این روزها شاهد بیشترین حد از شکاف در رویکرد به توسعه اقتصادی در ایران هستیم، فقط کافیست به موافقان و مخالفان برجام، موافقان و مخالفان FATF و رویارویی طرفداران بازار آزاد و اقتصاد دستوری نگاهی بیفکنیم تا این شکاف روشن تر شود.
عدم رویکرد واقع بینانه به جهان اطراف در کنار رویکرد ذینفعانه را می توان از دلایل این تفاوت آشکار دانست.
در اینجا می خواهم چند رویکرد به توسعه را که در صورت عدم درک آن فاصله ایران با رقبای منطقهای بیشتر خواهد شد بر شمارم و امیدوارم روزی در ایران به جای صحبت در خصوص بدیهیات توسعه اقتصادی به سمت روشهایی برای بهره وری بیشتر در مسیر توسعه اقتصادی قدم برداریم.
اول: اقتصاد جهان اقتصادی درهم تنیده و مبتنی بر زنجیره ارزش جهانیست و رقابت بر سر سرمایه جهانی در اوج
این روزها تولید ناخالص جهان به سبب کرونا افت شدیدی را به خود دیده است اما در سال ۲۰۱۹ این عدد معادل ۱۴۲ تریلیون دلار بوده است، نقش ما در این میان نزدیک به ۳۸۰ میلیارد دلار است! تمام اقتصاد ها با هم در رقابتند اما درک درست از نحوه استفاده از مزیتهای یکدیگر موجب شده است که ما در ۳۰ سال گذشته شاهد زنجیره ارزشهایی جهانی در غرب و شر دنیا باشیم، زنجیره ارزشی که در تولید محصولات و کالا با سرمایه جهانی در حال حرکت هستند و در جذب منابع مالی به شدت با هم رقابت می کنند، تقریبا همه کشورها قوانین و مقررات، ریسکها را به گونهای مدیریت میکنند که رتبه اعتباری بالاتری در سیستم رتبهبندی اعتباری داشته باشند و در جذب سرمایههای دیداری و غیر دیداری جهان بتوانند موفق عمل کنند.
ایران سالهاست که در سیستم رتبه بندی اعتباری بینالمللی حضور ندار، بهتر بگویم رتبه بندیمان نمیکنند، این موسسات بزرگ رتبهبندی به نوعی دماسنج ریسک برای سرمایه گذاران و تامین کنندگان مالی در جهان هستند از روسیه تا چین از ترکیه تا بنگلادش.
به عنوان مثال شرکتهای بزرگ چینی توسط این موسسات رتبهبندی میشوند و این امر در تامین مالی و جذب سرمایه آنها تاثیرگذار است یا شرکتهای روسی .
کافی است در اینترنت رتبه اعتباری گازپروم و یا علی بابا را سرچ کنید و رتبه بندیهای موسساتی نظیر فیچ، مودیز و استاندارداند پورز را ببینید!
اما در ایران اعتقادی به این رتبه بندیها نداریم و هنوز فکر میکنیم ما در مرکز جهانیم.
دوم: استفاده از پتانسیل تامین مالی بینالمللی یک جمله کلیشه ای در ایران هست که می گوید ما همه منابع مالی برای توسعه را امروز داریم و نیازی به سرمایه گذاری خارجی نداریم! البته این امر در ذهنیت بسیاری در ایران به سبب تبلیغات زیاد نهادینه شده اما مغالطه ایست آشکار.
یک مثال برایتان میآورم، قطر کشور ثروتمندیست، منابع مالی فراوانی دارد، اما برای پروژه گازی قطر ۲ که ۵.۶ میلیارد دلار منابع نیاز دارد، فقط ۲۰درصد پول را به عنوان آورده میآورد و بقیه را از محل وام از بانک های ژاپنی و سندیکای از ۲۶ بانک بین المللی تامین می کند.
چرا؟
چون به دنبال کاهش هزینه تمام شده از پروژه، کاهش هزینه سرمایه پروژه و استفاده از منابع ارزانتر جهانیست!
ما چگونه نگاه می کنیم؟
متاسفانه درک ما نسبت به جهان بسیار با واقعیت امروز جهان فاصله دارد و این روند توسعه ایران را به محاق می برد!