کد خبر: ۴۹۴۴
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۹ - ۰۱:۱۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
ترکیه اردوغان و آرزوهای بزرگ فریدون مجلسی . تحلیلگر روابط بین‌الملل در جهان و به‌ویژه منطقه بلاخیز خاورمیانه اوضاع به‌شدت به هم ریخته است.


خاورمیانه و شمال آفریقا در پی چند انقلاب پی‌درپی که هرکدام مدعی رهانیدن ملت‌هایشان از قید‌وبند نظم‌های پیشین بوده‌اند، عملا دچار بی‌نظمی بزرگی شدند که ترکیه به‌عنوان کشوری قانونمدار خود را نه فقط مستثنا از آن بی‌نظمی‌ها تلقی می‌کرد بلکه با بهره‌مندی از نابسامانی همسایگان به توسعه اقتصادی کم‌نظیری دست یافت که موجب اقتدار آن کشور در زمینه‌های مختلف صنعتی، سیاسی و نظامی شد که مورد غبطه کشورهای دیگر منطقه بود؛ اما گویی ادامه توسعه با متانت و آرامش سازگار نیست. از چندین سال پیش ترکیه به بهانه نگرانی از توسعه تبلیغات و توسعه نفوذ شیعی در منطقه در داخل و خارج به اقدامات سیاسی و نظامی حادی دست زد که گویی نوعی توهم بازگشت به گستره جغرافیایی امپراتوری عثمانی را در سر داشته باشد. چند‌برابر‌شدن درآمد ملی در دورانی کوتاه شاید این احساس را در رئیس‌جمهور ترکیه پدید آورد که با ابعاد و جمعیتی متناسب مگر چه چیزی از فرانسه و آلمان و سایر شرکای «اروپایی» کم دارد؟ چگونه است که آنها در شرایط بحرانی به آفریقا و آسیا نیرو می‌فرستند و اعمال قدرت می‌کنند، چرا ترکیه نکند؟ خصوصا که در مواردی مانند سرکوب دولت اکثرا شیعی عراق که هزینه تولید و بهره‌برداری از داعش را نیز عربستان بر‌ عهده می‌گرفت، چرا مشارکت نکند. چرا نکوشد از آب گل‌آلود سوریه ماهی بگیرد؟ چرا در دعوای جمهوری آذربایجان و ارمنستان با دخالت به سود جمهوری آذربایجان در جنگ با همکاری اسرائیل، موقعیت برتری برای آینده خود کسب نکند؟ چرا در لیبی که قدرت‌های مختلف اروپایی و آمریکایی در کشمکش هستند، سهمی نخواهد و در عوض آب‌های ماورای جزایر یونانی در دریای اژه که بوی نفت می‌دهد، یا در اکتشافات سواحل شمالی قبرس یا حتی دریای سیاه از نفت آن سهمی نبرد؟ و چرا در داخل با جمعیت بزرگ کرد و علوی که در چند دور انتخابات موقعیت محکمی کسب کرده بودند، برخورد نکند؟ چرا نکوشد که از وضعیت ایران که ترامپ با خروج از برجام به دنبال آن بود، بهره‌برداری کند؟ چرا با تبلیغات پوپولیستی و عامه‌پسند پان‌ترکیسم، جماعت‌های عامی را به هیجان نیاورد و برای خودش نمایش‌های بزرگ حمایت خلقی راه نیندازد؟ این پرسش‌ها می‌توانست پاسخ‌های منطقی و عقلانی از سمت کسانی داشته باشد که شمارشان در ترکیه کم نیست.
اینان می‌توانستند اندرز دهند که برای ترکیه بهتر است با بهره‌مندی از روابط اروپایی و آمریکایی به توسعه اقتصادی و صنعتی و اجتماعی خود ادامه دهد و به آن توسعه بعضا سطحی عمق ببخشد، تا به توسعه علمی و فرهنگی دست یابد و به‌راستی در شمار قدرت‌های بزرگ جهانی جای گیرد، تا بتواند با متانت و جلب احترام بین‌المللی نقش مهم‌‌تر، جدی‌تر و بیشتری در عرصه بین‌المللی بر عهده بگیرد؛ اما گویی وسوسه ابراز و توسعه قدرت فریبنده‌تر است. یا شاید از این بیم دارد که در برابر قدرت‌نمایی‌های دیگران کم بیاورد. هرچه هست اکنون اردوغان قانونمداری آتاتورکی ترکیه را با همه فراز‌ونشیب‌هایش برهم زده است. احساس استقلال در اتخاذ سیاست‌های نظامی پرهزینه ترکیه موجب رنجش‌هایی در میان همسایگان آسیایی و اروپایی‌اش شده و به اعتبار ترکیه و توسعه اقتصادی آینده و استحکامی پولی‌اش لطمه زده است. پرسش این است که آیا بنیه اقتصادی کم‌عمق ترکیه توان رویارویی با برداشتن چندین هندوانه نامتناسب با یک دست را دارد؟ آیا شتاب برای ابرقدرت‌شدن بر زمینش نخواهد زد. هشدار در برابر این‌گونه شتاب‌ها و خودفریبی‌ها به همه کشورهای خاورمیانه‌ای که با پول نفت احساس قدرت می‌کنند نیز صادق است. به امید آنکه با احترام به قوانین بین‌المللی و پرهیز از تندروی‌ها و رجزخوانی‌ها‌ در شرایط حاد کنونی عرصه بر همه ملل منطقه تنگ نشود و گرفتار مصیبت‌های بدتر نشوند. قدرت‌های بزرگ مانند روسیه و اروپا و آمریکا با اتکا به منابع و امکانات خود می‌توانند بحران‌ها را از سر بگذرانند اما بسیاری از کشورها در آتش این رفتارهای اردوغان‌ها خواهند سوخت.
نام:
ایمیل:
* نظر: