نسخه چاپی
مخصوصا تورم مزمنی که نزدیک به ۵ دهه در کشور ما مستمرا وجود داشته است. نباید این تورم را به جمهوری اسلامی مرتبط کنیم و تورم در رژیم گذشته نیز یک معضل جدی بوده است. پس مهمترین چالشی که در اقتصاد کشور داریم
چالش تورم است؛ این تورم مزمن که بیشتر از چهار دهه گرفتارش بوده ایم، نشان دهنده ناکارایی ها و مشکلات ساختاری است که در اقتصاد ما وجود داشته و دارد.
به عبارت دیگر، اگر شما مشکل کسری بودجه داریم و راه حلی برای تامین این کسری بودجه نداریم، این مساله نهایتا خودش را در تورم نشان می دهد. وقتی مشکل ناترازی در ترازنامه بانک ها را داریم و بدهی و دارایی آن ها با هم همخوانی ندارد و جریان ورود و خروج وجوه نقدشان ناتراز است، این موضوع نیز خودش را در تورم نشان میدهد. وقتی صندوق های بازنشستگی مانند صندوق تامین اجتماعی با ناترازی مواجه است، باز هم باید نتیجه این اتفاق را در افزایش تورم مشاهده کنیم.
نتیجه همه این ناکارآمدیها در اقتصاد، افزایش تورم خواهد بود چون نهایتا این مشکلات را غیرمستقیم بدون اینکه مردم متوجه باشند، دولت مجبور است، از طریق خلق پول حل کند. به همین دلیل، علیرغم اینکه از درآمد نفتی خوبی در برخی مقاطع در سال های گذشته و در پیش از انقلاب برخوردار بوده ایم، ولی باز با مشکل تورم دست و پنجه نرم کردهایم. این موضوع در اصل به این دلیل به وجود آمده است که دولتها مجبور شده اند، ناترازیهایی که در اقتصاد ما وجود داشته را بدون اینکه متوجه باشیم، به دوش سیستم بانکی بیاندازند. سیستم بانکی هم برای حل این مشکلات تنها یک راهکار داشته است. یعنی سیستم بانکی با خلق پول به نحوی این ناترازیها را پوشش داده است؛ ولی خود این سیستم بانکی هم دچار ناترازی بزرگتری شده که از منابع بانک مرکزی استفاده کرده است. در نهایت این دو مدل خلق پول که دولت ها از بانکها استقراض میکنند و استقراض بانکها از بانک مرکزی سبب رشد خلق پول شده است و نتیجه خلق پول هم چیزی جز تورم نیست. حتی در حال حاضر که در مدیریت بازار سرمایه، بورس با مشکل مواجه شده، در حال انتقال فشار به سیستم بانکی هستند و به بانک ها میگویند سهام بخرید یا فشار به سیستم بانکی میآورند که نرخ بهره را افزایش ندهد و در نهایت این نرخ را نیز کاهش خواهند داد. بنابراین تورم وقتی در کشوری به شکل پایدار در بیاید، در این صورت هر تصمیم اشتباهی که گرفته شود، سبب خواهد شد، تورم به شدت افزایش پیدا کند.
گاهی اوقات ممکن است گرفتار تحریم بشویم و این تحریم موقتا باعث افزایش قیمت ها در اقتصاد شود و بعد تمام می شود. تورمی که مستمر است و در اقتصاد دائمی و پایدار شده، نشان دهنده وجود مشکلات ساختاری جدی در اقتصاد است. پس اگر کاندیدایی هدفش را بگذارد که در این چهار سال نرخ تورم را زیر ۵ درصد برساند، آن هم به شکل پایدار، و بتواند این نرخ را ماندگار کند، مانند کشورهای دیگر که حدود ۹۰ درصد کشورهای جهان تورمشان زیر ۵ درصد و تک رقمی است، این کاندیدا نمیتواند به این هدف برسد، مگر اینکه مشکلات ساختاری را حل کند.