فارغ از سایر حاشیههای مهم انتخابات 1400 آنچه در میان تایید صلاحیت شدههای ریاست جمهوری به عنوان فصل مشترک وعدهها میتوان درنظر گرفت اقتصاد است.
موضوعی که البته در ادوار پیشین هم به اشکال مختلف در بین شعارهای نامزدها مطرح بود. هرچند هنوز به طور کامل برنامه های این افراد مطرح نشده اما تا به اینجای کار هنوز هیچ برنامه و اظهارنظر متفاوتی نسبت به سایر نامزدها در چند دهه اخیر بیان نشده است.
همچنان در بر پاشنه کلی گویی ها و گاه همان شعارهای عوام گرایانه می چرخد. وعده هایی گاه مخرب مانند یارانه فلان تومانی و یا حل کردن فلان مسئله اقتصادی در چند روز مطرح میشود.
همچنان در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازی با واژههایی مانند بانیان وضع موجود و... به عنوان کلیدواژههای نقد مطرح میشود در حالی که برخی از این نامزدها که سابقه طولانی در مخالفت با مذاکره و یا رابطه عادی اقتصادی با جهان دارند؛ هنوز هیچ راهکار روشنی فارغ از مفاهیم کلی و شعاری برای رشد اقتصادی بدون مراودات تجاری با جهان ارائه نکرده اند. در حالی که می دانیم بعد از تحریمها حتی برخی کشورهای دوست هم نتوانستند با ایران رابطه اقتصادی عادی و کم هزینه داشته باشند. از سوی دیگر باید در نظر داشت که بانیان وضع موجود به نوعی همه مسئولانی هستند که طی چند دهه اخیر هرکدام در جایی مسئولیتی را به عهده داشته اند بنابراین پیکان اتهام به یکدیگر برای مقصر دانستن یکدیگر مشکلی را حل نخواهد کرد.
از طرفی وضعیت نابسامان اقتصادی فعلی نه محصول یک دوره به خصوص که حاصل انباشت نبود یک راهبرد توسعهای مبتنی بر علم اقتصاد بوده است. هرچند نامزدها سخن از جراحی میزنند اما هنوز نمیدانیم جراحی مدنظرشان مبتنی بر چه شیوه و مکتب اقتصادی و سیاسی است و آیا سایر ارکان تصمیم گیر نیز این شیوه را قبول خواهند کرد. تردیدی نیست که تجربه کشورهایی مانند مالزی و ترکیه نشان میدهد که روند جراحی اقتصادی شان نه طی دو سال که در یک روند یک دهه ای و حتی بیشتر صورت گرفته که همه ارکان تصمیم ساز نیز در خدمت این جراحی قرار گرفتهاند. در حالی که هنوز از سوی نامزدها برنامه توسعه ای جامع مورد قبول اهل علم ارائه نشده تا بتوان بعد از آن درخصوص توانایی شخص ارائه دهنده برای به اجماع رساندن کل ارکان تصمیم ساز قضاوت کرد. به بیان ساده تر هنوز برنامهای مشاهده نشده که بتوان در خصوص شدن یا نشدن آن قضاوت کرد.
بنابراین آنچه پیداست کلید واژه بیچاره اقتصاد اگرچه پرکاربردترین واژه در بین نامزدهاست اما همچنان به عنوان یک اصل مهجور مانده در سپهر سیاسی دهان به دهان می شود.
چارهای نیست جز آنکه بپذیریم توسعه و رشد اقتصادی نیازمند تغییر در تمام ساختارهای معیوبی است که اصلاح آن در صورتی که هیچ تنش سیاسی وجود نداشته نباشد زمان بر خواهد بود. هرچند که متاسفانه دولت دوازدهم تلاش چندانی برای تغییر آن انجام نداد اما شاید در 4 سال پیش رو نیز به صورت ضربتی نتوان معجزه خاصی در این زمینه کرد.