رازگشايي از نقش تازه قطر بهجاي عمان در بهبود رابطه ايران - آمريكا؛ «برجام بايدني، قطري در راه است؟»
آرمان ملي: جابه
جايي بازيگرِ ميانجي بين ايران و آمريكا بعد از پايان سفر امير قطر به
تهران، اين روزها گمانه تازهاي را به ميان كشيده:« قطر جايگزين عمان.»
خبرها و واكنشها حكايت از آن دارد كه با قطعي شدن رياست جمهوري جوبايدن از
يك سوي و فقدان سلطان قابوس در مسقط از ديگرسوي عملا نگاهها به سمت دوحه
متمايل و متمركز شده است. ناظران سياسي معتقدند تغيير نگاه تيم جديد در كاخ
سفيد به عربستان به نوعي شانس قطر - باتوجه به اختلافات رياض، دوحه و نيز،
رياض با تهران- را بيش از پيش افزايش داده است.
ماجراي چالش رياض- دوحه از كجا شروع شد؟
قطر از زماني که در سال 2017 به واسطه تحريم کشورهاي عربي از جمله
سعوديها به سمت ايران نزديک شده است در شرايط مختلف تلاش داشته تا اين
رابطه دوستي را به طرق مختلف ادامه دهد، حتي در اين روزها که موضوع دوباره
دوستي عربستان و اين کشور هم مطرح شده است. طي سه سال گذشته قطر موثرترين
کشوري را که در زمان تحريمها درکنار خود ميديد ايران بود، ايران نيز
البته که در اوج تحريمهاي آمريکايي، رابطه با قطر را فرصتي مناسب براي
جبران بخشي از تعاملات سياسي و اقتصادي تعبير ميکرد. همه اينها در حالي
است که پيشتر عربستان 13 بند را به قطر ديکته کرده بود تا درصورت عملي شدن
آنها تحريمهاي اين کشور را رفع کند. بيترديد طبيعي است يكي از شروط رياض
لغو همکاريهاي قطر با ايران بود، اما قطر چنين کاري نکرد و همين امر
بيانگر رابطه خاص قطريها با ايران طي سالهاي اخير بود.
نقش دوگانه دوحه و برجام بايدني- قطري
قطر در کنار دوستي سه سالهاش با ايران، بزرگترين پايگاه نظامي براي
آمريکا در منطقه خاورميانه نيز بوده است. اين تنها يک معنا دارد رابطه
دوستي که قطر دراين دو سه ساله با ايران داشته، با قدمت بيشتري با آمريکا
نيز داشته است. حضور بايدن به عنوان رئيس جمهور آينده آمريکا اکنون موضوع
رابطه ايران و قطر را وارد مرحله تازهتري کرده است. موضوع مذاکرات برجامي
بايدن و دولت ايران قطعا که در چنين شرايطي براي بسياري مورد توجه قرار
گرفته است. مذاکراتي که قطعا دراين ميان نياز به يک ميانجي هم دارد. معمولا
دراينگونه مواقع اين کشور عمان بوده که به عنوان ميانجي ميان ايران و
آمريکا نقش بازي ميکرده است، نمونه بارز اين ميانجيگري در زمان دولت
اوباما رخ داد که اين اتفاق در نهايت منجربه مذاکرات هستهاي و توافق برجام
شد. در زمان دولت ترامپ نيز با توجه به اينکه ترامپ بعد از خروج از برجام،
بارها بحث مذاکره با ايران را پيش کشيد، کشورهاي مختلفي آمادگي خود را
براي ميانجيگري اعلام کردند. گاه کشوري مانند فرانسه براي اين مذاکرات
طرحها و رويههايي ارائه ميداد که البته به نتيجه نرسيد، گاه کشوري مثل
پاکستان و گاه اين مذاکره و ميانجيگري آن قدر مهم شد که شينزو آبه نخست
وزير سابق ژاپن را به عنوان نخستين نخست وزير ژاپن که بعد از انقلاب به
ايران ميآيد را به تهران و ديدار با رهبري کشاند. اما هيچ کدام از اين
ميانجيگريها نتيجهاي نگرفت اکنون که بحث دولت جديد دموکراتها در
آمريکاست بديهي است که در چنين شرايطي باز هم موضوع ميانجيگري کشورها براي
مذاکره ايران و آمريکا مطرح مي شود در نگاه اول شايد شماره اول اين کشورها
بازهم عمان باشد؛ اما از قرار معلوم در نبود سلطان قابوس فقيد، اين قطر است
که ميخواهد و ميتواند گويسبقت را از عمان در ميانجيگري بربايد.
رسانههاي عربستان چه گفتند؟
درهمين رابطه روزنامه العرب، نزديک به عربستان سعودي از تلاش قطر براي
ميانجيگري بين ايران و آمريکا خبر داده است. در بخشي از گزارش اين روزنامه
آمده است: قطر تلاش ميکند تا ميانجي شماره يک بين ايالاتمتحده و تعدادي
از دشمنان سياسي آن در خاورميانه باشد، بهويژه آنکه زمان روي کار آمدن
بايدن و گشوده شدن باب مذاکره وي با ايران نزديک بوده و احتمالاً قطر
اميدوار است تا بتواند جاي عمان را در وساطت بين واشنگتن و تهران بگيرد،
اما فرصتهاي موفقيت وي اندک است. در ادامه اين مطلب آمده: دوحه خود را
جايگزين طبيعي نقش عمان در مسأله مذاکره آمريکا با ايران در پرونده هستهاي
ميداند و معتقد است که به صلح نزديکتر است، اين درحالي است که قطعاً قطر
با مخالفت عربستان با دخالت در مسألهاي که براي رياض اهميت زيادي دارد
مواجه ميشود. نويسنده افزود: تنها چند روز پس از ترور سردار سليماني توسط
آمريکا، پس از آنکه احتمالات شعلهور شدن جنگي بين ايران و ايالات متحده
بالا گرفت، امير قطر به تهران سفر کرد. تحليلگران اين سفر را دليل فايده
قطر براي ايالات متحده ميدانند و معتقدند که سفر امير قطر به تهران براساس
درخواست ايالات متحده و با هدف توصيه به ايران براي خويشتنداري صورت گرفته
است.