در طول یک سال گذشته و قبل از آن تهرانیها هرازگاهی قطع برق را تجربه مینمودند که با برقراری ارتباط با خدمات شرکت توزیع برق دلیل آن اشکال در سیستم و خرابی اعلام میشد.
حال این خاموشیها به چند ساعت در روز رسیده است و بهانه آن را کاهش بارندگیها میدانند. اگر از بحثهای محوری عبور کنیم که تشخیص و تفسیرهای مردم بهتر از برخی مدعیان و کارشناسان است این پرسش مطرح است که با این وضعیت اگر در تهران زلزله بیاید تکلیف چیست؟ آیا در چنین شرایطی تا مدتها مردم بابت قطع برق و عدم مدیریت بحران در وزارت نیرو دچار مشکل میشوند؟ شاید مدعیان و کارشناسان حقوق بگیر در این وزارتخانه مدعی شوند برنامه داریم. باید به این حقوق بگیران از جیب ملت گفت، در زمان بروز یک حادثه حداقل باید سیستمی وجود داشته باشد تا برق عمومی مردم منهای برق منازل را تامین نماید. در واقع روشنایی معابر و مکانهای عمومی از ابتداییترین خواستههاست. حال چگونه است که در همین وضعیت فعلی برق چراغهای راهنمایی و رانندگی چهارراهها را نتوانستید تامین و مدیریت نمائید؟ چگونه است برق عمومی مجتمعها در هنگام قطع برق برای جلوگیری از خطرات حیاتی تامین نشده است؟ واقعیت آن است اگر کارشناس در این وزارتخانه وجود داشت حداقل پیشبینی سالهای خشکی یکی از بدیهات بود.
آیا تنها راه حل عبور از سالهای خشک و کم بارش خاموشی است و فشار بر مردم؟ آیا
راه حل دیگری وجود ندارد؟ آیا کشورمان فقط در سال 1400 دچار مشکل کم آبی شده است؟ سوال اساسی این است چرا باید تاوان بیتدبیری و تصمیمات کارشناسان حقوق بگیر از جیب ملت پرداخت شود؟در کشورهایی که حتی نصف سالهای خشکسالی کشور ایران بارندگی دارند برای تامین برق چه اقداماتی انجام میدهند؟
بیایید با مردم صادق باشیم و حداقل شفاف به نظرات مردم که بیراه هم نیست پاسخ دهیم.
این پرسش مردم طی یکی دو روز گذشته در ذهن بسیاری از مردم مطرح شده که به واقع در وزارت نیرو چه خبر است؟
ناتوانی خیرهکننده این وزارتخانه و بلبشویی که در جریان است محصول بیتدبیری است یا سوءاستفاده عدهای؟!
برای کشوری که در شرایط صلح است و منابع گسترده انرژی دارد این قطعیهای سریالی مایه آبروریزی است.