مصاحبه جنجالی ظریف از مناظر گوناگونی مورد بررسی قرار گرفت. آفتاب یزد در این نوشته درصدد آن است که از منظر جدید به این مصاحبه بپردازد.
مصاحبهکننده این نشست سعید لیلاز روزنامه نگار و استاد دانشگاه است. ما از اساتید و کارشناسان رسانه درباره بعد فنی این مصاحبه پرسش کرده ایم، زیرا این مصاحبه مخالفان و موافقان زیادی داشته است. عدهای بر خوب بودن نحوه مصاحبه تاکید دارند و عدهای دیگر معتقدند قوانین ابتدایی هم در این مصاحبه رعایت نشده است. برای مثال مشهودترین امر آن است که لیلاز مرتبا در بین حرفهای ظریف وقفه ایجاد کرده و حرف وی را رد میکند یا از ادبیات بسیار جنسیت زده استفاده میکند.در خصوص این موضوع بخشی از نظریات کارشناسان و اساتید رسانه را در ادامه خواهید خواند. یکی از اساتید رسانه در گفتگو با آفتاب یزد از «دام لیلاز» سخن میگوید.وی معتقد است در این مصاحبه لیلاز کنشگر بوده و ظریف واکنش گر.
>طراحی لیلاز
دکتر سیدجواد حسینی کارشناس رسانه در این باره به آفتاب یزد گفت: «این مصاحبه بین دو آدم متخصص شکل گرفته است. هم سعید لیلاز آدم متخصص و خبرهای است هم دکتر ظریف آدم متخصصی است پس بحث بین دو آدم متخصص شکل گرفته است. من معتقدم آقای ظریف در این مصاحبه متوجه طراحی آقای لیلاز نشده است. یعنی آقای ظریف علی رغم اینکه ممکن است یک معلم خوبی باشد به نظر من آدم هوشمندی در این مصاحبه نبوده است. لیلاز کلا ادبیات جنسیت زدهای دارد و این جزو نادرستیهای این مصاحبه نیست. مصاحبههای ایشان با افراد دیگر هم به همین شکل است زیرا آقای لیلاز در بیان و گفتگو آدم راحتی است. لذا اتفاقا من معتقدم آقای ظریف در دام آقای لیلاز افتاده است. در این مصاحبه کنشگر آقای لیلاز بوده است و واکنش گر آقای ظریف. از این منظر اگر نگاه کنیم اتفاقا آقای ظریف دقت نکرده بود بحثها دارد به چه سمتی میرود و ایشان متوجه نبودند بیانشان دارد ساختار سیاست خارجی جمهوری اسلامی را به چالش میکشاند. این بحث دو لبه دارد یک این که این مصاحبه بحث نخبگانی نیست و بحث ژورنالیستی بوده است. نکته دوم این است که این آقای ظریف دارد درباره قهرمان ملی صحبت میکند. همچنین بیانیه امروز آقای ظریف نشان میدهد که مصاحبه برآیند مثبت نداشته است. این نوع نقدها به این مصاحبه با این نگاه وجود دارد. به نظر من این مصاحبه برای طراحی گفتمان مذاکره در کشور برنامه ریزی شده بود. از لحاظ فنی این مصاحبه توانسته یک مصاحبه چالشی را ایجاد کند و مصاحبه گر با یک طراحی مشخص به سراغ مصاحبه شونده رفته است.»
>مصاحبه یا درد دل خصوصی؟
همچنین دکتر قربانعلی تنگشیر استاد دانشگاه و کارشناس رسانه در این باره به آفتاب یزد گفت: « در این مصاحبه اصول اولیه و تکتیکهای مصاحبه رعایت نشده است. از جمله اینکه هرچیزی که مصاحبه شونده گفت کار شد به رغم اینکه مصاحبه گر از ابتدا باید سوالهای مشخصی را تعیین کند نه اینکه یک سوالی مطرح شود و در پاسخ به آن سوال زیاده گویی رخ دهد و مجالی برای پرسش سوالهای دیگر باقی نماند. اصول فنی یک مصاحبه حرفهای در دنیا اصول مشخص و ثابتی است. مصاحبه گرها سوالات را از قبل مشخص میکنند که پاسخدهنده بتواند روی سوالها کار کند و مطالب را آماده کند. نه اینکه مصاحبه شونده هرچیزی که در لحظه به ذهنش رسید را بیان کند. مبنای این مصاحبه بر گفتگو نبود بلکه تنها بیان یک خاطره بود.خاطره مثلا هشت سال ریاست امور خارجه ایشان بود. البته پاسخهای آقای ظریف حرفهای بوده است ولی سوالات آقای لیلاز سوالاتی مناسب بود. لیلاز یک اقتصاد دان است و شاید سالها کار روزنامه نگاری کرده باشد اما به فنون خبرنگاری مسلط نیست و تکنیکهای مصاحبه را بلد نبودند حتی پاسخهای مطرح شده متناسب با سوالات آقای لیلاز نبود پس این یک مصاحبه حرفهای نبوده است، بلکه یک درد دل خصوصی بوده است که ممکن بود بوی سیاسی هم داشته باشد. مصاحبههای حرفهای با یک موضوع خاص و مشخصی شروع میشوند و در همان راستا هم ادامه پیدا میکنند. در مصاحبهها باید به تناسب موضوع ابتدا شاخصها به صورت مشخص تعریف شوند. این مصاحبه به همین دلیل زیر ساختار حرفهای نداشته است. در مصاحبههای حرفهای باید دو طرف دارای اطلاعات کافی از یکدیگر باشند. مصاحبه حرفهای یک بدنه سازمانی مناسبی دارد که مراحل آن باید به ترتیب رعایت شوند. همچنین سخن آخر در مصاحبهها بسیار مهم است زیرا جمعبندی کلی مطالب است اما در این مصاحبه ما این جمعبندی را ندیدیم. مصاحبههای حرفهای یک اسکلتبندی فنی روزنامه نگاری دارد و بسیاری از مصاحبه گران چنان حرفهای هستند که بسیاری از سوالات محرمانه پاسخ داده میشوند. »
>شاخصهای مصاحبه
همچنین در ادامه لعیا محبوبی دانشجوی دکتری رشته علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی در این خصوص به آفتاب یزد گفت: «مصاحبه برای تاریخ شفاهی به دنبال آن است که گیرنده یکسری اطلاعاتی را از رویدادهایی کسب کند که جنبه عام و عمومی دارد مثل جنگ ها، انقلاب ها، جنبشها و....تا از این طریق یکسری اطلاعات بایگانی شود و در دسترس آیندگان قرار بگیرد یا حتی برای برخی از تصمیم گیریها در شرایط حال آنها مورد استفاده قرار گیرند. معمولا فردی که از او مصاحبه میشود شاهد عینی یا کنش گر اصلی ماجرا بوده است. بنابراین ما متوجه میشویم در تاریخ شفاهی فرد از جایگاه شخصی خارج میشود و بعد دیگری پیدا میکند که این مسئله بسیار حائز اهمیت است. در همچنین مصاحبهای باید تلاش شود یک تصویر جامع و گویایی از موضوع بحث ارائه شود. برای اینکه این اتفاق بیفتد یکسری شاخصها باید مورد توجه قرار بگیرد. خود مصاحبه گر که مصاحبه را انجام میدهد باید به یک سری فنون مصاحبه مسلط باشد و بتواند آنها را در جای مناسب خودش به کار بگیرد. یکی از شاخصها این است که مصاحبه گر باید یک مشارکت خلاق داشته باشد که این مورد به یک نوع هنر مصاحبه گر را نشان میدهد.»
>نقص مصاحبه گر
وی در ادامه گفت:« در این مصاحبهای که چند روز اخیر جنجالی شده است باید بگویم که آقای لیلاز نتوانست این موارد را رعایت کند. جدای از بحث کلام جنسیت زده ایشان، در کل مصاحبه دیده میشود که آقای لیلاز کاری میکند که رشته کلام آقای ظریف پاره شود و بسیاری از بحثها مطرح نشود.بسیاری از اوقات در طول این مصاحبه آقای ظریف فراموش میکرد که دارد چه حرفی را میزند و در کجای بحث قرار داشت. این نقص مصاحبه گر است و به این نشان است که او مهارت لازم را در مصاحبه کردن نداشته است. مصاحبه گر خلاق جایش را به کسی داده است که در روند مصاحبه اختلال ایجاد میکند. همچنین در طول مصاحبه قضاوتها و نظرات بیجایی از سمت آقای لیلاز مطرح میشود. در این مصاحبه پراکنده گویی زیاد است و مصاحبه گر نتوانتسه است یک خط سیر مشخصی را دنبال کند و مصاحبه روانی را ارائه دهد. همچنین سوالات مطرح شده سوالات خنثی نیستند. در مصاحبه تاریخ شفاهی وضعیت آرمانی این است که سوالات جنسی نداشته باشند که القاکننده جهتگیری خاصی باشند. در یک جاهایی کنایههایی در این مصاحبه دیده میشود که به لحاظ حرفهای شایسته نیست که یک مصاحبه گر تاریخ شفاهی که دارد برای تاریخ مصاحبهای را ضبط و ثبت میکند اینگونه صحبت کند. بنابراین در این مصاحبه ما شاهد مصاحبه روایی و حرفهای نیستیم. در این مصاحبه مشارکت وجود ندارد بلکه بیشتر در این مصاحبه مداخله از سمت مصاحبه گر وجود داشته است. »