از آنجا که برای رفع مشکلات و چالش ها به قانون نیاز داریم، تعامل با مرکز قانونگذاری کشور یعنی مجلس شورای اسلامی اهمیت ویژه ای دارد، اما بزرگترین اشکال، ناآگاهی نمایندگان از مباحث تخصصی در همه زمینه هاست.
اما متاسفانه تعداد نمایندگان آگاه از مسایل و مشکلات کارگران و بازنشستگان در مجلس شورای اسلامی بسیار کم است و هنگامی که پیشنهاد یا طرحی مرتبط با منافع کارگران و بازنشستگان به مجلس ارایه می شود، به دلیل آنکه تعداد نمایندگان آگاه به مسایل کارگری بسیار کم است، برای تصویب آن مشکلات بسیاری داریم. همچنین بسیاری از مشکلات سازمان تامین اجتماعی نیز ناشی از ضعف آگاهی و تسلط نمایندگان مجلس است، زیرا جایی که باید برای کارگران تصمیم گیری شود، از افراد مطلع با منافع و مشکلات کارگران و بازنشستگان خالی است و بدتر اینکه سیاسی کاری بر رویکرد تخصصی اولویت دارد. به عنوان مثال طرح اصلاح ساختار تامین اجتماعی از سوی کانون بازنشستگان تهیه شد تا در صحن علنی مطرح و تصویب شود، اما برای آنکه این طرح را به نمایندگان توضیح بدهیم، باید از نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی شروع کنیم و روال کار را از ۴۰ سال قبل به نمایندگان توضیح بدهیم تا در جریان قرار بگیرند و پس از آنکه متوجه موضوع شدند، باید نظر جناحشان را جویا شوند. در تمامی سالهای گذشته زیان هایی که به کشور وارد شده در نتیجه نداشتن آگهی و تخصص نمایندگان مجلس بوده که در مجلس یازدهم بیشتر شده است. به عنوان مثال قانون نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی در گذشته به تصویب رسید و پس از تصویب این قانون شاهد بودیم که سه جانبه گرایی به یک جانبه گرایی تبدیل و دولت صاحب همه چیز شد. اشکال مجلس شورای اسلامی این است که به مکانی سیاسی تبدیل شده است. مجلس باید نمایندگی همه اقشار را داشته باشد و با درد همگان آشنا باشد. به همین دلیل باید در انتخابات هوشیار باشیم و کسانی را به مجلس بفرستیم که قانون کار را بشناسند، از ساختار تامین اجتماعی با خبر باشند، حق الناس بودن اموال سازمان را درک کنند و از منافع قشر مظلوم کارگر و بازنشسته حمایت کنند. نتیجه ناآگاهی نمایندگان مجلس از ساختار سازمان تامین اجتماعی و منافع کارگران و بازنشستگان این است که پس از گذشت ۴۰ سال از پیروزی انقلاب، دست اندازی به اموال تامین اجتماعی عرف شده و هیچ کس حاضر نیست سابقه خودش را خرج دریافت حقوق کارگران کند. اکنون طلب سازمان از دولت از مرز ۳۴۰ هزار میلیارد تومان گذشته و این همه وزیر، مدیر و نماینده آمده و رفته اند و کلی هم قانون تصویب شده، اما هنوز نتوانسته ایم ۲۰ درصد مطالبات سازمان را از دولت دریافت کنیم. با این حال هیچ اقدام تاثیرگذاری در مجلس شورای اسلامی شاهد نیستیم. از سوی دیگر پرداخت حق کارگران و بازنشستگان در قانون تعریف شده اما هیچ کس حاضر نیست نحوه اجرای این قانون و دریافت طلب سازمان از دولت را تشریح و پیگیری کند. بنابر این بسادگی می توان اثبات کرد که نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ویژه در دوره یازدهم نه تنها درک درستی از مطالبات کارگران و بازنشستگان ندارند، بلکه تصمیماتی می گیرند که فقط و فقط به زیان کشور تمام می شود.