نظرسنجيهاي انتخابات با اختلاف قابلتوجهي جلوتربودن بايدن را اعلام ميکند اما واقعيت دو درجهاي بودن بحث انتخابات آمريکا اين امکان که وضعيت واقعي رايدهندگان با راي کالجهاي انتخاباتي همسويي نداشته باشد يا به نوعي منطبق با هم نباشند را منتفي نميداند
نظرسنجيهاي انتخابات با
اختلاف قابلتوجهي جلوتربودن بايدن را اعلام ميکند اما واقعيت دو درجهاي
بودن بحث انتخابات آمريکا اين امکان که وضعيت واقعي رايدهندگان با راي
کالجهاي انتخاباتي همسويي نداشته باشد يا به نوعي منطبق با هم نباشند را
منتفي نميداند، همانطور که دور قبل صحبت از پيشتازي هيلاري کلينتون بود
اما در نهايت دونالد ترامپ به کاخ سفيد راه يافت که از ويژگيهاي نظام
انتخاباتي آمريکاست که شايد تطابقي با معيارهاي دموکراتيک که رايدهندگان
بايد مستقيم انتخاب کنند، نداشته باشد. اما جدا از اينکه بايدن انتخاب شود
يا ترامپ، قطعا رويه ثابتي در قبال ايران در عرصه سياست خارجي وجود دارد که
درمجموع زياد تغييري نخواهد کرد. البته نبايد اين نکته را از خاطر دور
داشت که در آمريکا، دست رئيسجمهور در عرصه سياست خارجي نسبتا باز است و
اختيارات قابلتوجهي دارد و ميتواند براساس تمايلات خود، تغيير و تحولاتي
در رويکردها و تاکتيکهاي سياست خارجي داشته باشد. اما استراتژيها به اين
سادگي قابل تغيير نيستند و در مجموع دو حزب دموکرات و جمهوريخواه هر کدام
تاکتيک خاصي براي رسيدن به اهداف خود دارند. جمهوريخواهان معمولا در عرصه
سياست خارجي خشنتر رفتار ميکنند اما دموکراتها خشونت رفتاري خاص
جمهوريخواهان را ندارند، يک مقدار ملايمتر هستند. جو بايدن در صورت پيروزي
به برجام برميگردد و مذاکرات جديد تکميلي را با ايران در دستور کار قرار
ميدهد و البته در چارچوبهايي که اعلام کرده احتمالا مورد قبول ايران واقع
نميشود. بهخصوص در ارتباط با مسائل دفاعي آنچه مورد نظر بايدن است، مورد
پذيرش قرار نميگيرد. اما شايد بتوان به نوعي زمينه يک تفاهم در ارتباط با
مسائل منطقه را با آمريکا در صورت پيروزي بايدن و برگشت به برجام مطرح
کرد. موفقيت بايدن و ورودش به کاخ سفيد حداقل تا حدودي از فشارها کاسته و
حداقل در عرصه اقتصادي سيگنالهاي مثبتي به همراه دارد و آثار رواني مربوط
به بحران روابط ايران و آمريکا که نوسانات ارزي خاص را به دنبال دارد،
کنترل ميکند. ولي در شکل مقابل قضيه قطعا و يقينا وضعيت ما به نوعي تحت
تاثير انتخاب مجدد ترامپ قرار ميگيرد که برجام را قبول نداشت و از آن خارج
شد و مذاکرهاي را دنبال ميکند که امتيازات بيشتري از ايران بگيرد. ترامپ
بارها از اينکه به محض پيروزي ايرانيها براي مذاکره پا پيش ميگذارند،
سخن گفته که امري بعيد به نظر ميرسد. شرايط سختتري که ترامپ ميخواهد در
صورت پيروزي بر ايران اعمال کند، خودش ميتواند رفتن به سمت مذاکره را با
يکسري دشواريهاي خاص مواجه کند. ترامپ دست به اقداماتي در منطقه در راستاي
صلح اعراب و اسرائيل زده که در اين رابطه تهديد ايران را بيشتر از آنچه
قبلا توسط آمريکا مطرح ميشد، مطرح کرده به گونهاي که تبديل به تهديدي در
منطقه شود و با برجسته کردن آن، اعراب منطقه وادار به اتحاد با اسرائيل
شوند و در اين راستا روابط خود را به سمت عاديسازي با اسرائيل پيش برند.
سياست ايرانهراسي و ترساندن کشورهاي منطقه از ايران و برجسته کردن تهديد
ايران تابهحال باعث شده که بعضي کشورهاي منطقه به سمت عاديسازي روابط با
اسرائيل حرکت کنند و ظاهرا کشورهاي ديگر منطقه هم در صف پيوستن قرار
گرفتهاند. بنابراين براي اينکه پروسه عاديسازي تکميل شود، ترامپ به اين
راحتي فعلا با ايران کنار نميآيد....