بار ديگر اتحاديه اروپا اعلام کرد که اولويت اين اتحاديه بازگشت واشنگتن به توافق هستهاي با ايران است و به نحوي نگراني و دغدغههاي خود را در عرصه حفظ برجام نشان داد و اين باور را تلقين کرد که ميتوان به احياي برجام اميد داشت.
اين موضعگيري در برههاي از زمان رقم خورده است که برخي معتقد هستند روند بازگشت ايران به تعهدات خود و ايالاتمتحده به برجام در حالت انجماد قرار گرفته است و مشخص نيست کداميک از طرفين در ابتدا به تعهدات خود باز خواهند گشت و اصرار طرفين بر اين امر کار را سخت کرده است؛ اتفاقي که ترکيب آن با دغدغههاي بيشمار هر دو طرف در داخل و منطقه نيز اين مسير را سختتر ميکند. از سوي ديگر نيز برخي بر اين باور هستند که هنوز مدت زمان زيادي از روي کار آمدن دولت بايدن نگذشته و چينش اعضاي تيم سياست خارجي اين کشور در روزهاي گذشته خود بزرگترين پيام براي احياي برجام بوده است. در راستاي بررسي اين مساله «آرمان ملي» گفتوگويي با عبدالرضا فرجيراد، سفير پيشين ايران در نروژ داشته است که ميخوانيد.
آيا اساسا روابط ايران و ايالاتمتحده در عرصه بازگشت به برجام و احياي مذاکرات به بنبست رسيده است؟
در روزهاي اخير از طرف اروپا، ايالاتمتحده و ايران نظرات متفاوتي درخصوص برجام و رايزنيها شنيده شده است که بعضا متناقض بودهاند اما شرايط به گونهاي نيست که نام انجماد در روابط و راهکارها را بتوان بر آن نهاد. در اين ميان شاهديم يک مسئول آمريکايي صحبتي ميکند و دقيقا روز بعد از آن نيز يک موضعگيري متناقض ديگر ميشود و عنوان ميکنند که اگر ايران متعهد باشد آنها نيز به برجام باز خواهند گشت. يک نفر در دولت جديد آمريکا از طولاني بودن روند صحبت ميکند اما يک مسئول ديگر آمادگي لحظهاي خود را براي بازگشت به برجام اعلام ميکنند. لذا مسلم است که طرف مقابل علاقه دارد به برجام بازگردد و طرف ايراني نيز علاقه دارد به برجام بازگردد. بازيگر مهم در اين عرصه اروپاست که به نحوي واسطه شده و در هفتههاي اخير موضع منفي يا عليه ايران از آنها نشنيدهايم و در اين عرصه تلاش ميکنند تا آمريکا به برجام بازگردد و در اين راستا آلمان تلاشهاي خوبي را انجام داده است. اين تلاشها بيفايده نخواهد بود. درمجموع به علت اينکه دولت بايدن بهتازگي مستقر شده و با گرفتاريهاي زيادي مواجه است و امروز ميليونها نفر در اين کشور مخالف آنها هستند و بعضا شورشهايي در آن رقم ميخورد و همچنان نيز صدها نفر در اين کشور بر اثر کرونا جان خود را از دست ميدهند و بايدن بايد به تمامي اين موارد رسيدگي کند.
آيا با توجه به اين گرفتاريها، آنها کمتر به سياست خارجي توجه خواهند داشت؟
سياست خارجي نيز قطعا براي دولت بايدن اهميت دارد و بايد در اين عرصه خوشبين بود و تا 10 روز ديگر در وضعيت بهتري قرار خواهيم گرفت. در اين عرصه ضرورت دارد ايران نيز بيشتر تلاش کند و تعامل سياسي بيشتري با اروپا داشته باشد. بايد از زماني که آمدن دولت جديد آمريکا تقريبا قطعي شده بود بهسمت گفتوگو با اروپا ميرفتيم و به تفاهماتي با آنها دست پيدا ميکرديم. امروز مقداري براي اين کار دير شده اما بايد گفتوگوها با اروپاييها را جديتر در دستورکار قرار دهيم. بايد توجه داشت مجموع موضعگيريهاي آمريکاييها در اين راستاست که آنها تمايل دارند به برجام بازگردند و شرط جدي و تمامقدي براي بازگشت به برجام تعيين نکردهاند. آنها گفتهاند حل و فصل برجام زمينه ساير مسائل است اما شرطي جدي در اين عرصه وضع نکردهاند. آنچه خواستهاند اجراي تعهدات بوده و عنوان کردهاند پس از آن بايد مذاکرات منطقهاي صورت گيرد که آن يک مبحث مجزاست؛ لذا برجام را ميتوان نجات داد.
ايالاتمتحده در مسير بازگشت به برجام به چه ابزارها و مسيرهايي متوسل خواهد شد؟
در اين مسير بعيد به نظر ميرسد آمريکا به يک ميانجي با اختيارات زياد روي آورد اما تيمي که دولت بايدن در عرصه سياست خارجي چيده است، تيمي است که به نوعي چراغ سبز به ايران نشان ميدهند؛ براي مثال رابرت مالي چهرهاي است که به تعامل با ايران اهميت ميدهد و انتصاب او در داخل آمريکا پرحاشيه شد و مخالفتهاي زيادي را به دنبال داشت. سعوديها و صهيونيستها نيز به اين انتصاب اعتراض کردهاند. علائم و سيگنالهاي مثبتي در حال دريافت است. نبايد به يک صحبت در يک گفتوگو توجه کرد که شايد جنبه منفي داشته باشد. آنچه حائز اهميت است اين است که طرفين در مذاکرات دستبالا را خواهند گرفت تا به آنچه ميخواهند برسند و امتياز زيادي را از دست ندهند. چينشها در ايالاتمتحده اين ظرفيت را ايجاد کرده است که ايران و آمريکا به توافق برسند. اين تيم سابقه توافق را در گذشته دارد و باز هم ميتواند شکل گيرد. در اين ميان آنها بايد بفهمند که جهان اصولي دارد و بايد تبعات زير توافق زدن ترامپ را پذيرفته و رفتار متفاوتي نشان دهند. بهصورت نسبي اقدامات بايدن در اين روزها مثبت بوده است. چينش تيم از اين جهت اهميت دارد که ميتوانند اين افراد شخص اول کشورها را متقاعد کنند. در همين راستا بايد هر چه زودتر جلسهاي با 5 + 1 برگزار شود تا تفاهمات اوليه صورت گيرد.