یکی از مشکلات بزرگ جریان اصولگرا در ایران آن است که مسئولیت تصمیمات خود را برعهده نمیگیرد.با رجوع به تجربههای دور و نزدیک این مدعا قابل اثبات است.
یکی از مشکلات بزرگ جریان اصولگرا در ایران آن است که مسئولیت تصمیمات خود را برعهده نمیگیرد. با
رجوع به تجربههای دور و نزدیک این مدعا قابل اثبات است.این نکته را از
این جهت عرض میکنم زیرا اکنون جدل سختی بین دولت و مجلس در مورد بودجه شکل
گرفته و همین موضوع مجددا در حال تداعی شدن است.مجلس دیروز بودجه را
کامل رد کرد تا دولت آن را اصلاح نماید و دوباره به پارلمان
بفرستد.نمایندگان مجلس معتقد هستند بودجه سیاسی نوشته شده است و دولت
میگوید اصلاحات مدنظر مجلس اگر اعمال شود موج تورمی سختی سال آینده شکل
میگیرد. در شرایط عادی و نرمال سیاسی یعنی اگر در کشور احزاب واقعی
وجود داشتند و جریانهای سیاسی مسئولیت سخنان و اعمال خود را برعهده
میگرفتند دولتیها بایستی بدون مقاوت به درخواستهای نمایندگان تن
میدادند و جامعه را آگاه میساختند. خروجی بودجه برای سال 1400 دستپخت
پارلمان است و طبعا تبعات آن به پای مجلسیها باید نوشته شود. لیکن مشکل
اساسی این است که مگر اصولگرایان حاضر هستند مسئولیت تصمیمات خود را
برعهده بگیرند؟دولت احمدینژاد با شعارهای توخالیاش پرونده هستهای ایران
را از مسیر سیاسی دور کرد و برد در مسیر امنیتی.به عبارت ساده این دولت با
رفتار و کردارش هم به مردم تحریم تحمیل کرد و هم خطر جنگ را به وجود آورد و
اتفاقا جریان اصولگرا منهای افراد معدودی از این رویکرد دفاع کرده و
میگفتند این سیاست تهاجمی است که میتواند ایران را به ابرقدرت منطقه
تبدیل کند.ایران تحریمهای سخت شد و فشار اقتصادی بر مردم رخ داد اما هیچ
کدام از آقایان اصولگرا توضیحی ندادند در این باب!آنان به خود زحمت ندادند
حداقل به مردم توضیح دهند که بهرحال بخشی از آن سیاستها غلط بوده و بسیاری
از توفیقات اقتصادی دولت اصلاحات با شعارهای پوچ احمدینژاد به یغما رفت.
در مورد «افای تی اف» نیز همین موضوع
در حال تکرار است.کم کم تمام مسئولان دارند به این نتیجه میرسند که ما
نمیتوانیم کره شمالی باشیم و تقلب از روی دست آنان نه صورت خوشی دارد و نه
فرجام مناسبی!پس اینکه فقط ما و کرهایها در لیست سیاه باشیم افتخاری
ندارد که تصمیم گیران و موثران اصولگرا در مجمع تشخیص مصلحت نظام لوایح
مربوط به «افای تی اف» را معطل و مسکوت نگه داشته اند.بهرحال اکنون شرایط
به شکلی شده که حتی چین و روسیه هم حاضر نیستند کوچکترین همکاری بانکی با
دولت و تجار ایران داشته باشند و جالب آن است که هیچ یک از آقایان اصولگرا باز هم حاضر نیستند مسئولیت تصمیم خود را بر عهده گرفته و توضیحی به مردم ارائه دهند. اکنون
در مورد لایحه بودجه هم بیم جدی وجود دارد که آنچه دولت میگوید سال دیگر
رخ دهد و سر بزنگاه آقایان مجلس نشین در افق محو شده و توضیحی در مورد آنچه
رخ داده ندهند.اگر مجلس مدعی است که بودجه سیاسی نوشته شده است اتفاقا
واکنشهای نمایندگان نسبت به بودجه نیز فنی و اقتصادی نیست و سیاسی
است.بهرحال ما در ملکی روزگار سپری میکنیم که بدیهیترین امور نیز به
سیاست آلوده میشوند.جدل واکسنی مسئولان بهداشتی کشور تابلوی تمام نما و
شرح حال وضعیت فعلی است!