در ابتدا این طرح با هدف کاهش ظریب جینی در جامعه ایران به میان آمد و با این حال از همان ابتدا با مخالفت بسیاری از کارشناسان روبهرو شد. البته پس از اجرای این تصمیم، طرح یارانههای نقدی با چالشهای همراه بود و نقد و بررسیهای پیرامون تبعات اجرای غیرهدفمند این طرح نیز تا به امروز ادامه دارد، اما با وجود مخالفتها همچنان پرداخت یارانه ادامه یافت، مبلغی که طی اینسالها بدون تغییر مانده و حالا 45 هزار 500 تومان دیگر رقمی نیست که بتوان روی آن حسابی باز کرد. البته این روزها زمزمههایی از افزایش مبلغ یارانه به گوش میرسد اما اینکه چقدر صحبت داشته باشد خود جای سوال دارد.
هرچند کارشناسان، یارانه نقدی را بلای جان اقتصاد میدانند اما افزایش مبلغ آن مسئلهای خوشایند برای یارانهبگیرانی است که اینروزها گذراندن معیشتشان به دلیل شیوع ویروس کرونا و تعطیلی کسبوکارها سختتر از هر زمان دیگری شده است. افزایش مبلغ یارانه از جمله مسائلی است که بارها بر سر زبانها افتاد اما هر بار از سوی نها و یا شخصی مسئولا تایید نشد و پس از مدتی به دست فراموشی سپرده شد. اکنون بار دیگر زمزمه افزایش مبلغ یارانه تا 160 هزار تومان نیز به گوش میرسد اما این مسئله تا کنون تایید و یا تکذیب نشده است. اما سوال این است که اگر یارانههای نقدی تا مبلغ 160 هزار تومان افزایش یابد با توجه به افزایش قیمت کالاهای اساسی میتواند بخشی از هزینه خانوارها را پوشش دهد یا خیر؟ علی قنبری، اقتصاددان در پاسخ به این پرسش به «ابتکار» میگوید: با توجه به وضعیت بد معیشتی قشرهای آسیبپذیر، من معتقدم که باید سوبسیدی برای دهکهای پایین جامعه در نظر گرفته شود اما این سوبسید نباید به شکل نقدی باشد.
این اقتصاددان ادامه میدهد: دولت تا جایی که امکان دارد باید سعی کند تا یارانههای غیرنقدی را برای دهکهای نیازمند در نظر بگیرد تا به وسیله آن نیازهای اساسی خانوارها پوشش داده شود. این نوع حمایتها تاثیر بیشتری بر معیشت خانوارها خواهد داشت.
قنبری در ادامه گفتوگو به شرایط دشوار معیشت به دلیل تحریم و کرونا اشاره میکند و در اینباره میگوید: با توجه به وضعیت اقتصاد، وضعیت بحرانی تحریم و کرونا به نظر میرسد دهکهای پایین جامعه بیش از هر زمان دیگری نیازمند تقویت هستند و دولت باید این وظیفه حمایتی را به خوبی برعهده بگیرد و بداند با رقمهایی همچون 45 هزار 500 تومان یا بیشتر نمیشود هزینهای را پوشش داد چراکه تورم سرسامآور چند سال اخیر به خوبی عدمتناسب میان هزینه و کمکهای حمایتی را نشان میدهد. لذا همانطور که اشاره کردم اگر تصمیم به حمایت از اقشار ضعیف جامعه را داریم باید به دنبال راهی برای پرداختهای غیرنقدی باشیم.
این اقتصاددان در پایان به پیامد یارانه نقدی برای اقتصاد کشور اشاره میکند و ر این خصوص اظهار میکند: تصمیمگیران توجه داشته باشند مهمترین نتیجهای که یارانه نقدی برای اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت افزایش نقدینگی و تورم است و این مسئله در نهایت موجب کاهش ارزش پول ملی کشور میشود.
نگاهی به یارانه
سیاوش غیبیپور دکترای اقتصاد نیز ابعاد دیگری از یارانه را بررسی میکند و در این خصوص به «ابتکار» میگوید: بحث یارانه در اقتصاد به دو منظور وجود دارد. یارانه اول همان یارانههای پنهان و بدون نامی است که دولتها در قالب سوخت، هزینه برق و... در نظر میگیرند و یارانهای است که به عدالت نزدیک میشود. این کارشناس اقتصادی میافزاید: دومین منظور از یارانه، مبالغی است که برای جبران هزینههای معیشت خانوارها در نظر میگیرند. به عبارتی هنگامی که قیمت تمامشده کالاها به دلایل متفاوتی بالا رود، قدرت خرید خانوارها کاهش مییابد و برای بازگرداندن رفاه از دست رفته آنها، دولتها سوبسیدی را در نظر میگیرند حال در برخی کشورها این سوبسید نقدی و در برخی دیگر از کشورها غیرنقدی خواهد بود.
یارانه نقدی بیشتر مورد استقبال جامعه قرار میگیرد
این دکترای اقتصاد در بخش دیگری از گفتوگو با اشاره به تبعات اجتماعی حذف یارانههای نقدی در یک کشور ادامه میدهد: در سیستمهایی که یارانه به صورت نقدی پرداخت میشود بدون شک با استقبال جامعه روبهرو خواهد شد و دولتها در مراحل ابتدایی به راحتی میتوانند پرداخت کنند اما مشکلی که ایجاد میشود این است که حذف این سوبسید برای دورههای بعد دشواریهای اجتماعی_اقتصادی را به وجود میآورد و تبعاتی برای جامعه به همراه خواهد داشت.
وی میافزاید: به عنوان نمونه همین 45 هزار 500 تومانی که اینروزها حتی یکی از اقلام خوراکی خانوارها را تامین نمیکند اگر قرار باشد که از سفرهها حذف شود با مقاومتهایی همراه میشود، البته باید اشاره کنم که مقاومتها تنها از سوی دهکهای پایین جامعه نخواهد بود و دهکهای متوسط هم تمایلی به حذف کمکهای نقدی ندارند. این درحالی است که عمر دولتها 4 ساله بوده و هیچکدام زیر بار هزینه نمیروند و ترجیح میدهند یارانه را پرداخت کنند تا مشکلی ایجاد نشود.
اگر یارانه افزایش یابد چالشهای تازهای
شکل میگیرد
این دکترای اقتصاد در ادامه گفتوگو به اماواگرها درخصوص افزایش مبلغ یارانهها اشاره میکند و در این خصوص میگوید: حالا که اماواگرهایی درخصوص افزایش مبلغ یارانه به گوش میرسد شاید در ابتدا پرداخت آن کاری آسان باشد اما بدون شک ادامه این پرداخت هزینههای بیشتری به دنبال خواهد داشت.
راهکارهایی برای حمایت از اقشار ضعیف جامعه
غیبیپور در ادامه با بررسی راهکارهایی که میتوان جایگزین یارانه نقدی کرد اشاره میکند و در این خصوص میگوید: من معتقدم راهکاری که میتوان با کمک آن به اقشار ضعیف جامعه کمک کرد این است که ما نظام تامین اجتماعی جامع داشته باشیم.
وی اظهار میکند: اگر تمام بخشها همانند بهزیستی، صندوق بازنشستگی و ... در یک نظام جمع شوند میتوانند افرادی که درآمد کمی دارند را حمایت کرده و قدرت خریدشان را تقویت کنند و این راهکار بدونشک کارایی بیشتری نسبت به افزایش یارانه نقدی دارد، اما متاسفانه ما چنین نظامی نداریم.
شرایط سخت یارانه غیرنقدی میطلبد
غیبیپور در ادامه به پرداخت یارانه نقدی اشاره میکند و در این خصوص میگوید: راهکار دیگری هم وجود دارد که خیلی از کشورها برای تقویت قدرت خرید خانوارها از آن استفاده میکنند و این راهکار پرداخت یارانههای غیرنقدی است. این یارانهها به عنوان نمونه در قالب کالابرگ ارائه میشوند، البته باید اشاره کنم که همین کالابرگها به شکل دیگری تولید و قیمت تمامشده محصول را دچار عدمتعادل میکند و پس از آن چالشهای دیگری به وجود میآید. به هرصورت هنگامی که معیشت در شرایط سختی باشد و کشور به دلیل تحریم، جنگ، بیماری و هر دلیل دیگر در وضعیت نامناسبی قرار بگیرد، دولتها چارهای جز کمکهای اینچنینی ندارند و به این شکل میتوانند از خانوارها حمایت کنند.
باید از تولید حمایت شود
این دکترای اقتصاد با اشاره به ضرورت حمایت از بخش تولید برای بازگرداندن رفاه از دسترفته خانوارها ادامه میدهد: بخشی از یارانهها در کشور هدر میرود، اگر همانطور که به مصرفکننده یارانه پرداخت میشود به تولیدکننده هم یارانه بدهیم میتوانیم از تولید حمایت کنیم. اگر بخش تولید به شکل واقعی حمایت شود تعریف خط فقر تغییر میکند، اما متاسفانه ما سیستمی نداریم که از تولید، صادرات و واردات حمایت شود.
غیبیپور در پایان به ضرورت کنترل تورم اشاره میکند و در اینباره میگوید: نکته دیگری که برنامه اقتصادی ما را برهم میزند این است که تورمهای بالا، ساختار بازدهی صنعتی کشاورزی جامع را برهم میریزد. در شرایطی که تورم کشوری بالا باشد فعالان اقتصادی میگویند در کشوری که بازدهی محصول صنعتی به 15 درصد نمیرسد اما تورم 50 درصد است سرمایه مستهلک میشود. بنابراین کنترل تورم امری ضروری است. تورم در کشور ما ریشههای پولی داشته اگر بتوانیم ریشه تورم را کنترل و مهار کنیم پس از آن میتوانیم برای برنامههای رفاهی تصمیماتی بگیریم. اما اگر بخواهیم یارانهها را بر اساس مکانیزم بانکی، کاهش از صندوق توسعه ملی و ... افزایش دهیم بدون شک تاثیری در رفاه خانوارها نخواهد داشت و فقط بر تورم دامن میزنیم.