آنگونه که طی چند دهه گذشته خبرگزاریها بارها اشاره کرده و مقامات اسرائیلی نیز تاکنون آن را تکذیب نکردهاند، اسرائیل از اواخر دهه ۱۹۶۰، دارای زرادخانه سلاحهای هستهای است و از ۱۰۰ تا ۲۰۰ کلاهک اتمی برخوردار است، مسئلهای که با مخالفهای جدی کشورهای منطقه مواجه شده است.
این در حالی است که ایالات متحده از بدو تاسیس این رژیم در ۱۹۴۸، علاوه بر پشتیبانی نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک ، تعهد خود را به طرق مختلف نسبت حفاظت از آن، در مقابل هرگونه تهدید امنیتی نشان داده و پیوندهای محکمی بین واشنگتن و تلاویو برقرار است.
با این وجود ، به سختی می توان، روز یا هفته ای را گذراند که برخی مقامات رسمی، روزنامه ها یا کشورهای همسود با اسرائیل، نسبت به برنامه هسته ای صلح آمیز ایران هشدارهایی به زعم خود جدی، ندهند.
این در حالی است که ایران یکی از کشورهای عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) است و فعالیت های هستهای خود را تحت نظارت و بازرسیهای دقیق و فراگیر بینالمللی توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) قرار داده است. در مقابل، اسرائیل هرگز NPT را امضا نکرده و تحت هیچ رژیم بازرسی و یا تعهد بینالمللی در این خصوص قرار ندارد.
اما آنچه طی چند ماه گذشته اسرائیل را به انفعال کشانده، روی کار آمدن دولت دموکرات جو بایدن در ایالات متحده و قصد وی جهت بازگشت به برجام و احیای آن با کمک سایر کشورهای عضو توافق جامع مشترک (JCPOA) است. روندی که با شروع مذاکرات چند جانبه در وین اتریش، موجب شدت گرفتن سیاست تهاجمی اسرائیل علیه منافع ایران (حمله به کشتی ایرانی) یا مراکز هستهای ایران (حملات سایبری یا خرابکاری) شده است؛ اقداماتی که به نوعی مخالفت با خواست جهانی و اقدامات در پیش گرفته شده در مسیر قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و احیای توافق بینالمللی برجام است.
آنچه مشخص است، جناح حاکم در تلاویو تلاش دارد، پس از شکست دونالد ترامپ که همسو با سیاست های بنیامین نتانیاهو، ایالات متحده را از برجام خارج نمود، به هر نحو ممکن از حل و فصل مسئله هستهای ایران با قدرت های جهانی ممانعت و با اقدامات جنون آمیز و خطرناک خود (همچون حملات سایبری یا خرابکاری در تاسیسات هستهای)، ایران را به اتخاذ سیاستهای انفعالی وادار، زمینه بازی ایران را در زمین خود مهیا و بهانه لازم را با تبلیغات رسانه ای جهت اخلال در مذاکرات هستهای فراهم کند و به نحوی کشورهای مذاکره کننده را در مقابل واکنش های پیش بینی نشده و احتمالی ایران قرار دهد.
بدون شک، اقدامات فعلی نتانیاهو در مخالفت با احیای برجام، در ادامه واکنش های گسترده وی طی مذاکرات ایران با کشورهای گروه ۱+۵ در ۲۰۱۵ قرار دارد. سیاست مخالفت آمیز مقامات اسرائیلی با «غنی سازی اورانیوم» توسط ایران، با توافق هسته ای ایران با غرب و نظارت گسترده آژانس بین المللی انرژی هسته ای، همچنان تغییر نکرده و اسرائیل ، علیرغم برخورداری از توان اتمی خارج از معاهدات بین المللی، در مقابل هرگونه فعالیت صلح آمیز اتمی ایران، مخالفت جدی میکند. مخالفت هایی که دایره گستردهای از تلاش های دیپلماتیک، حملات سایبری و خرابکاری در تاسیسات هستهای، حمله به کشتی های ایرانی و ترور دانشمندان اتمی ایران را شامل شده است.
اما آنچه در این بین حائزاهمیت است، نگاه تامل برانگیز جمهوری اسلامی ایران به اقدامات تحریک آمیز تلاویو خواهد بود که می تواند سیاست های جنون آمیز این رژیم را با «تدبیر و درایت دیپلماتیک» و همچنین «افزایش مراقبت های لازم» در حوزههای مختلف و مرتبط هستهای، به شکست بکشاند.
از سویی دیگر، کشورهای مذاکره کننده گروه ,۱+۴ و ایالات متحده نیز می بایست هشدارهای لازم را به مقامات تلاویو در خصوص در پیش گرفتن هرگونه سیاست تحریک آمیز و اقدامات احتمالی در آینده داده شده و از وخیم شدن بیشتر اوضاع ممانعت نمایند، تا احیانا به واکنشهای پیشبینی نشده و احتمالی از سوی ایران ، منجر نگردد. مسئلهای که درصورت عدم کنترل شرایط، می تواند پیشرفت مذاکرات و توافقات صورت گرفته با ایران را به نقطه صفر کشانده و شرایط غیرقابل پیش بینی شده ای را در منطقه موجب شود.