سياست خارجه آمريکا دست رئيسجمهور آمريکاست و وزير خارجه مجري سياستهاي اوست. درحقيقت بهتر است اينگونه بيان کنيم که بايدن در مرحله اول آمريکا را از انزوايي که ترامپ بهوجود آورده، خارج کند و روابط کشورش با متحدانش را بازسازي نمايد و رهبري پيشکشش!
سياست خارجه آمريکا دست
رئيسجمهور آمريکاست و وزير خارجه مجري سياستهاي اوست. درحقيقت بهتر است
اينگونه بيان کنيم که بايدن در مرحله اول آمريکا را از انزوايي که ترامپ
بهوجود آورده، خارج کند و روابط کشورش با متحدانش را بازسازي نمايد و
رهبري پيشکشش! در ارتباط با ايران هم اما و اگرهايي وجود دارد و بايد منتظر
رئيسجمهور 1400 باشيم چون آقاي روحاني واقعا فرصت کافي براي اينکه بتواند
خيلي تحول بزرگي در اين موضوع بهوجود آورد، ندارد و همه چيز بايد بعد از
خرداد 1400 شکل بگيرد که اين طرف چه فردي در ايران رئيسجمهور ميشود و چه
برنامهاي دارد و آن طرف تکليف آقاي بايدن تا آن موقع حتما روشن شده و وزير
خارجه و تيم عملياتي هم تقريبا معين شده و حالا اين ميماند که آيا واقعا
بايدن رسما اعلام ميکند که از سياست فشار حداکثري دست برداشته؟ چون اگر
قرار باشد اين سياست به بهانههاي مختلف ادامه يابد، قطعا به نتيجه
نميرسند. بنابراين بايدن بايد رويکرد ايالاتمتحده درباره فشار حداکثري را
کنار بگذارد و اعلام کند آمادگي لازم براي مذاکره به منظور رفع مشکلات
موجود را داراست. اول در چارچوب برجام، زيرا ايران منتظر است از بخشي از
برجام که تعهد و اجرا کرده، بهرهمند شود و بعد از اينکه زمينه فراهم شد،
بتواند درباره ادامه کار صحبت کند که آن هم به رئيسجمهور آينده ايران
بستگي دارد. گرچه تعيين تکليف اين موضوع با رئيسجمهور نيست و مقام معظم
رهبري تصميم ميگيرند ولي رئيسجمهور ميتواند با برنامهها و رويکردي که
دارد در اين تصميم تاثيرگذار باشد. هرچند ترجيح دولت بايدن مذاکره با يک
دولت اعتدالي است ولي واقعيت اين است که مجموعه اينها به دست رهبري است و
چه روحاني و چه هرکس ديگري بخواهد با آمريکا وارد مذاکره شود، با مجوز
ايشان خواهد بود. بنابراين اينطور نيست که بنا به خواست بايدن حتما با دولت
روحاني پاي ميز مذاکره بروند مگر اينکه امتياز قابل توجهي مثل اوباما بدهد
که موضوع ادامه غنيسازي در ايران را پذيرفت و رهبري مجوز مذاکرات در
ديماه 1391 در مقسط را صادر کردند و دولت روحاني هنوز سر کار نبود.
درحقيقت اگر اوباما غنيسازي در ايران، ولو محدود را نپذيرفته بود، اصلا
مذاکرات شکل نميگرفت و اکنون اگر بايدن هم چنين امتياز مهمي مثلا درباره
موضوع ديگري دهد، شايد با مذاکره موافقت کنند. هرچند بعيد به نظر ميرسد
کار با روحاني تمام شود و البته که طرف مقابل بهخوبي به اين امر واقف است.
ترامپ هرچه در مدت چهار سال رياستجمهوري انجام داد با پشتوانه اسرائيل و
عربستانسعودي بود و مايک پمپئو، آدم اسرائيل بود همانطور که در اواخر
دوران تصدي پست وزير خارجه ايالاتمتحده به بلنديهاي جولان سفر کرده که در
بين وزراي خارجه بيسابقه است. فضاسازيهاي رسانهاي در پي استقرار
بمبافکنهاي اخير در منطقه مسبوق به سابقه است، همانطور که ناوشکنها در
منطقه حضور داشتند. ضربهاي که ايران به پهپاد مدرن آمريکايي زد بايد درس
عبرت خوبي براي ترامپ در مدت باقيمانده حضورش در کاخ سفيد باشد و به نظر
نميرسد در اين آخر کار آنقدر ماجراجو باشد که دست به اقدامي بزند. آمريکا
230هزار کشته کرونايي روي دست دارد، ضمن اينکه ترامپ هميشه از ميلياردها
دلاري ميگفت که در عراق و افغانستان خرج کرده و جز ضرر نداشته و حالا چطور
ممکن است وارد جنگي شود که به مراتب خطرناکتر از جنگ عراق و افغانستان
است. ديدار نتانياهو با بنسلمان هم در پي اجراي نقشهاي است که با امارات و
بحرين و سودان انجام گرفت منتها عربستان فعلا در رودربايستي است که بعد از
اين همه سال دم از حقوق فلسطين زدن و ادعاي امالقراي جهان اسلام و خادم
حرمين شريفين داشتن، چطور با اسرائيل که دشمن مسلمانان است ارتباط برقرار
کند؟!