همانطور که پیش از این نیز پیشبینی میشد دونالد ترامپ درنهایت با اعلام دستور رسمی آغاز روند انتقال قدرت تسلیم واقعیتهای ساختاری و قانون اساسی در ایالات متحده شد تا تیم بایدن بتواند فرآیند به دستگیری کاخ سفید را شروع کند.
همانطور که پیش از این نیز
پیشبینی میشد دونالد ترامپ درنهایت با اعلام دستور رسمی آغاز روند
انتقال قدرت تسلیم واقعیتهای ساختاری و قانون اساسی در ایالات متحده شد تا
تیم بایدن بتواند فرآیند به دستگیری کاخ سفید را شروع کند. در واقع جز
این مسیر راه دیگری برای رئیس جمهور فعلی آمریکا وجود نداشت و او باید در
نهایت به قانون اساسی تمکین میکرد. اینکه رئیس جمهور بازنده با برنده تماس
بگیرد یا او را دعوت کند و شکست را بپذیرد امری تشریفاتی است که میتواند
رخ ندهد اما اصل روند انتقال قدرت امری قانونی بود که گریزی از آن برای
ترامپ وجود نداشت. اینکه در مدت اخیر چنین دستوری صادر نشده بود بیشتر
پاسخی از ترامپ به حامیانش بود که به خیابانها آمده بودند، هرچند که به
لحاظ قانونی برای انتقال قدرت دیر نشده بود. بنابراین پذیرش این واقعیت از
سوی ترامپ را میتوان گام اصلی او برای پذیرش شکست دانست. واقعیت موجود این
است که ترامپ نتیجه را واگذار کرده و حالا او باید آماده خروج از سیاست
شود. این
گمانه زنی که ترامپ در سیاست باقی خواهد ماند
و اساسا مکتبی به نام ترامپیسم را شاهد
خواهیم بود با اصول سیاست همخوانی ندارد. آنچه هم اکنون از سوی حامیان ترامپ
شاهد
هستیم نوعی وابستگیهای احساسی و عاطفی است و برمبنای اصول اجتماعی و
سیاسی نیست که بتوان انتظار شکلگیری مکتبی به نام ترامپیسم را داشت. آنچه
که ترامپ با شعار «اول آمریکا» به عنوان ارزشهای آمریکایی مطرح میکرد در
واقع ارزشهای حاکم بر حزب جمهوری خواه و بخشی از مردم این کشور بوده و نه
همه آمریکایی ها. حامیان افراطی حزب جمهوری خواه با دیدگاههایی احساسی و
تکیه بر نگاههای آخرالزمانی ترامپ را نجات بخش میدانستند اما این نگاه با
دیدگاههای بخش بزرگی از مردم آمریکا همخوانی نداشت. البته حزب جمهوری
خواه با دیدگاههای خاص خود همچنان در ساختار آمریکا بازیگری مهم است و
شاید چهار سال دیگر نیز بتواند براساس اصول حزبی خود که در دیدگاههای
ترامپ نیز دیده میشد بار دیگر به قدرت در کاخ سفید برسد اما عصر سیاسی
ترامپ را باید پایان یافته تلقی کرد و او احتمالا با سرخوردگی ناشی از
شکستی که انتظارش را نداشت به دنیای
تجارت بازخواهد گشت و سیاست را رها
میکند. ترامپ در دوره اول خود برخلاف بسیاری از روسای جمهور در جهان به
دنبال این نبود تا نتیجه سیاستهای خود را در میان مردم واکاوی کند و اگر
رویه نادرستی وجود دارد اصلاح کند بلکه او براساس رسم جمهوری خواهانی که
بسیار از خود راضی هستند تنها واقعیتی را که در نظر میگرفت اهداف و اصول
جمهوری خواهان بود و تلاش میکرد بدون توجه به بازخورد مردم براساس آن اصول
گام بردارد.