شبکههای اجتماعی به عنوان نمود صفر و یک دنیای حقیقی در فضای اینترنت، مثل هر مولفه اجتماعی دیگری هم از رویدادهای سیاسی تاثیر میپذیرند و هم بر آنها تاثیر میگذارند.
علاوه بر موضوع ترندهای محتوایی، فیلترینگ اصلیترین اثری است که ملاحظات سیاسی و امنیتی بر شبکههای اجتماعی گذاشته است. حال آن که از سوی دیگر اثرگذاری شبکههای اجتماعی بر رویدادهای مهم زمان خود از جمله انتخابات و یا اعتراضها قابل توجه است. فیسبوک و انتخابات ۸۸، وایبر و توییتر و انتخابات ۹۲، تلگرام و اینستاگرام و انتخابات ۹۶ و حالا کلابهاوس و انتخابات ۱۴۰۰ نمونههای قابل توجهی از اثر متقابل رویداد سیاسی و شبکههای اجتماعی را پیش روی ما میگذارند و قطع اینترنت و فیلترینگ شبکههای اجتماعی در شرایطی مثل اعتراضهای خیابانی سالهای ۸۸، دیماه ۹۶ و آبان و دی ۹۸ نشان از این اثرگذاری دارند.
هر چند در روزگار حاضر، همچنان اثر برخی از این شبکهها – ولو فیلتر شده – ملموس است، اما نسبت کلابهاوس با رویدادهای سیاسی پیش رو – به طور خاص انتخابات ۱۴۰۰ – نیازمند بررسی است. نگاهی دقیقتر به اثر پدیده کلابهاوس بر فضای سیاسی کمک میکند که هم میزان اثرگذاری این شبکه اجتماعی جدید را بهتر بسنجیم و هم گرفتار «جو» ناشی از آن نشویم.
کلابهاوس این روزها بستری برای مصاحبه، میزگرد و مناظره سیاسی است و چنان که از مشاهدات این روزها بر میآید، برخی خود را برای برگزاری مناظرههای انتخاباتی در این فضا آماده میکنند. بازنشر گفتوگوهای مطرح شده در اتاقهای کلابهاوس در رسانهها نشان میدهد که این فضا میتواند یک منبع رسانهای محسوب شود. شنیدهها و مشاهدات نشان میدهد که این ویژگی کلابهاوس باعث شده است که برخی به فکر فروش توانایی خود در جذب مخاطب برای سخنگویان افتادهاند. شاید این موضوع در بادی امر چندان بیراه هم نباشد، اما نباید نه سیاستورزان وارد به انتخابات را دچار اشتباه محاسباتی کند و نه مشاهدهکنندگان شرایط چنین فضایی را به اشتباه بیاندازد.
کلابهاوس با توجه به انحصار آن در مخاطبان دارای تلفنهای همراه با سیستم آیاواس – علیرغم وجود نسخههای غیررسمی آندرویدی – و محدودیت مخاطبانش در یک طبقه الیت، نه چنان که باید نمود تمام جامعه ایرانی است و نه میتواند بر همه جامعه ایرانی اثرگذار باشد. در نتیجه تحلیل و بررسی تعداد و نگاه مخاطبان آن باید در همین چارچوب دیده شود. اعتبار مورد توجه قرار گرفتن محتوای بازنشر شده اتاقهای کلابهاوس در رسانهها نیز تماما منحصر به این فضا نیست – که محتوای جذاب در هر فضایی باشد در رسانهها بازنشر میشود – و این گونه نیست که کلابهاوس خود سازنده و پردازنده محتوای جذاب باشد. هر چند مدیریت غیررسمی فضای گفتوگوهای کلابهاوسی یک مزیت برای آن است، اما در عین حال نباید فراموش کرد که حتی فضای غیررسمی نیز میتواند با مدیریت ویژه و جهتدار همراه بوده و مهندسی شود. در نتیجه قرار گرفتن کلابهاوس در زمره شبکههای اجتماعی، آن را به یک حوزه نمود و ارائه آرا و افکار مردمی تبدیل نمیکند.
اینکه جریانهای سیاسی در انتخابات پیش رو برای کلابهاوس هم برنامه ویژهای دارند بدیهی به نظر میرسد. برخورد و مقابله و پیشنهاد فیلترینگ این فضا از سوی برخی سیاسیون نیز با همین آگاهی صورت میگیرد. با این حال نباید ملاحظات مطرح شده را در مواجهه با این پدیده و میزان اثرگذاری آن فراموش کرد. به طور کلی هم باید دانست که کلابهاوس فضای حرف زدن است و حرف و شعار چندان بر شرایط امروز موثر نیست. این روزها به واقع کلام سعدی شیرازی نافذ است که «به عمل کار برآید به سخندانی نیست».