طی روزهای گذشته کلیپ و تصاویری از چند زن روستایی منتشر شد که در آن فیلم با نشان دادن کبودی بر بدن خود مدعی بودند پلیس آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده است، مسئلهای که البته با واکنش سریع پلیس تکذیب و سپس عذرخواهی شد.
طی هفتههای گذشته موضوع سیلی خوردن سرباز از یک نماینده مجلس اما وجه دیگر ماجرایی بود که توسط دوربینهای تلفن همراه ضبط و البته تبدیل به یک دغدغه عمومی شد. طی این سال ها کم نبودند حوادثی که اگر توسط دوربین های تلفن همراه ثبت نمی شد مانند هزاران حادثه دیگر زیر پوست زمان دفن میشدند و شاید هیچ گاه در خصوص آن ها صحبتی نمی شد. عصر تازه دوربین ها و ثبت حوادث، چه دوست داشته باشیم و چه نه، یک امر ناگزیر است که معادلات زیستی مردم عادی و مسئولان را تحت تاثیر خود قرار داده است. هرچند این ابزار گاه می تواند با ترفندهایی واقعیت ها را برعکس جلوه داده و یا همه حقیقت را به تصویر نکشد اما همین چند سال پیش شاید بد رفتاری های ماموران فلان سازمان با مردم یا حوادثی از این دست نه تبدیل به یک مسئله عمومی که از محدوده دید شاهدان عینی آن حادثه فراتر نمی رفت و در نهایت، هیچ تلاشی برای دلجویی و جبران آن صورت نمی گرفت. شاید بتوان این اتفاق را ورود به عصر شفافیت ناخواسته ای نام گذاشت که بیتردید متخلفان در هر جایگاهی چه مردم عادی و چه صاحبان مناصب از آن راضی نباشند. دوربینهایی که میتوانند به راحتی و در لحظه همه چیز را ثبت کنند و شاید کمتر حادثه ای از دیدگانشان پنهان شود. این تغییر در سبک زیستی بی تردید بر روابط اجتماعی و حتی مناسبات سیاسی نیز تاثیرگذار خواهد بود. در این شرایط دیگر نمی توان به شیوه گذشته با سرپوش گذاشتن بر بخش های مهمی از واقعیت چهره ای متفاوت از آنچه هست را به خورد افکار عمومی داد. اما مشکل از آنجا ناشی می شود که بخواهیم با نپذیرفتن این واقعیت همچنان با گفتمان محدودسازی رسانههای رسمی همه چیز را تحت کنترل درآوریم. اینجاست که زمانه به ما یادآور خواهد شد که واقعیت عریان تر از گذشته راه خود را برای مخاطب پیدا خواهد کرد. واقعیتی که اگر از مبادی رسمی به راحتی و بیدغدغه به دست مخاطب نرسد بیتردید با غرضورزیها و با تحریف به دست مخاطب خواهد رسید. موضوعی که میتواند به یک بیاعتمادی فراگیر منجر شود. درنهایت اینکه رسانه های رسمی به خصوص رسانه ملی اگر بخواهد فارغ از قواعد عصر تازه و با سوگیری همیشگی به راه خود ادامه دهد با هیچ بودجهای نمیتواند اعتماد مردم را به دست آورد. هرچند رسانههای رسمی در سایر کشورها نیز اسیر سوگیریهای خاص خود هستند اما در نهایت اتفاق اصلی راه خود را به ذهن مردم باز خواهد کرد حتی اگر نپذیریم که دوربین ها ممکن است هر لحظه روشن شود و واقعیت را به تصویر بکشد.