کد خبر: ۷۲۵۰
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۴۰۰ - ۰۰:۵۹
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
محتوای آرای باطله در این انتخابات بیش از هر انتخابات دیگری به چشم آمد. بحث بر سر آرای مخدوش یا آنها که سفید انداخته بودند همچنان داغ بود اما جریان دیگر مربوط بود به آنچه به جای اسامی نامزدها نوشته شده. مطالبی البته در این باره نوشته می‌شد که چندان قابل اعتماد نبود؛ هرچند همان نوشته‌ها هم در حد چند جمله جدی یا طنازانه بیشتر نبود.

شهروند| محتوای آرای باطله در این انتخابات بیش از هر انتخابات دیگری به چشم آمد. بحث بر سر آرای مخدوش یا آنها که سفید انداخته بودند همچنان داغ بود اما جریان دیگر مربوط بود به آنچه به جای اسامی نامزدها نوشته شده. مطالبی البته در این باره نوشته می‌شد که چندان قابل اعتماد نبود؛ هرچند همان نوشته‌ها هم در حد چند جمله جدی یا طنازانه بیشتر نبود. در این بین اما مطلبی بود که بسیار بیشترتر از مابقی قابل تأمل بود؛ هم از این جهت که نویسنده خود یکی از مجریان قدیمی اخذ رأی بود، هم اینکه جامع و کامل نوشته شده بود. محمدمهدی حاجی پروانه در نوشته خود این نوع آرا را به چند دسته تقسیم کرده بود و برای هر کدام مثالی زده بود؛ از آنها که اسم خوانندگان لس‌آنجلسی را می‌نویسند تا کسانی که اعتراض دارند. به همین مناسبت سراغ او رفتیم تا جزئیات بیشتری را از حضورش پای صندوق‌‌های رأی بشنویم.

19 سالی که پای صندوق بوده‌اید، شامل چه انتخاباتی بوده؟ شورا، ریاست‌جمهوری، مجلس؟


 همه اینها بوده. چون معمولا وقتی عوامل اجرایی یا ناظران انتخاب می‌شوند، از آنها در همه انتخابات استفاده می‌شود. البته حوزه‌ها تفاوت پیدا می‌کند و به شکل گردشی در طول سال‌ها ممکن است در حوزه‌های مختلفی باشیم. قبل از انتخابات هم یک‌سری کلاس و آزمون برای حفظ آمادگی برگزار می‌شود. درباره قوانینی که به‌روز شده کلاس‌های مختلف می‌گذارند که شرکت در این کلاس‌ها مهم است. قبول شدن در آزمون‌ها هم ملاک مهم دیگری است.

مطالبی که بعد از اعلام نتایج انتخابات، راجع به محتوای آرای باطله نوشته شد، بیشتر در حد شوخی یا حدس و گمان‌های بی‌استناد بود، اما مطلبی که شما درباره محتوای آرای باطله نوشته بودید بسیار قابل تأمل است. دسته‌بندی‌هایی که کرده بودید خیلی چیزها را نشان می‌داد و به نظر می‌رسد گروهی هم نبود که از قلم افتاده باشد. در عین حال اما اگر باز خاطراتی در این زمینه یادتان می‌آید دوست داریم بشنویم.


در انتخابات شوراها و انتخابات مجلس که تعداد کاندیداها خیلی زیاد است، پروسه پیدا کردن اسامی نامزدها و نوشتن اسم آنها و در مجموع پر کردن فرم خیلی طول می‌کشد؛ به‌خصوص که خیلی از اسامی برای اکثر مردم معروف نیستند. در مجموع خیلی وقت‌گیر است. البته چیزی که می‌خواهم بگویم تجربه‌ام از آرای باطله محسوب نمی‌شود ولی یادم هست سر انتخابات مجلس که قرار بود 30 نفر از تهران انتخاب شوند، یک نفر از شرکت‌کنندگان کار عجیبی کرده بود؛ از روی ورقه اسامی کاندیداها که معمولا در همه حوزه‌ها روی دیوار می‌زنند، از یک جایی، از همان وسط، شروع کرده بود، سیزده سیزده تا شمرده بود، 30  نفر را نوشته بود! یعنی ما رابطه ریاضی این را هم پیدا کردیم. البته همان‌طور که گفتم این موضوع جزو آرای باطله حساب نمی‌شود و ما موظف به خواندنش هستیم و در نهایت هم در شمارش آرا محاسبه می‌شود. ولی خب یکی از کارهای غیررسمی که ما می‌توانیم سر حوزه انجام بدهیم تا به قول معروف تنوعی هم در این کار وقت‌گیر و طولانی برای‌مان باشد، دقت روی این‌جور موارد است؛ اینکه این اسم‌ها را از کجا آورده بود؟ وقتی دقت کردیم، رفتیم در فهرستی که روی دیوار زده بودیم نگاه کردیم دیدیم سیزده تا سیزده تا نوشته تا 30 نفر را پر کند!

از نوشته‌های عجیب روی برگه‌ها چطور؟ چیزی یادتان هست؟


 بیشتر آنها را در همان مطلب نوشته بودم، اما شخصی را یادم هست (در سالی که فکر می‌کنم انتخابات مجلس بود، چون تعداد نفرات زیاد بود و جای خالی آنها روی فرم زیاد بود) روی برگه نوشته بود من هیچ کدام از اینها را نمی‌شناسم و قاعدتا به هیچ‌کدام‌شان هم نمی‌توانم رأی بدهم ولی به خاطر اینکه خستگی‌تان در برود، یک لطیفه برایتان می‌نویسم!

بعضی حرف‌های غیررسمی هم هست که دوست دارم درباره آنها بپرسم. مثلا اینکه بعضی‌ها می‌گویند حواس‌تان باشد برگه‌تان را سفید پر نکنید چون ممکن است مسئولان صندوق، خودشان جای شما برگه را پر کنند. شما تا به حال چنین چیزی دیده‌اید؟


 من می‌توانم شهادت بدهم که در این 19 سال حتی یک مورد تخلف در این زمینه ندیده‌ام. چون در این 19 سال، 19 حوزه اخذ رأی در جاهای مختلف بوده‌ام. از حوزه سیار بوده‌ام که به پادگان‌ها و بیمارستان‌ها و جاهای مختلف می‌رفتیم و با اتوبوس رأی‌گیری می‌کردیم تا حوزه‌های ثابت؛ شهرک‌ها، مدرسه، مسجد و.... هر جایی که بودم من به شخصه در این 19 سال شهادت می‌دهم که حتی یک مورد چنین چیزی ندیده‌ام که کسی از مسئولان، برگه سفید رأی‌دهنده را خودش پر کند.

غیر از آرای سفید، به نظر شما چرا یک عده این‌همه وقت می‌گذارند، می‌آیند پای صندوق‌ها اما بنا به همان مطلبی که شما نوشته بودید، مثلا روی برگه می‌نویسند «پسر شجاع» یا «جومونگ»؟!


روی این موضوع باید حتما مطالعه جامعه‌شناسی و رفتارشناسی انجام شود.

 اتفاقا مطلب شما می‌تواند شروعی برای انجام چنین پژوهش‌هایی باشد. در کنار این قضیه، مورد دیگری هم هست که باز در روزهای انتخابات دهان به دهان می‌چرخد. مثلا می‌گویند بهتر است بروید رأی بدهید تا شناسنامه شما مهر بخورد چون ممکن است بعدا مشکلی برای استخدام و این مسائل برایتان ‌پیش بیاید.


 من این موضوع را در سال‌های مختلف شنیده‌ام ولی یک مثال نقض دارد که کاملا آن را رد می‌کند. شما به محض اینکه شناسنامه‌تان عوض شود، تمام آن مهرها از شناسنامه‌تان پاک می‌شود. مثلا رئیس صندوق ما امسال می‌گفت که من نزدیک به 35 سال است در تمام انتخابات شرکت کرده‌ام؛ یعنی از اول انقلاب در تمام انتخابات حضور داشته. ولی چون شناسنامه‌اش جدید بود، هیچ مهر انتخاباتی در آن وجود نداشت و در حقیقت آن شناسنامه، شبیه به شناسنامه یک «رأی اولی» بود. برای همین اگر به این قضیه دقت کنید می‌بینید آن حرفی که می‌زنند صحت ندارد. اتفاقا یک جوانی همین امسال آمد و گفت من اصلا به رأی دادن اعتقاد ندارم و فقط به خاطر اینکه مهر انتخابات در شناسنامه‌ام بخورد آمده‌ام رأی بدهم. رئیس صندوق ما هم شناسنامه‌اش را به او نشان داد و گفت فکر می‌کنی من رأی نداده‌ام؟ در واقع حرفم این است که وقتی شناسنامه شما جدید شود، کل مهرها می‌رود. برای همین نباید به چنین شایعاتی توجه کرد.

شما خودتان نشنیده‌اید کسی با مهر نخوردن در شناسنامه‌اش به مشکل برخورده باشد؟


 ممکن است فردی در جایی به شکل سلیقه‌ای کاری انجام داده باشد و اعمال نظر این شکلی کرده باشد ولی روال اینچنین که بیایند ببینند شناسنامه شما مهر خورده یا نه و بر اساس آن تصمیماتی را که می‌گویید بگیرند، نه قانونی است، نه شرعی


 و نه عرفی.

البته موضوع دیگر این است که اگر صفحه مربوط به مهرهای انتخاباتی هم پر شود، بالاخره باز باید آن را عوض کرد و دوباره به قول شما سفید می‌شود.


 بله، این مورد هم هست. امسال چنین چیزی داشتیم. کسانی که در تمام انتخابات شرکت کرده بودند، صفحه مربوط به انتخابات‌شان پر شده بود و عملا جایی نمانده بود که ما بتوانیم مهر بزنیم. البته همه اینها دستورالعمل خاص خودش را دارد و قابل حل است.

به عنوان سوال آخر، شما با آن پسری که آمده بود و گفته بود نمی‌خواهم رأی بدهم چه برخوردی داشتید؟ برخورد ناظران با چنین شخصی چطور بود؟


 برخورد خاصی نبود. همه سعی کردند مجابش کنند که شما صاحب‌اختیار هستی رأی بدهی یا ندهی اما تصوری که داری، تصور درستی نیست. چون همه ما، چه ناظران شورای نگهبان، چه عوامل اجرایی انتخابات، به هیچ عنوان حق دخالت در انتخابات را نداریم. برای همین این اتفاق نمی‌افتد که مثلا به او بگوییم به چه کسی رأی بده یا نده یا اصلا رأی بده یا نده، اما کاری که می‌کنیم معمولا این است که حداقل به شیوه‌های اقناعی طرف را نسبت به تصور کهنه‌ای که دارد روشن کنیم؛ در واقع بگوییم تصوری که تو درباره اجبار مهر خوردن روی شناسنامه‌ات داری، اشتباه است؛ حالا می‌خواهی رأی بده یا نده، صاحب‌اختیاری اما بدان چیزی که فکر می‌کنی صحیح نیست

نام:
ایمیل:
* نظر: