روز سهشنبه دومین مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری با محوریت مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برگزار شد اما تقریبا خبری از فرهنگ و هنر در میان پرسشها و پاسخها دیده نمیشد.
دو سال اخیر شاید به جرات از جمله سختترین سالهای فرهنگ و هنر در 40 سال اخیر باشد. بارها و بارها تمامی رویدادهای فرهنگی و هنری تعطیل شدند، درهای سالنهای سینما و تئاتر و موسیقی یک خط در میان باز میشدند تا جایی که برخی سالنهای خصوصی تئاتر تعطیل شدند و سالنهای سینما به فکر تغییر کاربری افتادند. موسیقی هم که اوضاعش بر کسی پوشیده نیست.
موزهها و نگارخانهها هم چندان اوضاع بهتری ندارند. کتابفروشیها همزمان با تعطیلی و گرانی کاغذ و کم شدن توانایی خرید مردم دست و پنجه نرم میکنند. صنعت نشر به نفس نفس افتاده است. جشنوارههای فرهنگی و هنری از رونق افتادهاند. بازیگران مجبورند بدون ماسک جلوی دوربین بروند. همین اتفاق باعث ابتلای چند هنرمند به کرونا و حتی درگذشت برخی شد. گردشگری عملا تعطیل است. تازه اینها مشکلات این دو سال هستند که باید به مشکلات پیشین افزوده شوند.
همه این موارد را اگر در کنار هم بگذاریم، خواهیم دید که مشکلات عرصه فرهنگ و هنر در صورت عدم رسیدگی ممکن است از کنترل خارج شود. بنابراین طبیعی است که تمامی اهالی فرهنگ و هنر و عموم مردم منتظر برنامههای رئیسجمهور آینده هستند تا سرنوشت 4 سال آتی خود را بدانند.
عصر روز سهشنبه ۱۸ خرداد ماه، دومین مناظره تلویزیونی نامزدهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری، با اجرای مرتضی حیدری با ساختاری یکسان با مناظره اول برگزار شد و مورد انتقاد فراوانی نیز قرار گرفت. مازیار ناظمی، مجری و گوینده باسابقه صداوسیما، در نقد مناظرههای تلویزیونی، با تاکید بر اینکه برنامههایی که هم اکنون با عنوان مناظره از تلویزیون پخش میشود، در واقع مناظره نیست، گفت: این فرم تلویزیونی که الان شاهدش هستیم، اصلا مناظره نیست. یک کار کادربندی شده است. نامزدها قبلا چند دقیقه زمان داشتند الان یک تکنیک فنی هم اضافه شده است و بعد از زمان تعیین شده صدا کاملا قطع میشود؛ یعنی کاملا باید در همان قاب قرار بگیرند. نامزدها اصلا با هم روبه رو نیستند؛ مناظره یعنی مواجه فرد با فرد. در مناظره افراد در مقابل همدیگر بحث و جدل میکنند. این در حالی است که در این مناظرهها، نامزدها حتی ارتباط چشمی هم با هم برقرار نمیکنند و همه دارند مجری را نگاه میکنند.
او تصریح کرد: این نوع برنامهسازی، به شکل فنی، محتوایی و فرمی اصلا به مناظره نزدیک نیست. هر شکلی که به آن نگاه کنیم تقریبا و تحقیقا کاملا کنترل شده و خیلی شسته و رفته پیش میرود. در واقع مناظره نیست و بیشتر یک دورهمی است و به گفته خود دوستان در خود مناظره، یک جور مسابقه هفتگی است؛ هر چند در مسابقه هفتگی هم مرحوم نوذری میگفتند از کی بپرسم که اینجا این هم نیست. شاید بد نبود اینطور باشد تا شور و حال و جذابیتی به برنامه بدهد؛ مثلا از یک نامزد بخواهند برای دیگری سوالی طرح کند که البته کمی لوس میشود.
به هر صورت دومین مناظره، برای نخستین بار، همزمان با شبکه یک سیما، با استفاده از رابط ناشنوایان روی آنتن شبکه سلامت سیما نیز رفت؛ اتفاقی که در پی انتقاد برخی نامزدها به وقوع پیوست. همچنان روند برگزاری مناظره مانند مناظره نخست بود و هر نامزد به سوالی خاص که بر اساس قرعهکشی مشخص میشد پاسخ میداد. قرار بر آن بود که مناظره دوم با محوریت موضوعات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برگزار شود اما تنها هالهای از فرهنگ از کنار یکی دو سوال رد شده بود! این در حالی است که انتظار میرفت در این مناظره که موضوع آن «سیاسی، فرهنگی و اجتماعی» عنوان شده بود، مباحث فرهنگی جایگاه ویژهای داشته باشد؛ به خصوص با توجه به این که مسائل سیاسی و اقتصادی در دیگر جلسات انتخاباتی نیز مطرح میشود و فرهنگ، عنصر غایب تبلیغات انتخاباتی نامزدهاست.
در تنها بخشی که در دقایق پایانی پرسشی درباره شوراهای عالی مطرح شد، محسن رضایی شورای انقلاب فرهنگی را «بیخاصیت» خواند و وعده انحلال آن را در صورت انتخابش به عنوان رییسجمهور داد.
عبدالناصر همتی نیز در جمعبندی پایانی سخنان خود، با برشمردن نام استادان بزرگ هنر همچون زندهیاد محمدرضا شجریان، زندهیاد علی کسمایی، کیهان کلهر و حسین علیزاده، نادیده انگاشتن آنها را به باد انتقاد گرفت. وی همچنین به گروههای زیرزمینی موسیقی رپ اشاره کرد و خواستار رسمیت یافتن آنها شد.
در بخشی از مناظره همچنین محسن رضایی جملاتی را به نقل از «یک مهندس شیمی» خواند. دقایقی بعد، ویدیوی صحبتهای وی در کنار ترانهای از شاهین نجفی خواننده خارجنشین در شبکههای اجتماعی وایرال شد که به نظر میرسید جملات محسن رضایی، از ترانه این خواننده برداشت شده است.
محسن مهرعلیزاده نیز دو بار در ابتدا و انتهای برنامه، به موضوع فیلترینگ اشاره کرد و آن را زیر سوال برد. علیرضا زاکانی نیز در جمعبندی سخنان خود، ضمن مخالف صریح با فیلترینگ، خواستار اینترنت امن، پرسرعت و ارزان برای آحاد جامعه شد. در بخشی از مناظره نیز محسن رضایی وعده اینترنت خاص بانوان را ارائه کرد.
یعنی بیش از ۳ ساعت و ۳۰ دقیقه نامزدها صحبت کردند اما هیچ اشاره مشخصی به فرهنگ و هنر نشد. هیچ نشانی از بررسی وضعیت موجود و مشکلات این عرصه به چشم نیامد. در چند ماه اخیر بارها در اخبار درباره سندهای ملی در حوزه فرهنگ و هنر شنیدهایم اما حتی کوچکترین کلمهای درباره آنها رد و بدل نشد. تا آنجا که سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که شاید منتظر شنیدن نظرهای صریح نامزدهای منتقد دولت بود دقایقی پس از پایان مناظره، در توییتی نوشت: «فرهنگ و هنر بخش مغفول مناظرات بود، حتی در دومین مناظره با عنوان فرهنگی و اجتماعی؛ ایران بدون فرهنگ و هنر ایران نیست! از کدام برنامه سخن میگوییم؟»
اما چرا در حتی در میان سوالات مطرح شده نیز، به جز یک سوال در مورد شواری انقلاب فرهنگی، هیچ اشارهای به فرهنگ و هنر نشد؟ محمد صوفی، دبیر شورای نظارت بر صداوسیما رفتیم درباره اینکه چرا در مناظره فرهنگی خبری از فرهنگ نبود، گفت: کیفیت، تعداد، زمان، سوالات و اداره مناظره منحصراً در اختیار سازمان صداوسیما نیست. کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بر همه این اتفاقات نظارت و تصمیمگیرنده است که صداوسیما هم عضوی از این کمیسیون است. بنابراین هرگونه انتقاد و اعتراض باید به آن کمیسیون بشود و صداوسیما مستقلاً مسئولیتی ندارد. صداوسیما امکانات و زمینه را فراهم میکند اما سیاستگذاری با آن کمیسیون است.
صوفی درباره انتقاد به جای خالی پرداختن به بحث جدّی فرهنگ و هنر در مناظره دوم که قرار بود به مباحث فرهنگی پرداخته شود، گفت: اساساً فرهنگ زیربناست و انقلاب ما فرهنگی است؛ نظام ما مبتنی بر فرهنگی است که برگرفته از اسلام و ایران است. درباره آموزش و پرورش، دانشگاه، برنامهریزی برای امور جوانان و حتی مقوله ازدواج و ورزش صحبت شد که هم اجتماعیاند و هم فرهنگی؛ اما انتقاد شما هم وارد است. اگر قرار بود من سوال طرح کنم حتماً راجع به سبک زندگی، هنر، ورزش، سینما، کتاب، مطبوعات و فضای مجازی سوالاتی مطرح میکردم، چرا که اینها امروز بخشی از دغدغهها و توقعات مردم و ضروتهای جامعه است.
به نظر میرسد نامزدهای محترم، چنان در مسائل سیاسی و انتخاباتی غرق شدهاند که فراموش کردهاند هر دولتی با هر اولویتی در مسائل کشور، علاوه بر برنامههای کلان اقتصادی و سیاسی، باید سیاستها، راهبردها و برنامههای مدون و مشخصی در زمینه فرهنگی و هنری هم داشته باشد. آن هم در کشوری مانند ایران با این سابقه و قدمت تاریخی و ظرفیتها و ویژگیهای فرهنگی و هنری.