیشود و
تصمیمگیر نهایی باید همه جنبهها در یک وضعیت را بسنجد. یک دیپلمات یا یک
مجری در میدان نمیتواند توقع داشته باشد که تصمیم نهایی را او بگیرد و یا
حتی تصمیم نهایی مطابق سلیقه، نگرش و یا گزینه پیشنهادیاش باشد. البته
باید در ارائه نظر کارشناسی صادقانه و شجاعانه نظراتش را بیان دارد؛ اما به
هنگام عمل بهترین و بیشترین کوشش بر اجرای بهینه و تمام عیار تصمیمات ملی
ــ هرچند مغایر پیشنهاد خود یا سازمانش باشد ــ را به کار بسته و از همان
سیاست جانانه دفاع کند. هر سیاستی نقاط قوت و ضعف دارد.»اگر دوستان دوران سختی را نرنجانده بودیمظریف
در این بخش از سخنان خود نوشته است: اگر از ابتدا در پی استفاده حداکثری
از هر میزان دستاورد برجام ــ حتی در بدترین نگرشها ــ بودیم و مقدار
بیشتری سرمایه خارجی جذب کرده و تعداد بیشتری از شرکتها از همه نقاط جهان
را به کشور کشانده بودیم، تحریم ایران و اعمال فشار حداکثری بسیار دشوارتر
میشد. اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده
بودیم و از یکسو با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر
شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم و از سوی دیگر از همه امکانات
برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران – به شمول شعبات
خارجی شرکتهای امریکایی – بهره برده بودیم، هم دوستانمان سرخورده نمیشدند
و در دوران سختی رهایمان نمیکردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع
جدی سرمایه داران جهانی – از جمله در داخل امریکا – مواجه میشد. فقط نیاز
بود همدل و همصدا از همه امکانات برای اجرای بهینه سیاست کشور در پذیرش
برجام استفاده میکردیم. ظریف در پایان نوشته است: «اکنون بهترین زمان
برای ایجاد این همدلی و همصدایی است. موفقیت در مذاکرات اخیر وین و شکست
نهایی سیاست فشار حداکثری با بازگشت امریکا به تعهدات برجامی میتواند در
فضای جدید سرای سیاست کشور، زمینه را برای بهترین بهرهبرداری از تمامی
ظرفیتهای برجام فراهم کرده، با اصالت دادن به روابط با همه شرکا و ایجاد
توازن در روابط اقتصادی خارجی - و صد البته با تکیه بر اقتصاد مقاومتی
مبتنی بر درونزایی و برونگرایی - رشد و شکوفایی بینظیری را برای کشور و
نسلهای بعدی به ارمغان آورد. برنامه ۲۵ ساله با چین، روابط راهبردی با
روسیه، سیاست همسایگی و اولویت همسایگان و استفاده حداکثری از تعهدات
کشورهای غربی در برجام بستر مناسب برای چنین آیندهای است.