خوشبختانه کثرت کار باعث شده مدت مدیدی این توفیق را داشته باشم که بیننده برنامههای رسانه ملی نباشم.لیکن گهگداری از بازتابها متوجه محتوای برخی برنامههای تولیدی این رسانه میشوم.
آخرین نمونه آن که باعث شده چند خطی قلمی کنم بر میگردد به سخنان رامبد جوان،مجری و تهیهکننده برنامه خندوانه که در شبکههای اجتماعی بازتاب بسیاری داشته است.
به طور خلاصه و موجز اگر بخواهم عرض کنم او در یکی از برنامههای سری جدید خود مردم را دعوت به تحمل و مقاومت کرده تا از این شرایط خطیر عبور کنیم.اتفاقا حرف صوابی گفته است.شرایط و تحدیدهای کرونایی عالم گیر است و همه را شامل شده است.هرچند اخیرا کشورهایی که در واکسیناسیون پیشرو هستند نشانههایی میبینند که امید آفرین است ولی همچنان جهان درگیر این موضوع دهشتناک است.
اما موضوعی که در شبکههای اجتماعی محل بحث شده نه این سخنان رامبد جوان بلکه تناقض رفتاری و لسانی وی است. همانطور که خود رامبد جوان تایید کرده او فرزندش را در کانادا به دنیا آورده است.تصاویری هم که منتشر شده این موضوع را تایید میکند.ضمن آن که حقوق دریافتی این مجری تلویزیون از این رسانه گفته میشود کلان است. بهرحال وقتی جامعه، آن لاکچری بازی مجری را در کنار سخنان او درباره لزوم مقاومت مردم میگذارد احساس ناخوشایندی پیدا میکند.باید به مردم حق داد.جامعه شناسان میگویند - و درست هم میگویند- تبعیض از فقر بدتر است.وقتی مجری دم از مقاومت در یک برنامه تلویزیونی میزند باید زندگی او نیز با این اظهارات همخوانی داشته باشد.این مجری میتواند یک زندگی فوق لاکچری را تجربه کند و کسی هم حق تعرض ندارد اما به شرطی که شعار مقاومت تحویل مردم ندهد.او یک بیزینس مستقل راه بیاندازد و درآمد میلیاردی داشته باشد صرفنظر از اینکه مردم چگونه زندگی میکنند.ولی وقتی از بیت المال حقوق کلان میگیری و آن را در کانادا خرج میکنی نمیتوانی نیشت را باز کنی و شعار «تحمل» دهی!
البته این موضوع باید ریشه یابی شود.یعنی لازم است مشخص شود چرا یک سلبریتی به خود جرات میدهد اینگونه رفتار تناقض آمیز داشته باشد.پاسخ ساده است.هنگامیکه برخی سیاسیون و مسئولان ما عینا همینگونه عمل میکنند چرا نباید رامبد جوانِ نوعی، اینگونه باشد؟عدهای از کسانیکه در تریبونهای مختلف شعارهای آنچنانی تحویل جامعه میدهند تمام فرزندان شان در فرنگ هستند و نوع زندگی شان در تهران لاکچری است.آنان تاکنون پایینتر از میدان ونک را ندیده اند.اگر گذرشان به پایین شهر هم خورده آنقدر رنگ شیشه اتومبیل شان تیره است که متوجه نشدهاند پیرامون شان چه خبر است.
فلذا نقد به رامبدجوان بجا و درست ولی متوجه باشیم او این رویه را در کلاس درسی یاد گرفته که معلمان آن یکسری از مسئولان و مدیران هستند.هر کس جای رامبد جوان باشد حتی اگر قدری هم باهوش باشد و درسخوان میداند در این کلاس چگونه نمره قبولی بگیرد!