آیا به راستی واشنگتن و تهران برای جان بخشیدن دوباره به برجام، آماده بازگشت به میز گفتوگو هستند؟
ممکن است برخی علائم چنین گواه دهد اما هیچیک از آنها تضمین روشنی برای تحقق این امر نمیدهد. مهمترین دلیل این وضع، وجود دیوار بیاعتمادی است که به ویژه در سالهای اخیر به ارتفاع آن افزوده شده است.
واشنگتن و تهران نه از سر تعارف بلکه سوءظن، یکدیگر را برای پیشقدم شدن در احیای برجام دعوت میکنند. تهران میگوید: منتظر اقدام آمریکا برای رفع «تحریم موثر» هستیم. «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در تشریح این خواست میگوید: «رفع تحریم موثر یعنی تحریمهایی که بعد از روی کار آمدن ترامپ با گردنکشی در خصوص معاهدات بینالمللی از جمله قطعنامه 2231 و برجام رخ داد، به شکل موثر لغو شوند.» او میافزاید: «لغو موثر یعنی باید آثار رفع تحریمها را مشاهده کنیم و یک امضاء روی کاغذ سفید نباشد.» اما همه دغدغه تهران برای قبول بازگشت به گفتوگوها رفع تحریمها نیست، بلکه اگر قرار به پذیرش گفتوگو شود؛ آنهم در حالی که آمریکا همسو با شریکان اروپایی خود در آنسوی میز حاضر خواهد شد، از کدام منظر به اختلافهای خود با ایران نگریسته و چه تضمینی برای پرهیز آنان از نگاه به سطح اختلافها از پشت شیشههای عینک اسرائیل، عربستان، امارات عربیمتحده و بحرین وجود دارد؟ این در حالی است که اگر در گذشته میان برداشت اروپا و امریکا از ایران به نوع درک آنان از ماهیت ادعای تهدید امنیتی، دامنه و کیفیت واکنش لازم در برابر آن اختلاف بود، حالا به نظر میرسد میان دو سوی اقیانوس اطلس فهم مشترک ایجاد شده است. همین مهم علاوهبر اینکه جایگاه میانجیگرانه اروپا را نزد تهران متزلزل کرده بلکه هدف راهبردی واشنگتن را برای بازگشت به گفتوگو در پرده ابهام قرار میدهد. تروئیکای اروپایی که تا پیش از این همواره درپی یافتن راهحل میانه برای برونرفت از بنبست کنونی بود، بهنظر میرسد با تکرار خواستهای دوازدهگانه «مایک پمپئو» وزیر امورخارجه دولت ترامپ از تهران، از نقش میانجی فاصله گرفته و در اندازه یک طرف مدعی خود نمایی کند.
همسویی اروپا با آمریکا امکان بیشتری را برای واشنگتن در سختگیری علیه تهران فراهم کرده است. فاصله گرفتن تروئیکای اروپایی از جایگاه گذشته خود در پرونده برجام و تنشهای روابط ایران و امریکا، این ظن را در مقامهای ایرانی تشدید میکند که آیا اروپا برخلاف گذشته، از بازی «برد ـ برد» در گفتوگوها فاصله گرفته و آنچه را دنبال میکند که نتایج «صفر و صد» را در پی داشته باشد؟ مهمتر اینکه تهران نیک میداند که واشنگتن و پایتختهای تروئیکای اروپایی بهرغم همه ایرادها و انتقادهایشان به تلآویو، ریاض، ابوظبی و منامه، متحدان منطقهای خود را با تهران معاوضه نخواهند کرد. از این رو تهران برای استقبال از گفتوگوها مردد است. طرفه اینکه هنوز هیچیک از طرفهای غربی در اینباره نه تنها اطمینانی به تهران ندادهاند بلکه ملاحظات آنان را نیز در گفتوگوهای آینده مورد تاکید قرار دادهاند. دغدغهدیگر تهرانبه سیاستهای منطقهای دولت «جوبایدن» گره میخورد؛ اینکه آیا به راستی بایدن سیاستهای ترامپ را کنار خواهد گذاشت، در حالی که تیم بایدن همچنان دور این پرسش کلیدی قرار دارد که آیا تشدید فشارها یا تلاش برای کسب توافق با تهران، به خروج از بنبست کنونی در برجام و روابط ایران با جامعه جهانی و خاصه آمریکا میانجامد؟
برداشت از مواضع گاه چندگانه مقامهای دولت جدید آمریکا چنین مینماید که ترجیح واشنگتن در گام نخست برای از سر گیری گفتوگو با تهران «معامله اندک ـ در برابر اندک» باشد. درحالیکه تهران به توافق برای رفع کامل تحریمها و بازگشت به وضع پیش از خروج دولت ترامپ از برجام نظر دارد.
آنچه معلوم است اینکه تهران هنوز درک روشنی از رویکرد آتی واشنگتن ندارد. تا وقتی این مشکل باقی است، نمیتوان اراده محکمی را از سوی طرف ایرانی برای بازگشت به گفتوگوها نشان گرفت. این وضع حالا شامل طرف آمریکا ـ اروپا نیز میشو د. آنان نیز همچنان در باره میزان انعطاف تهران برای قبول گفتوگو در تردید هستند. بنابراین ممکن است برخی علائم حاکی از ایجاد فرصت برای بازگشت به گفتوگو باشد، اما نمیتوان کارکرد آنها را در شکستن یخهای موجود کافی دانست.