10 سال قبل اگر کسی میگفت روزی در تهران،پایتخت کشورمان در یکی از روزهای سرد زمستان به صورت سریالی خاموشی و قطعی گسترده برق رخ میدهد حتما ما و شما به او میگفتیم:«عنصر خود فروخته و خود کم بین!»خب الان دقیقا همین موضوع رخ داده است.
یعنی در تهران و برخی دیگر از شهرها در سال 1399 شاهد خاموشیهای گسترده هستیم و بدتر آنکه هر مسئولی نیز دلیل خود را برای این قطعی دارد!
به سادگی میتوان متوجه شد هم این خاموشیها و هم نوع واکنشهای مسئولان مرتبط به این موضوع،حاکی از یک معضل مدیریتی است.به عبارت ساده کشورمان نیازمند یک بازنگری کلی و اساسی در انتخاب و پرورش مدیران است.
اجازه دهید باردیگر مشکل دیروز را مرور کنیم تا مدعای من روشنتر شود.اینکه کشور ثروتمندی(از نظر منابع انرژی) مثل ایران دچار خاموشی گسترده میشود به خودی خود نشان میدهد دچار سوء مدیریت اساسی هستیم.
لطفا روی واژه «اساسی » مکث کنید.یعنی مشکل فلان مسئول و مدیر درجه چندم و دون پایه نیست.مشکل کسانی هستند که از مدیریت فقط پُز آن را بلد هستند و فاقد شعور و سواد مکفی برای هدایت یک مجموعه میباشند.ایران ِما در منابع گازی رتبه نخست را در نیا دارد و از نظر منابع دیگر انرژی در گیتی جزو رتبههای استثنایی است.فلذا ببینید چقدر سوء مدیریت و کار نکرده رخ داده که پایتخت در خاموشی میرود و سخنگوی صنعت برق میگوید برای آنکه بتوانیم به منازل و واحدهای تجاری برق برسانیم ناچاریم چراغهای اتوبان را خاموش کنیم!اجازه دهید عرض کنم این اظهار نظر عمق فاجعه را نشان میدهد.
موضوع بعدی که بیشتر معضل مدیریتی کشور را به چشم میآورد ضد ونقیض گوییهای مسئولان مرتبط است.دیروز وزارت نیرو،شرکت گاز و برخی دیگر از مسئولان هر کدام سخنی و دلیلی را بیان میکردند.بنده به عنوان یک رسانهای بعضا احساس میکنم اینها به عمد ضدونقیض سخن میگویند تا مردم و رسانهها گیج شده و دنبال مقصر نباشند!به همین دلیل است که برق میگوید تقصیر گاز است،گاز میگوید تقصیر برق است و عدهای هم مدعیاند تقصیر بیت کوین و چین است!خب مردمِ بینوا چگونه میخواهند تشخیص دهند مشکل کیست و کجاست؟!
آقایان مثلا مدیر!مدیریت کردن فقط سوار شدن بر خودروی شاسی بلند مشکی، قدم زدن در اتاق چند ده متری در پنت هاوس و دکور چند میلیاردی در اتاق کار نصب نمودن نیست.ای کاش به اندازه حداقل 5درصد آن حقوق 52 میلیونی که ماه به ماه به جیب مبارک میزنید کار میکردید و فسفری میسوزاندید!