چندروزی است لا به لای خبرِ «سیلی» و «سرباز» و «قانون» و «عنابستانی» و «افکار عمومی»، هرچه میگردیم نشانهای که دلالت داشته باشد بر«لرزیدن» مسئولان، پیدا نمیکنیم و اما مردم فارغ از آیند و روندها و دعواهای سیاسی ـ اقتصادیِ جهان
لابد از خود میپرسند اگر عنابستانیِ داستان«خط ویژه ی بی.آر.تی» فرزند یکی از مقامات مسئول بود نیز همچنان همه سکوت اختیار میکردند و چیزی نمیگفتند؟
در این گشتنها و سوال پرسیدن ها، تازه یادمان آمد؛ اولاً فرزندانِ مسئولان ـ حالا اگر نخواهیم بگوییم آقازادهها ـ که سربازی نمیروند، حالا بیایند و سربازی هم بروند، تهِ ماجرای سربازیِ فرزندان مسئولان ختم میشود به این وزارتخانه و آن وزارتخانه آن هم در قالب«امریه»؛ کجا سراغ داریم فرزندانِ مسئولان ـ حالا اگر نخواهیم بگوییم آقازادهها ـ سر از میانه ی خیابان و دروازه دولت در آورده باشند؟ اصلا بیایند و سربازی هم بروند، کی؟ کجا؟ کی فهمیده یا شنیده که فلان مسئولی که فرزندش عزم خدمت مقدس سربازی کرده باشد، گذرش به لب مرز افتاده یا در یک ناحیهی بد آب و هوا، روزهای خدمت را سپری کرده باشد؟!
اصلاً و به قول قدیمی ها، سربازی را ساختهاند برای بچههای مردم نه فرزندانِ مسئولان ـ حالا اگر نخواهیم بگوییم آقازادهها !ـ
پس اگر میبینیم مسئولان از روایت عنابستانیِ داستان«خط ویژه بی.آر.تی» به خود نمیلرزند چون درک درستی از سربازی و ترس و واهمه نداشته و ندارند.
ثانیاً کی؟ کجا؟ کی؟ شنیده یا فهمیدهاید که فرزندانِ مسئولان ـ حالا اگر نخواهیم بگوییم آقازادهها ـ ساعت 2 بعدازظهر نشده، حتی زودتر از باباها راهی خانه نشده باشند پس چه لرزیدنی را انتظار میکشیم وقتی مسئولان بلندمرتبه، شب که میشود آن هنگام که چشم بر هم میگذارند فرزندان شان به اصطلاح زیر سرشان نباشند.ثالثاً اصلا این چه انتظار علیحده و بیهودهای است که بخواهیم فرزندان مسئولان نیز سربازی بروند، لب مرز بروند، وسط دود و آتش بروند، خودشان را در معرض ماشین نماینده و سیلی او قرار دهند؟! وقتی اصل این انتظار علیحده و بیهوده است پس لابد این انتظار که مسئولی بلرزد، بغض کند و بگرید نیز علیحده و بیهوده است. مسئولی که نتواند سربازی رفتن را متوجه شود وقتی میشوند سربازی سرپست به این دلیل که اجازه نداده خلاف قانونی صورت بپذیرد سیلی هم خورده است؛ شاید سیلی را تا یک جاهایی متوجه شود اما وقتی درک درستی از سربازی و مخاطرات و سختیهای آن ندارد به آسانی از کنار آن رد میشود. آن 200 و چند نماینده ی مجلس، آن وزرای کابینه، آن مدیر و مسئولی که شنید و دید و نلرزید و بغض و گریه نکرد همه و همه به این ماجرا باز میگردد که همه ی داستان در خط ویژه مربوط نمیشود به نوع و کیفیت سربازیِ فرزندان نیز ربط دارد.ما که هرچه انتظار کشیدیم و لا به لای خبرها گشتیم ندیدیم اما اگر جایی دیدید یا شنیدید که مدیری، مسئولی، وزیری، نماینده ی مجلسی از این ماجرا تن و بدنش لرزیده باشد به ما نیز بگویید تا از این مسیر اشتباه خود را خلاصی بخشیم... عزت مستدام