آن هم چهرههایی که به قول«نکو»، نمایندهی پیشین مجلس، جز حاشیهسازی هنری ندارند. این نمایندهی مجلس نهم به آفتاب یزد میگوید: «تو اول بگو با کیان دوستی...» یعنی از روسای ستادها میتوان تمام دولتِ احتمالی را، سطر به سطر مرور کرد! مجلس پس از ماهها بحث و جدالهای گاه حاشیه ساز تنها به این نتیجه رسید که بین ۴۰ تا ۷۰ سال در حالی که مجلس یک سال و شاید بیشتر وقت داشت تا در قوانین تغییراتی اساسی ایجاد کند که حداقل ۴۰سالههایی حضور پیدا کنند که برنامه و تیم اجرایی؛ اعم از سیاسی و اقتصادی آنان و نیز معاون اول روسای جمهور احتمالی پاسخگوی نخبگان و متخصصان جامعه باشند
آفتاب یزد - رضا بردستانی: اندک اندک برنامه محوری نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ رنگ میبازد و دوباره در حال بازگشت به همان «سیکل معیوب» شعار زدگی هستیم. نامزدها اگرچه منتظر اعلام نظر «شورای نگهبان» هستند اما برخی کار را تمام شده فرض کرده و روسای ستادهای اصلی انتخاباتی و نیز روسای ستادهای استانی خود را نیز اعلام کردهاند مسئلهای که از چند بُعد حائز اهمیت است:
- نکتهی نخست، عدم اعلام اسامی نهایی از سوی شورای نگهبان است، اعلام زودهنگام روسای ستادهای اصلی انتخاباتی به نوعی به راه انداختن نوعی جنگ روانی علیه شورای نگهبان میتواند قلمداد شود!
- نکتهای دیگر این که همواره روسای ستادهای انتخاباتی در ادوار مختلف، به محض پیروزی نامزد مورد نظر یا در سمتی مهم جا خوش کردهاند یا اساساً به مهندسی دولت مذکور پرداخته اند، بیآن که نامی از شخصیتی برده شود برخی روسای ستاد تنها و تنها انسان را مجاب میکند تا بایستد و نگاه کند به آیندهای که از همین حالا مشخص است!
- نکتهی سوم و از همه مهم تر، قرار بود نامزدهای معاون اول، تیم اقتصادی و تاثیرگذارترین و شاخصترین چهرههای کابینه و دولت احتمالی را به مردم معرفی کند اما با اعلام اسامی روسای ستادها این بیم و نگرانی ایجاد شده که همهی رخدادهای حداقل ۱۶ سال اخیر - عین به عین - تکرار شود.
> رفتار برخی نامزدها دقیقاً با قوانین انتخاباتی مغایرت دارد
در همین رابطه با ابراهیم نکو، نمایندهی پیشین مجلس به گفتگو نشسته ایم. وی میگوید: فضای کنونی درشان کشور و مردم ایران نیست. برخی بدون اینکه نظر شورای نگهبان اعلام شود شروع به تبلیغات کردند و برخی اقداماتی که چه بسا برای آن فرد هزینههای بعدی را به دنبال خواهد داشت مثل تشکیل ستادها، تدارکسازی و کارهای انتخاباتی و نهایتا مشخص کردن اعضای ستاد و به ویژه رئیس ستاد است. البته در انتخابات ما این گونه رفتارها با قوانین انتخاباتی مغایرت دارد چون انتخابات کشور ما متفاوت از انتخابات بسیاری از کشورهای دنیا است که تا اعلام نظر شورای نگهبان همه چیز گنگ و مبهم است. لذا بایستی کاندیداهای ریاست جمهوری که برخی از آنها قطعا
ردصلاحیت خواهند شد با توجه به اینکه در شرایط تعریف شده شورای نگهبان جای نمیگیرند اندکی با ملاحظه کاری بیشتر گام بردارند. این است که اقدامات این چنینی اقدامات شایستهای نیست. باید منتظر باشند هر چند که زمان کوتاه خواهد بود اقدام به تشکیل ستاد کنند.
> روسای ستادها بیانگر ترکیب احتمالی دولتهای آتی هستند
وی میافزاید: در برخی جاها اعلام کردم که متاسفانه زمان کوتاه برای تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری باعث شده تعدادی قبل از اینکه نتیجه اعلام شود اقدام به چنین کارهایی کنند. اما واقعیت این است کسانی که اقدام به تشکیل ستاد خود کردهاند بیانگر خیلی از مسائل خواهد بود. افرادی که به عنوان مسئولین ستاد هستند و بعدها در کابینه دولت قرار میگیرند میتواند بیانگر ترکیب احتمالی کابینه دولت و مدیران دولت آن شخص باشد. برخی از روسای کاندیداها را که نگاه میکنم از الان مشخص است که دولت بعدی در صورت موفقیت آنها چه نوع دولتی خواهد بود.
> برخی از چهرههایی ضعیف و حاشیه ساز استفاده کرده اند!
نکو اظهار میدارد: متاسفانه در این بین افراد ضعیف و ناتوان و گاهی حاشیه ساز دیده میشوند و از هم اینک چالش بعدی دولت خود را به آن دامن زدند یعنی مشخص میکنند که این افراد دارای حاشیههایی خواهند بود.ای کاش به جای چنین کاری کاندیداهای ریاست جمهوری بتوانند برای خود دو فرد مهم را انتخاب کنند و حتی در مناظرات رده دوم و پایینتر از مناظرات اصلی شرکت کنند و به عنوان مثال در خبرگزاریها در رادیو و در محافل مختلف بتوانند به مسائل دولت متبوع خود بپردازند. مثلا اگر کاندیداها معاونین اول خود را معرفی کنند هم میتواند حکم رئیس ستادشان باشد و هم اینکه میتواند در تشریح برنامههای دولت در مناظرات و در محافل شرکت کند.
وی تاکید میکند: یک فرد هم در رده مدیر اقتصادی دولت معرفی کنند یعنی کسی که توانمندی تحلیلها و برنامه ریزیهای اقتصادی را داشته باشد که این فرد در آینده اگر توانمندی داشته باشد میتواند وزیر باشد، رئیس برنامه و بودجه باشد و یا یک مدیر اقتصادی قوی در دولت مشغول به کار شود. لذا تبیین مسائل اقتصادی که امروز از مسائل مهم کشور است و مردم در حوزههای اشتغال، معیشت، تولید و بسیاری از مسائل اقتصادی انتظاراتی دارند ضروری است. اینها ضعفهایی است که در کاندیدا وجود دارد و امید است در کاندیداهای آتی این گونه موارد دیده نشود.
> بهرهگیری از یک سیکل معیوب
نمایندهی مجلس نهم در ادامه با انتقاد ازعدم به وجود آمدن رفتارهایی که تغییر و تحول را نشان دهد به آفتاب یزد میگوید: به نظر بنده این سیکل منحوس با این رویه برای همیشه ادامه خواهد داشت. تا مادامی که تجدید نظر اساسی صورت نگیرد وضعیت به همین شکل است. کشورهایی که به اصول دموکراسی اعتماد و اعتقاد دارند شاهد چنین انتخابات معیوبی نباید باشند. در کشورهای پیشرفته قاعده بر این است که احزاب نقش آفرینی کنند اما در کشور ما گویی احزاب مُردهاند و جناحها به فراموشی سپرده شده اند. دلیل آن هم این است که یک جناح خاص را در یک دوره مشاهده میکنیم با درصد بسیار قابل توجهی موفق در انتخابات است و در انتخابات بعدی به شدت افول دارد و از محبوبیتش کاسته میشود. آیا وقتی که قاعدهمند و قانونمند عمل کنند اینقدر شکاف باید ایجاد شود؟ یعنی محبوبیت از اوج به پایینترین نقطه باید برسد؟ اینها سوالاتی است که امروز، جریانات، جناحها و احزاب باید روی آن فکر کنند و نگویند فقط در انتخابات تکالیفی داریم.
> همچنان دچار کلی گویی هستیم!
این تحلیلگر مسائل سیاسی خاطرنشان میکند: اگر به نقش آفرینی احزاب در آمریکا توجه داشته باشیم میبینیم آنها نقش آفرینی میکنند و مردم در نهایت به برنامههایی که ارائه میشود رای میدهند. اما در جناحهای ما این مسائل فقط به صورت کلی گویی مطرح شده و هیچ ربطی به برنامههای مدون و قابل قبول ندارد. لذا تا زمانی که احزاب، جریانها و جناحهای ما امورات را به دست نگیرند همین میشود که چند روز مانده به انتخابات افراد با سلام و صلوات و منت گذاشتن و احساس تکلیف کردن وارد صحنه میشوند. نتیجه آن هم این میشود که تنها به شعارهای عوام پسندانه بسنده میشود. یعنی به صورت پوپولیستی رفتار میکند و قیمت خدمت خود را بالا میبرد که چطور میتواند به مردم مبالغ بالاتری بپردازد بدون اینکه با پشتوانه علمی به این قضیه پردازد. در این شرایط است که کشور را به یک قهقرا میبرد و در نهایت یک اقتصاد فلج و بیمار را تحویل دولت بعدی میدهد.
ابراهیم نکو معتقد است: کاندیداهایی که از پشتوانه حزبی برخوردار باشند بایستی از مدتها قبل تکلیف کاندیداهای حزبی مشخص باشد. یعنی حزبی که میخواهد کاندیدای مشخصی را معرفی کند اولا تضمینی برای حضورو تایید ایشان داشته باشد و نهایتا همان شخص با یک برنامههای خاص و مدون حضور داشته باشد و مردم او را بپذیرند. اما متاسفانه ما فقط به یک شاخصهایی از کاندیداهای ریاست جمهوری اشاره میکنیم که پذیرفته شده است مثلا مومن و متدین باشد یا ساده زیست باشد. اینها چیزهایی است که در هنگام تایید صلاحیتها لحاظ شده است کاندیدایی که دارای برنامه و اصولی باشد که بتواند در حوزههای مختلف کشور را مدیریت کند میتواند کشور را نجات دهد. الان در چند روز آینده در تلویزیون خواهیم دید که برای یارانه برنامه خواهند داد. برای اشتغال بدون آنکه پشتوانه علمی و فنی داشته باشد برنامه خواهند داد و نهایتا هم نه تنها هیچ اتفاقی نخواهد افتاد بلکه بر عکس هم خواهد شد. لذا نبود یکسری مسائل مانند معرفی نکردن معاون اول، مدیر اقتصادی و حتی مدیران دیگر منجر به دادن برنامههایی از سوی کاندیداها میشود که اصلا با منابع و ظرفیتهای کشوری هماهنگی ندارد.
> دچار نوعی سطحی زدگی افراطی شدهایم
این کارشناس مسائل اقتصادی با تایید دچار شدن به سطحیزدگی افراطی عنوان میدارد علاوه بر این سطحی زدگی قوانینی تصویب میکنیم که نه تنها مشکلی حل نمیکند بلکه به گرههای بیشمار دیگر هم منتهی میشود. با این شرایط به نظرم یک بار برای همیشه در مجلس میتواند به تصویب رسد که کاندیداهای ریاست جمهوری چه شرایطی داشته باشند که اولا وقتی شخص روستایی برای نامنویسی به ستاد مراجعه میکند به نظر بنده توانمندترین فرد مراجعه کرده، ایشان توانسته مشکلات خود را در ستاد معرفی کند تا برای آن راهکاری پیدا شود وقتی این حضور غیرمتعارف را میبینیم باید متناسب با آن موارد تصویب شود که اولا این افراد مراجعه نکنند دوما بتوانیم انتظارات این اشخاص را برآورده کنیم. لذا پیشنهاد مشخصی که میتوانم داشته باشم این است که در مجلس یک کمیته بسیار فنی متشکل از نهادهای مختلف مثل شورای نگهبان، دانشگاه و غیره تشکیل شود و نسبت به توانمندی کاندیداها اظهار نظر کنند که اصلا توانایی اداره کشور در حوزههای مختلف را دارد یا خیر؟ اگر در مجلس یک بار برای همیشه این مسئله بررسی شود میتوان امیدوار بود که در آینده شاهد یک انتخابات دموکراتیک و فنی باشیم.