تا دیگرانی که شاید کشورهای خارجی یا نیروهای داخلی غیرهمسو، با نگرشها و منافعی متفاوت هستند، اکثریت مردم را با تحمیل قوانین و یا روندهای معیوب مواجه نسازند.
با این حال، علیرغم تاکید نظامهای سیاسی کشورهای مختلف بر مردمسالاری و دموکراسی، مشکلاتی نظیر: بهروز نبودن قوانین، مهیا نبودن شرایط برای حضور همه نگرشهای جامعه، عدم بیطرفی مجریان و ناظران انتخاباتی و یا موارد دیگر، موجب سرخوردگی برخی از گروههای سیاسی و یا بخشی از مردم نسبت به موثر بودن حضور در انتخابات و یا تشکیک در نتیجه نهایی میشود؛ مسئلهای که گاها این افراد را به سوی اعتراضات مختلف و درصورت عدم پاسخگویی اقناعی، در مسیر عدم مشارکت و تحریم انتخابات سوق میدهد.
چنین رخدادهایی در یک سیستم سیاسی پویا، به مرور در مسیر رفع ایرادات و اشکالات احتمالی قرار خواهد گرفت تا انتخابات بعدی، با چالشهای پیشین مواجه نگشته و شهروندان با آسودگی خیال و آزادی عمل لازم، حس یک انتخابات عادلانه را درک و در جهت نیل به آینده ای بهتر، حضوری موثر و چشمگیر داشته باشند.
در همین راستا، اصل پنجاه و ششم قانون اساسی تاکید دارد که خداوند انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است و هیچ کس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب یا درخدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد. اصلی مترقی که بر مردمسالاری و ارجعیت رای و نظر مردم در نظام «جمهوری اسلامی» در برابر خواست افراد و گروههای سیاسی مختلف است، که می بایست همه سازوکارهای موجود، در این مسیر قرار داشته و هرگونه نگرش و یا ایده ای خارج از اراده و نظر اکثریت مردم، تخطی محرز از قانون اساسی محسوب شود.
در همین رابطه، اعلام فهرست هفت نفره نامزدهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان قانون اساسی، که با ردصلاحیت تعدادی از شخصیتها و فعالان نگرشهای مختلف سیاسی نیز همراه بود، انتقادات و اعتراضاتی را در بخشی از جامعه و نیروهای سیاسی کشور موجب شد. واکنشهایی که با ترغیب زودهنگام عدهای به «قهر سیاسی» و «عدم مشارکت» در انتخابات نیز همراه بود.
این در حالی است که در عرصه سیاسی کشورها، عدم حضور در انتخابات و یا بیرقبتی به آن، زمانی میتواند در یک دموکراسی موثر و با اعتراضات مختلف نیز مواجه شود، که هیچ رقابت حداقلی و عادلانهای در آن متصور نبوده و نقض قوانین انتخاباتی به حدی جدی باشد که تنها راه ممکن برای دفاع از قانون اساسی و مردمسالاری تلقی شود.
در مقابل، آنچه در بطن یک دموکراسی واقعی نهفته است، حضور حداکثری مردم در امور سیاسی و تاثیرگذاری بر امور جاری کشور به هر نحو ممکن و نه تحریم و یا قهر با صندوقهای رای است. دلیلی واقعبینانه و عقلایی که میتواند با کنارهگیری از جریان انتخابات و مشارکت سیاسی، فضای لازم را برای افزایش مانور جریانات رقیب مهیا و احیانا شاهد بروز مسائل و رخدادهایی ناخواسته و غیرقبول در آینده شود.
بدون شک، مشارکت حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری ایران، در طول ۱۲ دوره پیشین، نشانهای از توجه ملت ایران و نظام «جمهوری اسلامی» بر اهمیت «جمهوریت» در ساختار سیاسی کشور و موجب مباهات در برابر نظام هایی بوده است، که یا انتخاباتی در عرصه سیاسی خود ندارند و یا با حضور حداقلی مردم، مشروعیت و مقبولیت خود را در منظر جهانیان زیر سوال میبرند.
هرچند اکثر نامزدهای اعلامی، در یک نگرش خاص سیاسی ولی متکثر قرار دارند، با این حال وجود دیگر نامزدها را نباید نادیده و خالی از هرگونه تفکر اصلاحی جهت بهبود روندهای معیوب فعلی دانست. این در حالی است که با تامل در سابقه و ایدههای اعلامی آنها، هر یک میتوانند گزینهای برای چشماندازی متفاوت به آیندهای باشند که روندهای جدیدی را در عرصههای مختلف، موجب شوند، مسئلهای که حضور در صحنه انتخابات را بسیار سودمندتر از هرگونه «قهر سیاسی» و واگذاری میدان و نتیجه انتخابات به دیگران و تصمیمات غیرقابل پیشبینی آنها در آینده سیاسی کشور می کند.
مسئله بالقوهای که میتواند در آینده، تاثیرات طولانی و موثری بر روند مردمسالاری و قوانین مربوط به آن داشته باشد و انتخابات ریاست جمهوری را که با نظر و رای مستقیم مردم صورت میگیرد، در مسیر کمرنگی و حتی به محاق رفتن، قرار دهد. این در حالی است که رئیس جمهوری به عنوان دومین مقام رسمی کشور، تنها عصاره وجودی حاصل از رای مستقیم اکثریت ملت ایران محسوب میشود.
لذا نباید این نکته را از نظر دور داشت که بهبود شرایط موجود، اصلاح روندهای معیوب و رفع مشکلات کشور در حوزههای مختلف داخلی و خارجی، هدف مشترک هر شهروند متفکر و دغدغهمند ایرانی است که با وجود «مشارکت واقعبینانه» در امور سیاسی کشور، حضور در انتخابات و قانونمندی جامعه، محقق خواهد شد.
با این وجود کسانی که دغدغه مردمسالاری، انتخابات و یا «جمهوریت» را در ساختار سیاسی کشور دارند و در عین حال، به نحوی منتقد پارهای از روندهای فعلی در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و غیره هستند، با نقشآفرینی موثر در انتخابات و انتخاب «نامزد» نزدیک به ایده ها و نظرات خویش (که وجود دارد)، علاوه بر خالی نکردن عرصه انتخابات، باید حداکثر بهره را از هر روزنه ممکن در فضای سیاسی موجود برده و در تقویت روندهای اصلاحی و تقلیل نگرشهای محافظه کارانه موثر شوند، اقدامی که میتواند با امید به آیندهای بهتر و متفاوتتر برای کشور و ملت، محقق شود.