علني شدن اختلافات ميان مديران ارشد وزارت بهداشت و استعفاي 2تن از آنها در شرايط اوجگيري همهگيري کرونا بهشدت نگرانکننده و احتمالا در مشوه شدن اذهان عمومي تاثير خواهد داشت. اينکه در اين اختلاف حق با کيست و چه کسي غيرعلمي يا منفعتجويانه سخن گفته و عمل کرده است البته بايد مشخص شود
علني شدن اختلافات ميان
مديران ارشد وزارت بهداشت و استعفاي 2تن از آنها در شرايط اوجگيري
همهگيري کرونا بهشدت نگرانکننده و احتمالا در مشوه شدن اذهان عمومي
تاثير خواهد داشت. اينکه در اين اختلاف حق با کيست و چه کسي غيرعلمي يا
منفعتجويانه سخن گفته و عمل کرده است البته بايد مشخص شود و نيازمند
بررسيهاي دقيق و ناظرانه است ولي در اين خصوص امکان قضاوت کردن از سوي
مطبوعات فعلا نه شدني است و نه مصالح کشور را در برخواهد داشت. در اوضاع
خطير کرونايي واقعا شايسته نبود که اختلافات تا اين حد عميق و بدتر از آن
علني شوند. در اين موضوع مهم و حياتي جا داشت مدير عالي اجرائي کشور از
همان ابتدا با صرف وقت به حل و فصل ماجرا بپردازد و اختلافات را به حداقل
برساند و با تدبيري که اتخاذ ميکند از ضربه خوردن به مبارزه با کرونا
جلوگيري به عمل آورد. اگر چنين حل و فصلي امکان نداشت حداقل جلوي علني شدن
آن را ميگرفت و حيرت و نگراني جامعه را زايل ميکرد. اکنون مردم با بدترين
روزهاي کرونايي دستوپنجه نرم ميکنند و انتظار مديريتي منسجم، مدبرانه و
مسئولانه در برابر کشتاري که يک بيماري در حال انجام آن است انتظاري بعيد و
زيادخواهانه نيست. بيترديد در اين ماجرا بازهم دچار خسارت شده و ميشويم و
اذهان شهروندان آسيب قابلملاحظهاي خواهد ديد. اما اگر با دقت به موضوع
نظر کنيم و ريشههاي اين نوع ناهماهنگيها و بروز اختلافات را مورد بررسي
قرار دهيم به اين نتيجه خواهيم رسيد که متاسفانه در کشور ما انتصابها و
مديريتها روندي حسابشده و کارآزموده ندارد و به تعبيري، بيشتر براساس
رفاقتها و ملاحظههاي شخصي و سياسي و سلايق خاص مديران بالاتر صورت
ميگيرد. چون تحزب در کشور ما جا نيفتاده است و حتي گاه با آن مقابله
ميشود بسياري از پستها و مسئوليتها براساس برنامههاي از پيشتعيينشده و
تجارب افراد پذيرنده توزيع نميشود. اگر در کشور ما احزاب قدرتمند حضور
داشتند و نهاد تحزب مرتبا و از هر سو تضعيف نميشد مردم به اين نهادهاي
مدني رجوع ميکردند و محوريت شخصيتها کمتر ميشد. رجوع به احزاب در
انتخابات يا راي دادن به چهرههاي حزبي اين خاصيت بسيار مهم را دارد که
افراد براساس رابطههاي شخصي و رايزنيهاي منفعتطلبانه به پستها نميرسند
بلکه از پيش براي تصدي مقامها آموزش ميبينند و برنامه تدوين ميکنند و
در اين ميان تکليف همه مشخص است. در کشورهايي که احزاب قدرتمند حضور دارند
حتي پيش از رسيدن به قدرت و جلب اعتماد مردم براي هر موضوعي و حوزهاي
برنامههاي مدوني تهيه ميکنند که مرتبا بهروزرساني ميشود و افراد آموزش
ميبينند و براساس شايستگي و مديريتي که قبل از تصدي پستها از خود نشان
ميدهند بهکار گماشته ميشوند. در اين صورت يک وزير سالها قبل از صدارت
خود ميداند چه برنامهاي را بايد پيش ببرد و حتي همکاران و مديران خود را
مشخص ميکند و با آنها به کار تحقيقاتي ميپردازد و بهقول معروف خود و
تيمش را گرم ميکند تا هنگام اقتضاء بدون فوت وقت کارها را شروع کنند. با
چنين پيشزمينهاي مسلما اختلاف ميان مسئولان کاهش پيدا ميکند و بهجاي
واگرايي مرتبا همگرايي صورت ميگيرد و سختي کار اجرايي سهل ميشود.
متاسفانه در کشور ما بجز تاحدودي در زمان دوران سازندگي و دوره اصلاحات
شاهد چنين روندي نبودهايم و شانس و اقبال و رايزني و دوستي و رفاقت و
سليقه در انتخاب افراد دخالت دارد و تعيينکننده است.