کد خبر: ۴۵۹۱
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
دل آشوب و اندیشناک٬ چون دیگر هموطنان و تک تک مردمان سراسر گیتی٬ نظاره گر مبارزه‌ای سخیف و سبک٬ بدون استفاده از تمامی ظرفیت‌ها و امکانات در اختیار (به جای جنگی تمام عیار با دشمنی نابکار)٬ بر آستانه حیرتی روزافزون ایستاده‌ایم.

دل آشوب و اندیشناک٬ چون دیگر هموطنان و تک تک مردمان سراسر گیتی٬ نظاره گر مبارزه‌ای سخیف و سبک٬ بدون استفاده از تمامی ظرفیت‌ها و امکانات در اختیار (به جای جنگی تمام عیار با دشمنی نابکار)٬ بر آستانه حیرتی روزافزون ایستاده‌ایم.
با خود می‌اندیشم که چرا ناکامی‌ها و نامرادی‌ها٬ درس و پله‌ای برای صعود و "جبران مافات” نمی‌شوند؟ در وهله نخست به نظر می‌رسد که این جنگ نابرابر با ناهنجاری خطرناک "بی مقداردانستن تبعات”
(under estimation) همراه شده است. این نگرش ناهنجار غیرقابل اغماض٬ هر راهکاری را به بن بست می‌رساند و تلاش‌ها را بی‌ثمر می‌سازد.
بیش از هشت ماه از نخستین یادداشت این نگارنده با عنوان: "ای که دستت می‌رسد کاری بکن”٬ در خصوص شیوع ویروس کرونا در همین جریده می‌گذرد. در آن مقاله که اواخر بهمن ماه سال گذشته به رشته تحریر درآمد و اواسط اسفند ماه به زیور طبع آراسته گشت٬ تاکید شد که این مشکل چه با تقصیر و چه با قصور٬ می‌رود که کشور و جهان را در نوردد. تمرکز بر "راه حل” به جای مرثیه بر "مشکل” و ارائه راهکارهای عملی٬ شالوده آن نوشتار بود. اکنون نیز٬ باید بر "حل مشکل با مسئله دانستن آن” متمرکز شویم. باید خاضعانه و البته صریح و بی‌پروا به متولیان امر چه ستادی و چه اجرایی٬ عرض نمود (و هشدار داد) که: " خداوند سلاح را چو به اسارت برند٬ شرمساری بیش برد.” مسئولان٬ خداوند سلاح‌اند و مهمترین سلاح آنان نفوذ کلامشان و اقداماتشان٬ به واسطه قدرت منبعث از "اختیارات قانونی شان” است. باید بدانند که حل این مشکل عظیم گسترش یافته در کشور٬ تنها با همفکری و همکاری توامان مردم و مسئولان در اتخاذ و اجرای "تصمیمات سخت”
مقدور است.
باری٬ "شیفتگی و فرهیختگی” هرچند هر دو٬ مولفه‌های بسیار مهم در مدل‌های اقتصادی و اجتماعی انسان محور قلمداد می‌شوند٬ اما تنها به "همراه یکدیگر” موثر و کاربردی خواهند بود. با "شیفتگی ” (و البته نه خودشیفتگی)٬ جان انسان در پیگیری اهدافش٬ خستگی ناپذیر می‌شود. با "فرهیختگی”٬ مسیرها و روش‌های رسیدن به اهداف٬ دور از بی‌خردی و بی‌مبالاتی٬ انتخاب و پیموده می‌شوند.
‌جمله کلیدی و کانونی این نوشتار٬ تنبیه و توجه به نکته‌ای مغفول مانده است: "جامعه باید به ظرفیتی برسد که پایایی ویروس مرگبار را درک کند و در مقابله با آن
تاب آورد.”
اما این جمله کانونی٬ به معنای "ادامه روند معمول زندگی و کنار آمدن و همزیستی مسالمت آمیز (peacefu- coexistence) با تبعات شیوع ویروس” نیست. بلکه٬ تذکر این مهم است که ایجاد تغییرات اساسی در سبک زندگی (life style)٬ چه زندگی شخصی و چه زندگی شغلی٬ یک "باید” است. به این معنا که سخن از زندگی طبیعی گذشته٬ تا ریشه کنی ویروس شیوع یافته٬ "خبطی نابخشودنی” است. در جنگ٬ هرچند رسیدن به "صلح و آرامش پایا” هدف غایی و نهایی است٬ اما نشستن و خاطرات شیرین دوران صلح را مرور کردن٬ "خطایی راهبردی” محسوب می‌شود. به همین دلیل٬ باید با تمام قوا٬ تمام فکر و ذکر را معطوف مبارزه و غلبه و پیروز شدن در جنگ کرد. اینجاست که "شیفتگی و فرهیختگی” درهم می‌آمیزند و "اکسیر موفقیت” را می‌سازند.
این یادداشت (حداقل از نظر کمی) بلند و طولانی نخواهد بود و چند نکته ضروری و راهکارهای بسیار مهم عملی به قرار زیر را ارائه می‌نماید:
۱- طی نه ماه بحران٬ توصیه‌های متعدد خبرگان و دلسوزان در "بستن و قرنطینه محکم سه هفته ای” برای کاهش "انتقال اجتماعی” ویروس (community transmission) شاید به دلیل نگرانی‌های (بی مبنای) امنیتی و اقتصادی٬ مورد بی‌توجهی واقع شده اند.
اکنون شهرها و روستاهای بسیاری در وضعیت قرمز و سیاه هستند. هر از آگاهی ٬ اعلان رسمی و آمار رسمی٬ حاکی از آن است که بیش از ۸۰ درصد درگذشتگان٬ افراد مسن و دارای بیماری‌های زمینه‌ای بوده اند. به همین علت٬ مردم صبور و مهربانمان٬ سخت نگران از دست دادن پدران و مادران و گنج‌های بی‌بدیل شان٬ روزگار را سپری می‌کنند. بی‌تردید٬ بزرگترهای "میوه خویش بخشیده” ستون "خیمه” آرامش خانواده‌ها هستند و هیچ کس نمی‌تواند با هیچ توجیهی ٬ آنها را "هیمه” شرایط بحرانی کنونی بینگارد.
طراحی طرح‌های قابل پیاده‌سازی و برنامه‌های حمایتی٬ از آگاه‌سازی و توانمند‌سازی (empowering) تا رفع احتیاجات و نیازهای اساسی اقتصادی ٬ بهداشتی و حتی معنوی این عزیزان به طور "ویژه”٬ با سامانه‌هایی که خارج از نوبت و با اولویت بالا توسعه یابند٬ ضرورتی انکار ناپذیر است.
۲- طرح اخیر تقلیل و کم نمودن (یکسان) ساعات فعالیت اصناف٬ راهکاری "ناقص و نسنجیده” است. زیرا در پایان ساعات کاری و اداری "تراکم وحشتناک” در استفاده از وسایل نقلیه عمومی را به همراه داشته و "گلوگاه‌های ترافیکی” (bottleneck) "پرازدحام” ایجاد می‌کند. این دو پیامد ناگزیر٬ بستری بسیار خطرناک برای شیوع گسترده ویروس کرونا و دیگر بیماری‌ها را فراهم خواهند نمود. به علاوه٬ محدود شدن خدمات حمل و نقل عمومی٬ پیامدهای ناگوار دیگری چون آشفتگی روحی و روانی گسترده (globa- stress and anxiety) نیز خواهد داشت.
به جای این کار٬ راهکارهای متعدد جایگزین مانند ”تفاوت ساعات کاری اصناف مختلف” و فراهم کردن ایستگاه‌های انواع خدمات به کسانی که در خودرو هستند(Drive Thru) را (پس از قرنطینه گسترده سه هفته ای) باید برنامه ریزی نمود٬ تا تماس‌ها حداقل شوند.
۳- وسایل٬ تجهیزت و امکانات ضدعفونی‌کننده (چه بر پایه الکل و چه غیرآن) و بهداشتی (چه دستکش و چه ماسک و چه گان) لازم است که "خود” به صورت بهداشتی و استاندارد تهیه و توزیع شوند. واضح است که اگر یک ماسک تنفسی در کارگاهی تولید و توزیع شود که پروتکل‌های بهداشتی را رعایت ننموده است و خود٬ آلوده به انواع میکرب‌ها و باکتری‌ها و ویروس‌ها باشد و بر روی دهان و بینی قرار گیرد٬ مشکلات سلامتی ثانویه و مضاعف بوجود
خواهد آورد.
بنابراین ٬ همین امروز٬ با یک دستور "فوری” و تخصیص بودجه ضروری٬ باید کمیته‌هایی (با همکاری وزارت بهداشت٬ سازمان استاندارد و دیگر سازمان‌های ذی ربط) شکل گیرند که "استانداردهای بهداشتی موثق” را اعلام کنند. سامانه‌های ردگیری با طراحی و ثبت و درج بارکد و مهرهای رسمی ویژه (officia- seal) طراحی شوند تا هموطنان هنگام تهیه این وسایل و لوازم٬ آسودگی خیال داشته باشند. نهادهای نظارتی نیز با سرعت و دقت٬ کمیته‌های مردمی را شکل دهند تا رعایت استانداردهای مذکور را رصد کنند ( چه آنها که هم اکنون عرضه می‌شوند و چه آنها که در زنجیره تولید و توزیع قرار دارند.)
۴- لازم است یک بار دیگر راهکارهای و پروتکل‌های بهداشتی و سلامتی بازنگری شوند و در قالب دستورالعمل‌هایی ابلاغ و با ابزارهای مختلف و تکنولوژیک٬ کنترل شوند. از آن جمله: کنترل و ثبت و ضبط علایم احتمالی بیماری
(مانند درجه حرارت و علایم ظاهری) مراجعان به سازمان‌ها و تمامی مکان‌های بسته و نیز کنترل تعداد افرادی که اجازه دارند همزمان٬ در آن مکان‌ها حضور داشته باشند (تا فاصله اجتماعی معنادار شود).
پایان سخن ٬ یک بار دیگر تاکید بر این حقیقت است که تنها آلترناتیو و بدلیل ممتاز و ارزشی "خستگی”٬ "شیفتگی و فرهیختگی” است. با این دو ٬ می‌توان بر همه مشکلات غلبه نمود و امیدوارانه و با عزمی جزم٬ دایما "اصلاح مسیر” داشت. باشد که در تاریخ سرزمین عزیزمان٬ ثبت شود که این نسل با همه سختی‌ها و نابسامانی‌ها مبارزه کردند و "نگین صبح روشن را٬ به روی پایه انگشتر فردا نشاندند”. این همه٬ تنها با همدلی٬ مشارکت٬ وحدت و اتفاق ممکن است. هرچند٬ لزوم نهضت جامع اصلاحات ریشه‌ای و سیستمی در تمامی حوزه‌ها امری کتمان ناپذیر است. به عبارتی ٬
آینه داری ناکارآمد سیستم‌های ممیزی کنونی و حتی شبکه‌های اجتماعی که تنها رفتارهای مشهود را اشاره می‌روند و نشانه می‌کنند و به ذات و نیت "سالم و ناسالم”٬ "مردمی یا نامردمی” فرآیندها و تراکنش‌ها و نیز روال‌های معیوب سیستم‌ها راهی ندارند٬ مقالی دیگر را می‌طلبد.
راحت این بزم بر ترک طمع موقوف بود
دستها بر هم نهادیم از طلب‌، مژگان غنود
بی‌بضاعت عالمی افتاد در وهم زبان
مایه‌ گر باشد، ‌کسادی نیست در بازار سود
اتفاق است آنکه هر دشوار آسان می‌کند
ورنه از تدبیر یک ناخن‌ گره نتوان ‌گشود
حسن یکتا بیدل از تمثال دارد انفعال
جای زنگارت همین آیینه می‌باید زدود
نام:
ایمیل:
* نظر: