کد خبر: ۵۷۶۱
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۱:۰۴
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
جنگ یک واقعیت آزار دهنده است که تبعات آن در سالهای بعد مشخص می شود.




در دوران جنگ فرماندهان ناچار به گرفتن تصمیم هایی می شوند که شاید در آن مقطع منطقی نرسد و حتی مخرب باشد، اما پس از گذشت سالها که اثرات آن در جامعه فروکش کرده و شرایط آرام شده، به عنوان یک تاکتیک از سوی مسوولان ارایه می شود و حتی شاهد بوده ایم که در مورد آن تاکتیک ها فیلم تهیه می شود یا همایش هایی برای افشاگری آنها برگزار می شود. نمونه این را می توان در افشای اسناد سیا مشاهده کرد که بعد از گذشت سالها از رده بندی محرمانه خارج و به مردم ارایه می شود که نمونه آن را در اعتراف به کودتای ۲۸ مرداد و موارد دیگری که از سوی ویکی لیکس افشا می شود، مشاهده می کنیم. بسیاری از تاکتیک هایی که امروز افشا می شود، در هنگام اجرای آن تاثیرات خود را برجای گذاشت اما اگر در همان زمان افشا می شد، نه تنها اهداف را زیر سوال می برد بلکه اجرا کنندگان نیز زیر بار فشار جدی مردم درسراسر جهان قرار می گرفتند. در کشورمان نیز از این موارد وجود دارد. هنگامی که کربلای ۴ افشا و معلوم می شود شهدای این عملیات بدلیل لو رفتن عملیات و اصرار فرماندهان بوده، اگرچه وحشتناک و برای خانواده شهدا ویرانگر است، اما دیدیم که در رسانه ها نشست های تحلیلی برگزار شد و مردم نیز به هر حال پذیرفتند در حالی که اگر همان روز افشا می شد، روحیه رزمندگان را تخریب می کرد. از سوی دیگر عملیات اچ۳ به اندازه ای تاثیرگذار بود که هم در زمان اجرا و هم اکنون افتخار آفرین است اما در همان زمان نیز از تمامی ابعاد آن پرده برداری نشد.

ضرورت مخفی کاری در جنگ اقتصادی

اما کشور ما با جنگ اقتصادی دست به گریبان است و حتی بارها از جنگ نرم علیه کشورمان یاد شده است.هنگامی که دشمنان ایران بارها اعلام و تاکید کرده اند که دیگر جنگ نظامی علیه ایران کارساز نیست و تاکید بر جنگ تمام عیار اقتصادی می شود و در این نوع جنگ، آرامش و آسایش اقتصادی مردم هدف گرفته می شود، می بایست تاکتیک هایی از سوی مسوولان اجرا شود که در آن برهه زمانی مورد انتقاد مردمی قرار دارد که زیر بار فشار اقتصادی بسر می برند. این یک واقعیت انکار ناپذیر است که تحریم جدیترین وتاثیرگذارترین اهرم جنگ اقتصادی بوده که بنا بر اعتراف عمومی حتی مغرضان، بین ۴۰ تا ۷۰ درصد بر اقتصاد تاثیر گذاشته است.

اعتراف به برداشت از جیب مردم

در این شرایط دولت با کسری بودجه رو به رو میشود و باید این کسری را از جایی تامین کند که ناچار می شود از جیب مردم هزینه کند. این برداشت در قالب افزایش قیمتها صورت می گیرد که بدترین نوع آن، افزایش قیمت دلار و بی ارزش کردن پول ملی صورت گرفته و می گیرد. در این رابطه از روزی که قیمت دلار شروع به افزایش از ۳۵۰۰ تومان کرد تا زمانی که از مرز ۳۲ هزار تومان عبور کرد، بارها از سوی کارشناسان و صاحب نظران مورد انتقاد قرار گرفت اما هر بار دولتمردان به ویژه رییس بانک مرکزی این افزایش را منکر شد تا آنکه رییس جمهور در صحن علنی مجلس اعتراف کرد که اگر میخواستیم، قیمت دلار را پایین می آوردیم و این افزایش قیمت ارز سیاست دولت بود. در آن زمان این اظهار نظر تاثیرات مخرب خود را بر جای گذاشت تا آنکه ترامپ رفت و بایدن آمد و بدنبال آن قیمت ارز روند نزولی را در پیش گرفت. در حالی که دلار در آستانه سقوط به مرز ۲۰ هزار تومان وحتی پایین تر بود، صرافی های دولتی شروع به افزایش قیمت دلار کردند و آن زمان نیز صاحب نظران اعلام کردند که همه چیز زیر سر دولت است اما بازهم دولتمردان انکار کردند تا آنکه محمود واعظی رییس دفتر رییس جمهور با تاکید بر اینکه از نظر اقتصادی نرخ ارز ایران ۲۵ یا ۲۷ هزار تومان نیست، گفت: ما این کار را کردیم تا بتوانیم اقتصاد کشور را اداره کنیم تا امروز دشمنان بگویند که فشار حداکثری شکست خورده و آنها به دنبال حل مسائل هستند و امروز ایران از موضع قدرت است. اعترافی که بیشتر از ژست مدیریتی به اعترافی ویرانگر علیه مردم شباهت دارد و به جرات می توان اعلام کرد که شلیکی به اعتماد مردم به بود.

واعظی فراتر از یک رییس دفتر

یکی از اشکالاتی که در مدیریت کشور وجود دارد، قرار گرفتن افراد در جایگاهی است که اندازه آن را نمی دانند. از روزی که احمدی نژاد رحیم مشاعی را به عنوان رییس دفتر یا مشاور برگزید و در این مقام به او اجازه هر گونه اظهار نظری را داد، رویکرد اشتباهی در مدیریت کشور رخ داد به نوعی که امروز واعظی رییس دفتر رییس جمهور در هر موردی اظهار نظر می کند. واعظی از اظهار نظر در مورد سیاست خارجی تا انرژی هسته ای تا گران فروشی تا بالا بردن قیمت ارز و خلاصه در هر زمینه ای اظهار فضل می کند. البته در این مورد اکبر ترکان با شجاعت تمام اعلام می کند که روحانی مدیریت خود را بر دولت از دست داده است. براستی از اگر قرار است در مورد ارز مطلبی گفته شود، وزیر اقتصاد یا رییس بانک مرکزی باید بگوید، در مورد انرژی هسته ای با صالحی رییس سازمان انرژی هسته ای و در مورد سیاست خارجی وزیر امور خارجه سخن بگوید و در بقیه موارد نیز وزرای مربوطه سخن بگویند.

سیاستگذاری غلط دولت

در این رابطه عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: واعظی بعد از درج خبر افزایش قیمت ارز توضیحاتی ارائه کرد که منظورش چنین نبوده ولی اگر نیت افزایش نرخ ارز را هم نداشته اند، در عمل چنین کرده اند. مجتبی توانگر با تاکید بر اینکه واقعا دستگاه نیت سنج نداریم که ببینیم دولت درباره نرخ ارز چه نیتی داشته گفت: میدانیم که جهش نرخ ارز از ۳۵۰۰ به ۳۲ هزار تومان، معلول سیاستگذاری های غلطی بود که توسط دولت انجام شد.وی در باره سیاستگذاریهای غلط موجب جهش نرخ ارز گفت: تداوم وابستگی بودجه به نفت، راهکارهای غلط در مواجهه با افزایش نرخ ارز از طریق تزریق گسترده ارز با نرخ ۴۲۰۰ برای همه مصارف در ماه های نخست سال ۹۷ و حراج ذخایر طلای بانک مرکزی، موجب شد تا به سرعت دست بانک مرکزی برای مدیریت بازار خالی شود.وی گفت: فعلا با خوش بینی وعده پایان جنگ اقتصادی و پایان تحریم ها را می دهند و رئیس جمهور هم بر همین مبنا وعده دلار ۱۵ هزار تومانی را داده ولی در عمل اتفاقاتی که افتاده، گره خوردن بیشتر بازار ارز به مسائل بیرونی است.

پیگیری افزایش قیمت ارز

از سوی دیگر سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس در واکنش به سخنان واعظی در توییتی ‏نوشت:هشدار چندماه قبل:اول اینکه قیمت ‎ارز عادی نیست و ‎دولت خواسته و دوم اینکه ترخیص ۶روزه ‎کالاهای اساسی از گمرک سیاسی است. مالک شریعتی نیاسر با اعلام اینکه دولت تکذیب کرد حالا رییس دفتر ‎رئیس جمهور اعتراف کرده قیمت ارز واقعی نیست و تصمیم دولت بوده نوشت: برای کالاهای اساسی گزارش ماده۲۳۴ تصویب شد؛ارز هم بطور جدی درحال پیگیری است.

نام:
ایمیل:
* نظر: