کد خبر: ۶۳۲۳
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
اصولگرایان حق دارند از دست«اسحاق جهانگیری» عصبانی باشند زیرا اگر حیثیت و اعتبار خود را خرج نکرده بود قطعاً اتفاقات دیگری در دو انتخابات 92 و 96 رخ داده بود؛





مهم نیست محمود واعظی چه نظری دارد یا بدنه ی اصلاح‌طلبان تا چه اندازه با تحلیل‌ها و توضیحات معاون اول رئیس جمهور همراه باشند اما حضور جهانگیری در دولت بیش از آن که باعث ارتقای جایگاه وی باشد سبب شد او تخریب شود.
اسحاق جهانگیری که در دولت دومِ حسن روحانی در پاره‌ای اوقات، در حاشیه بود بازهم از عزمی که داشت ذره‌ای کوتاه نیامد و علی رغم تمامی فشارها ـ چه از جانب اصولگرایانِ منتقد دولت و چه از سوی اصلاح‌طلبان عصبانی از حسن روحانی ـ قدمی پا پس نکشید تا معلوم شود قوام و آرامش کشور برای او از هرمسئله‌ای مهم‌تر و مقدم‌تر است.
اسحاق جهانگیری که از دوران مرحوم هاشمی رفسنجانی، بودن در خط مقدم مسئولیت و شانه خالی نکردن در هنگامه ی سختی‌ها را آموخته بود در پاسخ به چرایی عدم استعفاء آن هم وقتی خود مُقر به این بود که«اجازه ی تغییر رئیس دفترم را نیز نداشتم» می‌گوید:«استعفا ندادم چون معلوم نبود فردی که سرجای من می‌آید کیست و چه مسیری را در پیش خواهد گرفت.» پس ناگفته پیدا است جهانگیری جنگیدن با ناملایمات را در خالی کردن میدان و از مسیر بیرون رفتن نمی‌بیند بلکه تلاش می‌کند با وجود سختی‌ها مسیر ناهموار را هموار کند نه این که به دنبال مسیری هموارتر بگردد!
>فشار بر روحانی، حمله به اصلاح‌طلبان!

بیرونِ از تمامی ماه‌های سپری شده از دوران حضور حسن روحانی و تیمِ او در پاستور، در مدت زمان باقی مانده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1400 و نیز هفته‌های منتهی به سیزده مرداد 1400، فارغ از این که چه کسی در نهایت کلیددارِ پاستور شود(!)حمله به روحانی و فشار بر اصلاح‌طلبان نه تنها فراموش نخواهد شد که شدت نیز خواهد گرفت پس در این هنگامه است که حضور جهانگیری معنا و مفهومی خارج از ذهنیات و توهمات برخی خواهد داشت.
> چرا جهانگیری؟!
اسماعیل دوستی عضو اسبق شورای شهر تهران و فعال سیاسی درباره انتخابات ۱۴۰۰ گفت: گزینه‌های زیادی برای حضور مطرح هستند؛ برای مثال آقای جهانگیری، مسعود پزشکیان و آقای ظریف نامشان در میان احزاب اصلاح‌طلب مطرح است. عضو اسبق شورای شهر تهران با اشاره به احتمال ورود محمدجواد ظریف به عرصه انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم هم گفت: ظریف از ناحیه برخی از اصلاح‌طلبان مطرح است، اما معتقدم که احتمال ورود جهانگیری به انتخابات قوی‌تر است. از گفته ی دوستی که به آسانی بگذریم؛ برخی از فعالان سیاسی نیز معتقدند جهانگیری از معدود اصلاح‌طلبانی است که از سوی شورای نگهبان «رد صلاحیت» نخواهد شد البته این یک احتمال است چون شورای نگهبانی که امثال مرحوم هاشمی رفسنجانی را رد صلاحیت کرده باشد قطعاً و براساس سیاستگذاری‌ها اگر لازم بداند چه بسا، اسحاق جهانگیری نیز از فیلترهای شورای نگهبان نتواند عبور کند! بر قاعده ی احتمال، از آن جایی که تایید صلاحیت جهانگیری را محتمل می‌دانند اگر حضور دیگر نامزدهای اصلاح‌طلب را نیز محتمل بدانیم ـ نظیر پزشکیان و غیره ـ علت اصلی اصرار به حضور جهانگیری در دو موضوع خلاصه می‌شود:
ـ نخست احاطه ی جهانگیری به بسیاری از مسائل که این مورد در پاسخگویی و رد اتهامات احتمالی به دولت روحانی در جریان مبارزات انتخاباتی می‌تواند کمک‌کننده باشد.
ـ رقبای احتمالی که قرار است در انتخابات شرکت کنند به واسطه ی دولت روحانی، قطعا حملات و هجمه‌های سختی علیه اصلاح‌طلبان تدارک خواهند دید که هر نامزدی از پس پاسخگویی و تحمل آن برنخواهد آمد و این جاست که یک اسحاق جهانگیری حاضر و آماده می‌تواند تعادل را در مناظره‌ها و گفت و شنودهای انتخاباتی برقرار سازد ضمن آن که هیچ کس همچون جهانگیری یارای پاسخگویی به استدلال‌ها و پرسش‌هایی که سرشار از ابهامات است را ندارد زیرا او در بطن و متن رخدادهای این هشت سالِ سخت قرار داشته و از پس حریفان برخواهد آمد.
> جهانگیری باید بیاید حتی اگر گزینه اصلی نباشد!
در بین اصلاح‌طلبان اگرچه همچنان آراء و اندیشه‌های متعددی دست به دست می‌شود اما دو نظر در راس تمام دیدگاه‌ها قرار دارد:
ـ حضور با نامزد صد در صد اصلاح‌طلب، شناخته شده و شناسنامه دار
ـ حضور با نامزد اصلاح‌طلب و اگر نشد ائتلاف با شخصیتی که به اصلاح‌طلبان و ایده‌های آنان نزدیک باشد نظیر 92 و 96 با برخی بازنگری‌ها و محکم کاری ها
در هر دوی این دیدگاه ها، طبیعتاً نفراتی قرار می‌گیرند که موافقان و مخالفان خاص خودشان را دارند اما عقیده داریم در هر صورت جهانگیری باید در این انتخابات به عنوان نامزد مورد توجه، حمایت و اجماع اصلاح‌طلبان حضور داشته باشد حتی اگر به زعم گروه‌های اصلاح‌طلبی، نامزد اصلی نباشد.علاوه بر دلایلی که قبلاً ذکر شد، هنر جهانگیری در تغییر میدان بازی و به دست گرفتن ابتکار عمل است. تجربه ثابت کرده اسحاق جهانگیری در پس سال‌ها تجربه مدیریتی و آشنایی به تمامی بیرون و اندرون نحله‌های سیاسی در کسری از ثانیه می‌تواند زمین بازی و حتی شرایط رقابت را عوض کند که با یک «فلاش بک» به مناظره‌های 92 و 96 خواهیم دید این جهانگیری بود که در بسیاری از موارد بازی را تغییر دارد.
خلاصه مطلب باز می‌گردد به دو موضوع:
ـ یکی این که مشارکت را مناظره‌ها و مباحث مطرح شده تعیین می‌کند و نیز وزن و نام نامزدها
ـ دیگر این که تصمیم نهایی را مردم در دقایق تلف شده خواهند گرفت؛ همان دقایقی که جهانگیری استاد مسلم در اختیار گرفتن آن است!
نام:
ایمیل:
* نظر: