کد خبر: ۵۵۲۴
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۱:۰۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
صداهایی‌ که‌ این‌ روزها از‌ تهران، واشنگتن‌ و پایتخت‌های تروئیکای‌ اروپایی‌ شنیده می‌شود، چشم‌انداز امیدوار‌کننده‌ای را نه تنها برای «برجام» بلکه بهبود روابط ایران و آمریکا و به تبع آن ایران و اروپا در آینده‌ نزدیک‌ نشان نمی‌دهد.



گذشت بیش‌ از سه‌هفته از‌مراسم تحلیف‌ جو بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهوری جدید ایالات‌ متحده، از دمای یخ بسته روابط تهران و واشنگتن نکاسته است. بی‌راه نیست اگر پیش‌بینی شود اوضاع در وضع سابق باقی مانده و حتی وضع تشدید شده‌تری بیابد.
بایدن و تیم کهنه‌کار او همچنان بر میراث سیاست «فشار حداکثری» دونالد ترامپ اصرار دارد. تنها تفاوت ایجاد شده از بیستم ژانویه گذشته، پرهیز دولتمردان آمریکایی از زبان تهدید است؛ اگرچه پرواز بمب‌افکن‌های بی‌52 بر فراز خلیج فارس دست‌کمی از تهدید به شیوه ترامپ ندارد. مطالبات تهران نیز همان است که پیش‌ از این می‌گفت؛ بازگشت بدون پیش‌شرط آمریکا به برجام، لغو تحریم‌ها، امکان دوباره فروش نفت و رفع موانع بانکی از مبادلات تجاری با دیگر کشورها.
تروئیکای اروپایی که با خروج ترامپ از برجام، سه راهکار را در دستور کار خود قرار داد؛ یعنی کنترل خشم ایران، محکوم کردن اقدام آمریکا و تلاش برای نمایش چهره مستقل از واشنگتن در خدمت به حفظ برجام، اکنون بر مطالبات یکجانبه خود از تهران پافشاری می‌کند. خواست‌های اروپائیان روشن و در این‌حال یکجانبه است: 1- دور کردن ایران از ـ به زعم آنان ـ دستیابی به سلاح هسته‌ای 2- محدود شدن توانمندی موشکی 3ـ کنترل و کاهش حضور منطقه‌ای و 4ـ همراه شدن با جریان گفت وگو‌های صلح اعراب و اسرائیل. در نگاه تهران، مطالبات اروپائیان متفاوت از نقشی است که همواره خواستار آن بوده و یا با این تصور به تعامل با آنان پرداخته است. انتظار تهران از اروپائیان طراحی یک بازی «برد ـ برد» است؛ همانگونه که در گذشته ایفای نقش کردند. اما با نگاه به آنچه «امانوئل ماکرون» در افزایش طرف‌های گفت‌وگو با تهران در سطح برخی دولت‌های منطقه‌پیشنهاد کرده‌، آیا تهران می‌تواند به طرف‌های اروپایی در جایگاه طراح بازی «برد ـ برد» اعتماد کند؟ ماکرون در 16 خرداد ماه گذشته و در نشست خبری مشترک خود با ترامپ گفته بود: « به نظر من، آمریکا و فرانسه درباره ایران اهداف مشترکی را دنبال می‌کنند.»
«محمد‌جواد ظریف» از اتحادیه اروپا خواسته است که برای خروج از انجماد مدت‌دار کنونی پادرمیانی کند. دعوت برای میانجی‌گری اروپا در حالی که خود یکی از مدعیان و طرف‌های گفت‌وگوی چالشی با تهران است، تا چه میزان به واقعیت نزدیک است؟

همه آنچه در بالا آمد، در حالی است که نه در تهران و نه در واشنگتن هنوز اجماع داخلی برای هر نوع گفت‌وگوی ممکن وجود ندارد. دیدگاه‌های متعارض در هر دوسو فعال و تاثیرگذارند. علاوه‌ بر این تهران و واشنگتن، راه‌حل‌های خود را برای برون رفت از انجماد کنونی اعلام می‌کنند درحالی که که هیچ‌ یک، راه حل دیگری را به‌ ویژه به دلیل نبود اجماع داخلی، مطلوب نمی‌داند. از این‌ رو نمی‌توان برای آینده نزدیک، پیش‌بینی روشنی نه تنها در‌باره برجام بلکه دیگر اختلاف‌های ایران و آمریکا و به تبع آن اروپا داشت. یخ‌های روابط همچنان باقی است.
نام:
ایمیل:
* نظر: