رئیسجمهور منتخب دشوارترین کارها را پیش روی خود دارد که این یک فرصت بینظیر برای او و دولت اوست.
حالا همه از او میخواهند در این چهار سال خودش را نشان دهد و یادآور میشوند که هیچ بهانهای نداری و باید خودت را و نظام جمهوری اسلامی را ثابت کنی. قصد تلطیف و تصغیر این مطالبه را ندارم، اما چند توصیه یا تمنا از آقای رئیسی وجود دارد که شاید به کار ایشان در این مسیر دشوار بیاید.
اول از همه ایشان باید برای فلاح روح و روان مردم، نقد دولت گذشته را به رسانهها و نخبگان بسپارد و خود بر اسب راهوار آینده سوار شود نه بر قاطر لنگ ماضی. سالهاست مردم از دولتمردان خود شنیدهاند که مشکلات، میراث گذشته است. به واقع ظرف مردم از این فرافکنیها پر شده است. آقای رئیسی در مناظرهها نشان داد که میتواند طی بخشنامهای از دولتش بخواهد گذشته را رها کنند و با ذهن و روان مردم، بازی دولتهای گذشته را تکرار نکنند. این اگر سنت شود، همه بهرهاش برای ملت و برای اصل نظام است. نظامی که هر دولتی با بولدوزر از روی دولت قبل رد میشد، بی آنکه توجه کند، دولت و نظام پیوستگیهای فراوان دارند.
توصیه دوم عبور از کسانی است که برای ورود به کابینه جدید دندان گرد کردهاند. آقای رئیسی مستقل بود و بدهکار کسی نبود و بارها گفت ستاد من نماد دولت من نیست و مملکت را با توصیه عمه و خاله اداره نمیکنم. دندانها را خوب نگاه کنید. هر دندانی که گرد شده بدانید طمع او در داشتن رانت قدرت، خانمانسوز و کار برای شیطان کردن است. اگر در دولت شما حتی یکی از نفوذیهای دستگاه جاهطلبی حلول کند، خسارتبار است. نشانههای مردان خدا را در خطبههای مولا جستوجو کنید. یکی از نشانهها گمنامی است. دنبال نامها نباشید و از شهرتپیشگان بهراسید. دانشمندان نجیبی را که دل در گرو وطن و سربلندی آن دارند و امتحان خود را در گذشتن از خویش تا اینجای عمر پرتلاش خود ثابت کردهاند، به کار بگیرید.
توصیه بعدی عبور کابینه از دوقطبیهای پنهان است. به خود رئیسجمهور منتخب اطمینان کافی وجود دارد، اما عادت دیرینه در وزارتخانهها برای بهانه کردن ناکارآمدی احتمالی، ساختن دوقطبی است؛ دوقطبی با رسانه ملی، با سپاه، با دستگاه قضا، با مجلس، با جریان رقیب، با رسانهها، با آنها که «نمیگذارند کار کنیم» و مانند آن. آقای رئیسی با آن دیداری که با مدیران مسئول روزنامههای اصلاحطلب داشت و با ادبیات سیاسی مخصوص به خود که یک ادبیات ایمانی و ملی است و گزارههای جناحی و «اصولگرا-اصلاحطلب» در آن دیده نمیشود، باید کابینهای همدل با کارگزاران نظام و بدون هرگونه دوقطبی ایجاد کند. دلیلی ندارد بسیاری از مباحث درون دولت و کاستیها و کمبودها و سختیها هر روز با خبرهای تلخ در کام مردم ریخته شود. مردم از این همه خبر بد خستهاند. «دولت مردمی» نباید کام مردم را با بیان اختلافات قوا و نهادها تلخ کند و هر روز سوژهای برای بحث و جدلهای بیپایان بسازد.
توصیه آخر در حوزه سیاسی است. هنر اصلی رئیسجمهور منتخب میتواند این باشد که به جدال شهابهای تندروی «اصولگرا-اصلاحطلب» در سپهر سیاست کشور برای همیشه پایان دهد و با معتدلان آنها کار و ایشان را در هدف اصلی یک دولت در حوزه سیاست که وحدت رویه در منافع داخلی و مقابل دشمن خارجی است، به یکدیگر نزدیک کند. جوانان دو جریان ظرفیت دارند اولویتهای اصلی کشور را که پیشرفت و سربلندی نظام اسلامی و تعمیق مبانی ایمانی است، در دست بگیرند و از دغدغههای شخصی و جناحی خود بگذرند. پیرانشان را که جزماندیشانه بر تمایلات شخصی خود پا میفشارند، به امید خدا بسپارید. اگر نظام جمهوری اسلامی قصدی بر زدودن پیرایهها و برخی اصلاحات سیاسی و اجتماعی دارد، همین دولت سیزدهم که رئیسجمهور آن توان گردآوردن جناحهای سیاسی را به دور خود دارد و بارها عملکرد او در دستگاه قضا از طرف مخالفانش ستایش شده و رویکرد نرم و مقبولی در همین روزها به او نشان دادهاند، بهترین گزینه و زمان است. آقای رئیسی باید هنرمندانه آن ظرفیت عظیم پیشرفت در حوزههای علمی و فرهنگی را که در طی دو دهه اخیر قربانی دعواهای سیاسی شده است، از این ورطه خارج کند و در گام دوم انقلاب، مردمی را که ناجوانمردانه در سالهای گذشته معطل شخصیتسازیهای سیاسی شدند و در انتخابات اخیر نشان دادند از شخصیتها و جناحهای کاذب سیاسی عبور کردهاند، به مسیر واقعی یک ملت ایمانی که دین و دنیای حسنه میخواهند، بازگرداند. این از هر اکتشاف نفت و انرژی و از هر درآمدی برای کشور سرشارتر و موتور پیشران کشور در آینده است.