مناظره نخست کاندیدای ریاستجمهوری در حالی برگزار شد که در این مناظره هیچ برنامه راهبردی برای برونرفت از مشکلات کنونی اقتصاد کشور ارائه نشد و بیشتر وقت این مناظره صرف جنگ لفظی کاندیداهای ریاستجمهوری شد.
این در حالی است که در این مناظره مسائل مهمی مانند تأثیر کرونا بر اقتصاد کشور و راهکارهای برونرفت از آن، تأثیر مناقشات بینالمللی ایران روی وضعیت اقتصادی مردم و نقش شبکههای اجتماعی در اقتصاد به عنوان مهمترین دلایل وضعیت موجود مورد بررسی قرار نگرفت. شرایط کلی مناظره نیز به شکلی رقمخورد که با واکنشهای منفی افکار عمومی مواجه شده است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این مناظره، که با محوریت مسائل اقتصادی صورت گرفته «آرمان ملی» با دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان گفتوگو کرده است. وی در این زمینه معتقد است: «مناظره نخست مصداق بارز این ضربالمثل است که «باز هم کوه موش زایید». برخی از مردم امید داشتند با تغییر شرایط کنونی توسط رئیسجمهور بعدی شاهد تحولات مفیدی در اقتصاد و سایر زمینههای دیگر باشند. این در حالی است که مناظره نخست به شکلی برگزار شد که این امید نیز از بین رفت و مردم به آینده با ناامیدی بیشتری نگاه میکنند. شرایط به شکلی رقم خورده که نمیتوانیم از هر کسی که از بین این هفت نفر به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد انتظار تحول اساسی و راهبردی برای آینده کشور داشته باشیم. نکته دیگر اینکه در مناظره نخست جز آقای همتی هیچ کس به تنشهای بینالمللی ایران و اثرات آن روی کوچک شدن سفرههای مردم و اقتصاد کشور اشارهای نکرده است؛ مسألهای که در زمینه به وجود آمدن شرایط کنونی کشور بسیار تعیینکننده بوده است». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید. مناظـره نخسـت انتخابــات ریــاستجمهـوری با محوریت مسائـل اقتصـادی در حـالی بـرگزار شـده که کاندیداهای ریاستجمهوری برنامهای راهبردی برای برونرفت از مشکلات کشور ارائه ندادهاند. ارزیابی شما از این مناظره چیست؟ چه مسائلی باید در این مناظره مطرح میشد که نشد؟
در ایـن زمینـه لازم مـیدانـم یـک نـکته تاریخی را یادآوری کنـم. هنگامیکه انقلاب کبیر فرانســه در ایـن کشـور رخ داد ساختـار قدرت تغییر کرد و افراد نخبهای در صحنه انقلاب وجود داشتند. این در حالی است که ناخالصیهایی نیز وجود داشت. یکی از این افراد ناپلئون بناپارت بود که از او در تاریخ به عنوان یک نابغه نام میبرند. ناپلئون از یک خانواده متوسط بود و در یک مدرسه نظامی تحصیل میکرد. به دلیل اینکه وی از خانوادهای متوسط بود اشراف و بزرگزادگان با وی مکالمه و مراوده نمیکردند. در نتیجه همصحبت وی در مدرسه سرایدار آنجا بود. پس از انقلاب فرانسه ناپلئون به دلیل نبوغش در 24 سالگی به درجه ژنرالی رسید و با نیروهای خود از آن مرکز آموزش نظامی بازدید کرد. در چنین شرایطی وی به سراغ سرایدار رفت. سرایدار نیز به طعنه به وی میگوید انقلاب شده و هر کسی برای خودش منصب و مقامی به دست آورده است. ناپلئون در پاسخ به سرایدار میگوید تو چند سال است که اینجا روی این تخت میخوابی؟ سرایدار پاسخ میدهد سالهاست که این کار را میکنم. ناپلئون میپرسد آیا تاکنون تیرهای چوبی بالای سر خود را شمردهای؟ سرایدار در پاسخ میگوید خیر. ناپلئون محل را ترک میکند و خطاب به اطرافیانش عنوان میکند کسی که سالها اینجا خوابیده و حتی نسبت به تعداد تیرهای چوبی بالای سرش هم کنجکاو نبوده و تعداد آنها را نمیداند چگونه به خود اجازه میدهد به دیگران طعنه بزند. وضعیت مناظره نخست نیز به همین صورت بود. این مناظره بیشتر بین کسانی برگزار شد که در طول 43 سال گذشته در پستهای کلیدی و مهم کشور قرار داشتند؛ با این وجود تداعیکننده جمله سرایدار به ناپلئون بودند. این مناظره این ظن را در بین مردم تقویت کرد که از بین کسانی که در قدرت کنونی جایگاه دارند امکان تغییر و بهبود شرایط وجود ندارد. نکته حائز اهمیت این است که عدهای خواسته یا ناخواسته تلاش میکنند اقتصاد ایران را به سمت اقتصاد ونزوئلایی بکشانند.
چرا این عده چنین هدفی را دنبال میکنند؟ آیا این عده از روی ناآگاهی در این مسیر گام برمیدارند؟
مسائلی که در مناظره نخست مطرح شده نشاندهنده کوتهبینی و بغض و کینهای بود که نسبت به یکدیگر داشتند. به عنوان مثال دولت آقای روحانی را به نداشتن برنامه یا بینش اقتصادی متهم میکردند. کاندیداهایی که در مناظره شرکت داشتند همه آنچه در اقتصاد ایران رخ داده بود را متأثر از هشت سال دولت آقای روحانی میدانستند. این در حالی است که به نقش خود در مسئولیتهایی که برعهده داشتند و اقدامات اشتباهی که انجام دادهاند هیچگونه اشاره ای نکردهاند.
آقای روحانی هنگامی که با رأی بالای مردم به ریاستجمهوری رسیدند به مردم وعده دادند که تنش در عرصه بینالمللی را کاهش خواهند داد و با کشورهای جهان و منطقه ارتباط برقرار میکنند. ایشان سفرهای خارجی انجام دادند و پیشنویس قراردادهایی را امضا کردند که حتی اگر50 درصد آنها نیز محقق میشد، رشد اقتصادی هشت درصدی و حتی بالاتر از هشت درصد هم در اقتصاد ایران امکانپذیر بود. افرادی که در مناظره نخست اقدامات خود را نادیده گرفتهاند و با اقداماتی که انجام دادند در عمل برجام را بیخاصیت کردند و حتی از تصویب یک مصوبه معمولی به نام افایتیاف که بسیاری از کشورهای جهان آن را پذیرفتهاند، خودداری کردهاند و تا آنجا که میتوانستند چوب لایچرخ دولت روحانی گذاشتند امروز دولت حسن روحانی را مسبب وضعیت موجود معرفی میکنند. این افراد به دنبال این هستند که مقصر اصلی وضعیت موجود را هشت سال دولت آقای روحانی معرفی کرده و خود را تبرئه کنند که نقشی در این شرایط نداشتهاند. این در حالی است که افکار عمومی و کسانی که چهار ساعت وقت گذاشتند و این مناظره را تماشا کردند چنین دیدگاهی ندارند و گمان میکنند کسانی که دولت روحانی را مقصر وضعیت موجود میدانند در واقع خود مسبب وضعیت موجود هستند.
آقـای رئیســی به دلیـل شـرایط انتخابات برای خود نوعی اطمینانخاطر قائل هستند و به همین دلیل تلاش کردند در مناظره نخست تا آنجا که امکان دارد برای خود هزینه اخلاقی و سیاسی ایجاد نکنند. آیا در دیدگاه اقتصادی ایشان شرایط برونرفت کشور از مشکلات کنونی را مشاهده کردید؟
دیدگاههای آقای رئیسی در زمینه اقتصادی نسبت به برخی از گزینههای اصولگرا عملگرایانهتر بود. این در حالی است که هنگامیکه ایشان در رأس قوه قضائیه حضور داشتند نیز ما شاهد اقدامات مثبتی از سوی ایشان بودیم. به عنوان مثال ایشان بزرگترین کارخانه نساجی را که در استان اردبیل بود، به بخش خصوصی واقعی بازگرداندند. یا در مورد واگذاری مجتمع کشت و صنعت هفتتپه در مقابل فشارهایی که برای بازگرداندن آن به بخش دولتی بود مقاومت کردند. با این وجود آقای رئیسی نیز در مناظره نخست برنامه مدون و مشخصی ارائه نکردند. البته این وضعیت درباره بقیه کاندیداها نیز وجود داشت. به عنوان مثال عدهای عنوان کردند ما یک میلیون واحد مسکونی احداث خواهیم کرد. آقای رئیسی نیز جزو همین دسته افراد بودند. با این وجود ایشان عنوان نکردند از چه ابزاری در این زمینه استفاده خواهند کرد و منابع مالی آن را چگونه تأمین میکنند. در شرایط کنونی تکنولوژی ساخت مسکن سریع در ایران وجود ندارد. به همین دلیل مشخص نیست کسانی که چنین وعدههایی به مردم میدهند چگونه میخواهند به وعدههای خود عمل کنند. از سوی دیگر سیستمهای انگیزشی برای ایجاد شرکتهای مشترک برای ساختمانسازی در کشور وجود ندارد. این در حالی است که کشورهایی مانند چین و ترکیه به تکنولوژیهای پیشرفتهای دسترسی پیدا کردهاند که یک برج 16 طبقه را در مدت هشت ماه آماده تحویل میکنند. در نتیجه آقای رئیسی نیز برنامهای راهبردی برای برونرفت از مشکلات کنونی ارائه نکردهاند. کمااینکه بقیه کاندیداهای ریاستجمهوری نیز چنین برنامهای را مشخص نکردهاند. در مناظره نخست هیچ کدام از کاندیداها به شرایط ویژه و خاص ترانزیت ایران که میتواند درآمدی به میزان درآمد نفت در اختیار ایران قرار بدهد نیز اشاره نکردهاند و نگفتهاند در این زمینه چه برنامهای دارند.
عدمتوجه به مسـأله تـرانـزیت در اقتصـاد ایـران چـه تأثیر منـفی خـواهد داشت؟
در شرایط کنونی فلات مرکزی ایران؛ چه از نظر آزادراهی و چه از نظر راهآهن هیچ ارتباطی با خلیجفارس ندارد. این به معنای آن است که در شرایط کنونی مرکز کشور به بندر امام و بوشهر ارتباط مستقیم ندارد. این در حالی است که کریدور شرق به غرب نیز از مشهد به جاده ابریشم اتصال ندارد. بیش از 30 سال است آزادراه تبریز به بازرگان ما را به شبکه آزادراهی اروپا متصل میکند اما هنوز هیچاقدام موثری در این زمینه صورت نگرفته است. از همه مهمترین کریدورها، شماره10 است که بندر امام را به عنوان بزرگترین بندر خلیجفارس با یک فاصله1200 کیلومتری به بازرگان متصل میکند. در ایران توانایی فنی و مهندسی لازم در این زمینه وجود دارد و از سوی دیگر منابع ساخت آزادراه و راهآهن ریالی است؛ در حالی که آقایان منتظر فاینانس خارجی هستند. در شرایط کنونی حتی چینیها که پس از آغاز مذاکرات وین درباره برجام به شرکتهای ایران نزدیک شدند عنوان کردند در شرایط فعلی باید منتظر نتیجه برجام باشیم و سپس در این زمینه تصمیمگیری کنیم. این مسأله از جمله مسائلی است که در مناظره نخست درباره آن صحبتی صورت نگرفته است. در چنین شرایطی آقای محسن رضایی مدعی است که قصد دارد توریسم را در کشور تقویت کند. این در حالی است که در شرایط کنونی کشور با تنشهای بینالمللی و منطقهای مواجه است و به همین دلیل چنین اظهاراتی با واقعیت مطابقت ندارد و قابلیت اجرائی ندارد.
در بین کاندیداهای ریاستجمهوری آقایان همتی و رضایی اقتصادان هستند. انتظار افکار عمومی نیز این بود که این افراد مواضع راهبردی در مقابل مشکلات اقتصادی کشور داشته باشند. آیا در واقع چنین اتفاقی رخ داد؟
به صورت طبیعی نمیتوان از آقای رضایی انتظار چندانی داشت. با این وجود انتظار از آقای همتی به مراتب بیشتر است. آقای همتی درباره مشکلاتی که سیستم مالی کشور دارد، برنامه راهبردی ارائه نکردهاند. به هر حال ایشان در گذشته رئیس بیمه مرکزی و پس از آن رئیس بانک مرکزی بودهاند و در ساختار تصمیمگیری اقتصادی کشور حضور داشتهاند. با این وجود بهرغم انتظاری که از ایشان وجود داشت اما ایشان راهکار عملی برای برونرفت از شرایط موجود ارائه نکردند. به عنوان مثال در زمینه بازار سرمایه ایشان اشارهای به این نکردند که در سایر کشورهای جهان و حتی کشورهای همسایه ما مانند ترکیه و عربستان تأمین مالی مورد نیاز سرمایهگذاریهای جدید در حدود 60 تا 70 درصد از طریق بورس تأمین میشود. در شرایط کنونی اقتصادهای جهان به اقتصاد با اوراق بهادار تبدیل شدهاند. براساس آخرین آماری که فدراسیون اوراق بهادار بورسهای جهان منتشر کرده حتی با در نظر گرفتن دلار4200 تومانی میزان منابع مالی تأمین شده از طریق بورس در ایران پنج میلیارد دلار بیشتر نبوده است. این در حالی است که در همان سال کشور ترکیه حدود63 میلیارد دلار از طریق بورس تأمین میشود. این موضوع از جمله مسائل مهمی بوده که انتظار میرفت آقای همتی به آن بپردازد و درباره آن راهکار عملی ارائه کند. آقای محسن رضایی نیز به مواردی اشاره کردند که در هیچ کجای جهان وجود ندارد و قابلیت اجرائی ندارد. به عنوان مثال در هیچکجای جهان جبران خسارت کسانی که در بورس سرمایهگذاری کرده و به نتیجه نرسیدهاند، وجود ندارد. در هیچکجای جهان چیزی به نام پرداخت خسارت به بورس و بیمه سرمایهگذاری وجود ندارد. متأسفانه باید عنوان کنم مناظره نخست مصداق بارز این ضربالمثل است که «باز هم کوه موش زایید». برخی از مردم امید داشتند با تغییر شرایط کنونی توسط رئیسجمهور بعدی شاهد تحولات مفیدی در اقتصاد و سایر زمینههای دیگر باشند. این در حالی است که مناظره نخست به شکلی برگزار شد که این امید نیز از بین رفت و مردم به آینده با ناامیدی بیشتری نگاه میکنند. شرایط به شکلی رقم خورده که نمیتوانیم از هر کسی که از بین این هفت نفر به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد انتظار تحول اساسی و راهبردی برای آینده کشور داشته باشیم. نکته دیگر اینکه در مناظره نخست جز آقای همتی هیچکس به تنشهای بینالمللی ایران و اثرات آن روی کوچک شدن سفرههای مردم و اقتصاد کشور اشارهای نکرد؛ مسألهای که در زمینه به وجود آمدن شرایط کنونی کشور بسیار تعیینکننده بوده است. در جهانی که همهچیز به هم متصل شده نمیتوان سازوکار زندگی جمعی بشر را نادیده گرفت و تلاش کرد با رویکرد ستیزهجویانه با کشورهای دیگر رفتار کرد. ما بدون داشتن رابطه سالم و مستقیم اقتصادی با کشورهای دیگر نمیتوانیم به نتیجه برسیم.