کد خبر: ۵۱۶۶
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۹ - ۰۱:۰۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
شاید بتوان ادعا کرد از زمان اختراع صنعت چاپ و از پس آن، شکل‌گیری رسانه‌های عمومی یکی از اهداف اصلی فعالان اجتماعی جلوگیری از ایجاد هژمونی «روایت رسمی» در برابر خرده روایت‌ها بوده است.


روایت‌هایی که برساخته آحاد جامعه و نتیجه تجربه‌های زیسته آن‌ها بوده است. با این اوصف، به نظر می‌رسد این هدف گرچه در ابتدا و با چاپ کتاب مقدس تا حدودی محقق شد، لیکن در دوره‌های بعدی هرگز نتوانست به طور کامل محقق شود. در همین بستر می‌توان ساده‌سازی فعالیت رسانه‌ای و برکشیدن مفاهیم مدرنی نظیر «شهروند ـ خبرنگار» و «شهروند ـ رسانه» را تحلیل کرد. به دیگر بیان، نهادهای فعال جامعه مدنی در تمام این مدت تلاش کرده‌اند تا در برابر هژمونی روایت رسمی ایستادگی کرده و زمینه و زمانه را برای شنیدن صدای خرده‌روایت‌ها مهیا و فراهم کنند. تلاش‌هایی که طی سالیان اخیر در حوزه شبکه‌های اجتماعی صورت گرفته و امکان بارگذاری ساده محتوا در این شبکه‌ها، یکی از راهبردهای اصلی فعالان اجتماعی برای شنیدن خرده‌روایت‌ها بوده است.
البته که هرگز نمی‌توان و نباید رویدادها و رخدادهای اجتماعی را به صورت خطی تحلیل کرده و باوری قطعی نسبت به بروز، پیدایش و قوام آن‌ها متصور شد. لذا این قبیل اقدامات می‌تواند اهداف و راهبردهای دیگری نیز داشته باشند. اما در این‌که موضوع پیش‌گفته یکی از اهداف یا دستِکم دستاوردهای این شبکه‌ها بوده، تردیدی وجود ندارد. با این حال باید پذیرفت که این اقدامات نیز نتوانسته است هدف یا ره‌آورد مزبور را به طور کلی محقق کند. چرا که ماهیت شبکه‌های اجتماعی با مخاطبان و منتشر کنندگان وسیع محتوا و تنوع و تکثر موضوعات و رخدادها و رویدادها و اخبار و مواضع، اجازه تمرکز جدی و درازدامان را به مخاطبان نمی‌دهد.
سرعت انتقال اطلاعات، تنوع محتوایی خبرها، موضع‌گیری‌های عریان و برهنه منتشرکنندگان و مخاطبان، تحمل‌ناپذیری نسبت به برخی خبرها و... فرصت و مجالی برای تعمق و ژرف‌نگری در این حوزه فراروی مخاطبان حتی حرفه‌ای این رسانه‌ها نمی‌دهد. به این موارد باید محدودیت در محتوای بارگذاری شده و ملاحظات فردی و گروهی را هم اضافه کرد. در حقیقت، علی‌رغم فرصت کم‌نظیر و برابری که شبکه‌های اجتماعی برای جامعه ایجاد کرده‌اند، محدودیت‌هایی جدی نیز دارند که امکان بازنمایی دقیق واقعیت‌های عینی را از آن‌ها سلب می‌کند.
به هر روی، آنچه در این شبکه‌ها حائز اهمیت است امکان پوشش وسیعی است که برای جامعه فراهم آورده‌اند. پوششی که فرصت کتمان واقعیت‌های عینی را از صاحبان و ارباب قدرت تا حدود زیادی سلب کرده است و از دیگر سو، زمینه را به منظور بازخوانی روایت‌های ناشنیده فراهم کرده؛ مجموعه این عوامل موجب می‌شود تا شبکه‌های اجتماعی و پدیده‌های تابعه آن نظیر شهروند ـ خبرنگار را نه به چشم یک تهدید، که از منظر یک فرصت نگریست. فرصتی که بخصوص در اختیار فعالان اجتماعی و مدیران و مسئولان تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز قرار می‌گیرد. چه اینکه آن‌ها می‌توانند این شبکه‌ها را به عنوان یکی از منابع کسب اطلاعات و اخبار مورد مطالعه قرار داده و زمینه را برای بهبود شرایط فراهم آورند. از سوی دیگر، فعالان اجتماعی هم می‌توانند با جامعه آماری بزرگ‌تری ارتباط برقرار کرده و بیش از گذشته به زیر پوست جامعه نفوذ کنند.
مخاطره اصلی اما فراموشی خرده‌روایت‌های مطرح در این پلت‌فرم‌ها است. باید توجه داشت که ماهیت خبر و محتوای خبری بنای استقرار نداشته و ندارد. خبرها در بهترین حالت موجی و جریانی را ایجاد می‌کنند؛ چند صباحی توجه‌ها را به موضوعی جلب کرده و تلاش می‌کنند تا در کوتاه‌مدت چاره‌ای برای آن‌ها بیابند. این نهایت توانایی اصحاب خبر بوده و هست. از این نقطه وظیفه دیگر نهادها است که نسبت به خبر منتشر شده، راستی‌آزمایی آن، یافتن چاره‌ای برایش و برنامه‌ریزی جهت عدم تکرارش، اقدامات لازم را به انجام برسانند. نهادهایی که یک سوی آن باید در دانشگاه‌ها و پژوهشکده‌ها پهلو بگیرد و سوی دیگر آن باید در زمین مدیران و مسئولان و نهادهای بالادستی تعریف شود.
مسئله‌ای که به نظر می‌رسد حداقل در ایران توجهی به آن نمی‌شود. مدت‌ها است که جامعه ایران بدون ابزار محافظتی لازم در برابر خبرهای تند و تیز و روایت‌های سخت و صعب قرار گرفته، عاطفه، احساس، روح و روانش آسیب فراوان می‌بیند و سرآخر هم بودن هیچ چاره‌جویی یا اقدام موثری از سوی مسئولان مربوطه فراموش می‌شود. اما این فراموشی کامل و قطعی نیست. با بروز هرباره اتفاقی مشابه، خاطره‌های نه‌چندان دور دوباره زنده می‌شوند و باری مضاعف را بر مخاطب تحمیل می‌کنند. این روند آرام‌آرام جامعه را درگیر بغضی گلوگیر می‌کند. بغضی که هرگز نمی‌توان تبعات شکستنش را پیش‌بینی کرد. اما تردیدی نیست که این بغض‌های تلمبار شده روزی خواهند شکست و احیانا به سیلی بنیان‌کن تبدیل خواهند شد.
نام:
ایمیل:
* نظر: