باید به محمد باقر قالیباف تذکر داد سوار تاکسی خط جمهوری به بهارستان نشده است بلکه سوار بر صندلی ریاست مجلس شده!
آری.او اکنون رئیس قوهای است که وظیفه نظارت و قانونگذاری دارد.اتفاقا وظیفه نخست چشم گیرتر است؛یعنی نظارت.اما در عالم واقع چه رخ میدهد؟نطقهای رئیس مجلس علی الخصوص این آخری به مانند مصیبت خوانی رانندگان تاکسی خط جمهوری به بهارستان است.فی المثل قالیباف دیروز گفت:«فقط زعفرانیه را نبینیم غیزانیه را هم باید دید.» اتفاقا چندی پیش که سوار یک تاکسی شده بودم راننده تاکسی نزدیک به همین گزاره را گفت و ما مسافران کلی کیف کردیم!
عرضم اینجاست سوگمندانه رئیس مجلس گویی دیروز تلاش داشت بنزین بر آتش سهامداران متضرر بریزد درحالیکه یک مسئول آن هم رئیس پارلمان بایستی با استفاده از ابزارهای نظارتی خود، آبی بریزد بر آتش فعلی.یعنی اگر هم فلان مسئول دولتی مسبب شرایط فعلی است مجلس به سهامداران عصبانی اطمینان دهد با ابزار خود وارد میدان میشود و آن مقام را پاسخگو میکند.البت قالیباف در نطق خود چنین وعدهای داده ولی اکنون زمان عمل است نه وعده.برای مثال طرح استیضاح وزیر اقتصاد مجددا مطرح شده در حالی که پیش از این بارها این طرح مطرح شده و به جایی نرسیده. و یا قالیباف مدام به رئیس جمهور کنایه میزند که او مردم را تشویق به حضور در بورس کرده و حالا باید پاسخگو باشد لیکن باید رئیس پارلمان با استفاده از ابزار سوال و استیضاح، رئیس جمهور را وادار نماید تا مشخص کند چرا در آن برهه چنین سخنی گفته و اکنون چه توضیحی دارد؟و یا مهمتر اینکه در حال حاضر بسیاری از مردم تصور میکنند دولت با یک بازی زیرکانه در بورس،کسری بودجه خود را جبران کرده.
خب اینها مسائلی است که بایستیدر مجلس و توسط نمایندگان مردم تکلیف شان مشخص شود.
چنین اقداماتی میتواند قدری شرایط را آرام کند.با بلوا و کنایههای تریبونی قطعا وضعیت تغییری نمیکند و بالعکس باعث میشود اصل ماجرا که آدرسهای غلط به مردم برای ورود به بازار سهام است به حاشیه رود. ای کاش به جای بذل وبخشش کارت زرد به محمد جواد ظریف، قدری نمایندگان در حوزه مورد حساسیت و اشاره مردم ورود جدی کند!