حاشیهنشینی یکی از معضلات جدی کشور است. این پدیده در سالهای اخیر بویژه با رشد هزینههای شهرنشینی و همچنین افزایش سهم مسکن در سبد خانوار تا 50 درصد؛ رشد چشمگیری داشته و به اعتقاد برخی از کارشناسان سالانه فقط در تهران 4 تا 5 درصد به آمار حاشیهنشینان اضافه میشود.
حاشیهنشینی یکی از معضلات جدی کشور است. این پدیده در سالهای اخیر بویژه با رشد هزینههای شهرنشینی و همچنین افزایش سهم مسکن در سبد خانوار تا 50 درصد؛ رشد چشمگیری داشته و به اعتقاد برخی از کارشناسان سالانه فقط در تهران 4 تا 5 درصد به آمار حاشیهنشینان اضافه میشود. به گزارش «مردمسالاری آنلاین»، رشد هزینههای زندگی یکی از مهمترین دلایلی است که باعث شده تا مردم با مشکلات عدیدهای روبرو شوند بویژه اینکه قدرت خرید آنها طی سالها به جای رشد کاهش را تجربه کرده و حقوق و دستمزدها هم کمکی به آنها نکرده است.در نتیجه تحولات 9 ماهه گذشته اقتصاد ایران؛ ارزش پول ملی به طرز بیسابقهای در مقابل دلار و سایر ارزهای خارجی کاهش یافت و باعث شد تا با رشد روزانه قیمتها و همچنین دستاندازی رانتخواران به سبد خانوار؛ هزینههای زندگی یک خانواده 4 نفره از 4 و نیم میلیون تومان در سال گذشته به بیش از 8 میلیون تومان در سال جاری برسد.یکی از مهمترین هزینههای سبد خانوار هزینه مسکن است که آمارها از رشد این سهم در هفت سال گذشته حکایت دارند؛ سهمی که در مقابل دریافتی مردم بسیار بالاست و باعث میشود تا خانوارها بیشترین درآمد خود را در این بخش هزینه کنند.
براساس آمارهای رسمی، سال 88 سهم مسکن در هزینه خانوارهای شهری 31 درصد بود که در سال 89 به 33 درصد افزایش یافت. در سال 1390 این سهم 33.5 درصد و در سال 91 به حدود 34 درصد شد. سال 92 با رشد منفی حدود یک درصد به 33 درصد کاهش یافت و سال 93 مجددا از 33 درصد عبور کرد. در سال 93 این سهم 33.5 درصد و سال 1395 این سهم به حدود 34 درصد و سال 95 به 34.5 درصد افزایش یافت. در سال 96 به حدود 33 درصد کاهش یافت و این وضعیت در سال 97 نیز تکرار شد. درحالیکه در سال 98 به واسطه افزایش سونامیوار قیمتهای مسکن، در اواخر سال 97 و کل سال 98 سهم مسکن در هزینه خانوارهای شهری با رشد 3 درصدی به 36 درصد رسید. همچنین این سهم مسکن در هزینه خانوارهای شهر تهران در سال 96 معادل 49 درصد بوده است.
نتیجه این رشد سهم چه شد؟
با رشد حدود 50 درصدی سهم مسکن در سبد خانوار، مردمی که توانایی کمتری برای تهیه مسکن در شهرها بویژه در تهران داشتند به حواشی رانده شدند، حاشیههایی که سابق بر این از آن بهعنوان آسیب شهری یاد میشد.حالا اما شاهد رشد قارچگونه شهرکها و شهرهای جدید کوچک و بزرگ و جزیرهگونه در اطراف شهرها هستیم. شهرهای کوچکی که نه امکانات درستی دارند و نه ظاهری شهرگونه! صرفا جایی هستند تا بخشی از مردم که به جبر مشکلات اقتصادی به این بخشها رانده شدهاند بتوانند سقفی برای خود داشته باشند. این معضل در حال افزایش است و برخی از کارشناسان معتقدند که علاوه بر مشکلات اقتصادی و مهاجرت، سیاستهای دولت بویژه وزارت راه و شهرسازی در قبال تهیه و عرضه مسکن دلیل اصلی رشد حاشیهنشینی است.بیتالله ستاریان، یک کارشناس اقتصاد مسکن، می گوید: «مسئولان باید از شعارزدگی در حوزه مسکن دست بردارند. سال ۱۳۹۰ جشن سر به سری مسکن را گرفتند درحالیکه در تهران فقط در همان سال ۶ درصد حاشیهنشینی اضافه شده بود. وجود حاشیهنشینی فینفسه یعنی کمبود مسکن. در این شرایط انتظار کاهش قیمت خانه نابجا است.»وی با اشاره به سهم ۵۰ درصدی مسکن در هزینه خانوار به ایسنا، گفت: «عدم توانایی خانوارها برای تامین مسکن مناسب به پدیده حاشیهنشینی منجر میشود. حاشیهنشینی در تهران سالیانه ۴ تا ۵ درصد افزایش پیدا میکند. این یعنی ۲۰ سال دیگر یک تهران با مشخصات و ویژگیهای مناطق ناکارآمد در کنار تهران فعلی سر بر میآورد.»البته این درحالی است که محمدرضا محبوبفر، عضو انجمن آمایش سرزمین ایران، چهارم خرداد، به خبرگزاری برنا گفته بود: «در سال ۱۳۹۶ حدود ۴۰ درصد از جمعیت شهری ایران حاشیهنشین و بد مسکن بودند، اما امروز پس از سه سال یعنی در سال ۱۳۹۹ همزمان با تورم و گرانی در بخش مسکن، افزایش اجارهبها و... میزان حاشیهنشینی در کشور به ۴۵ درصد رسیده است.»
چه میخواستیم و چه شد!
در زمان رژیم پهلوی هم موضوع حاشیهنشینی مورد انتقاد بسیاری از عدالتخواهان قرار داشت و یکی از ارکان مهم در آغاز انقلاب اسلامی بود. انقلاب سال ۵۷ انقلابی عدالت خواهانه و قیام «کوخ نشینان علیه کاخ نشینان» بود. جدای از اسلامگرایان، انواع و اقسام گروههای چپگرا نیز در آن مقطع از زمان، شعارهایی در ارتباط با منافع اقشار ضعیف جامعه سر میدادند.با این حال نتیجه آن عدالتخواهی در آن سالها که انقلابیون دنبال میکردند چیزی که امروز میبینیم؛ شده است! یعنی سیاستهای دولتها در طول سالهای بعد از انقلاب نه تنها به بهبود وضعیت مردم کمک نکرده بلکه باعث ایجاد شکافهای عمیق اجتماعی و اقتصادی شده است.امروز بسیاری از مردم محکوم به زندگی در حواشی شهرها شدهاند و هیچ اقدام موثری از سوی دستگاههای مسئول برای بهبود این وضعیت دیده نمیشود. با روند افزایشی قیمتها طولی نخواهد کشید که شهرهای حاشیهای متعدد و حتی بزرگتر از شهرهای اصلی ایجاد شوند.همین موضوع نشان میدهد که دولتها در برابر وظایف خود؛ مسئولانه رفتار نکرده و همیشه به تزریق مُسکن بسنده کردهاند چراکه این کار هم هزینه کمتری داشته و هم سریعترین راه برای ساکت کردن صدای اعتراضات مردمی بوده است!